
آیا ایران به مسیر ترانزیت میان آسیای مرکزی و شورای همکاری خلیج فارس تبدیل خواهد شد؟
بازار؛ گروه بین الملل: کشورهای محصور در خشکی منطقه CIS طی سال های اخیر موفق به دستیابی به درآمدهای ارزی سرشاری به ویژه از طریق فعالسازی مسیر کریدور میانی شده اند. اگرچه قزاقستان به واسطه وسعت قابل توجهی سرزمینی و گستردگی مرزی از همسایگی با چین تا شرق دریای خزر موفق به بیشترین میزان بهره برداری از کریدور میانی شده، اما کشورهای دیگر این منطقه از جمله ازبکستان و ترکمنستان نیز در بهره برداری کافی از مسیر کریدور میانی موفق بوده اند.
اما افزایش تقاضا برای اتصال میان این کشورها و منطقه خلیج فارس، طی سل های اخیر با رشد قابل توجهی مواجه بوده است. به نوشته وب سایت رسمی شورای همکاری خلیج فارس (GCC)، دبیرکل و نمایندگان کشورهای عضو این شورا فروردین ماه سال جاری با شرکت در سومین نشست مشترک وزرای شورا و کشورهای CIS در شهر کویت، موافقتنامه توسعه روابط تجاری بلند مدتی با یکدیگر به امضا رسانده اند.
تلاش کشورهای CIS برای توسعه همکاری های ریلی و جاده ای با ایران برای فعالسازی مسیر ترانزیت شمال – جنوب از شرق و غرب دریای خزر تا خلیج فارس، می تواند نشان خوبی از قصد آنها برای استفاده از مسیر ایران به عنوان پل ارتباطی با خلیج فارس باشد
نخستین نشست مشترک وزرای دو طرف در سال ۲۰۲۳ برگزار شده و طی آن، نقشه راهی برای توسعه همکاری های دوجانبه طراحی و ارائه شد. قرار است اهداف تعیین شده در موافقتنامه دو طرف نهایتا تا سال ۲۰۲۷ محقق شوند که مهمترین این مفاد، توسعه روابط ترانزیتی و مبادله کالا با یکدیگر است.
به تازگی نیز گروه بنادر ابوظبی (AD) موافقتنامه ای با وزارت حمل و نقل قزاقستان به امضای رسانده و راه آهن ترکمنستان نیز در تاریخ ۳۱ مرداد ماه سال جاری از امضای موافقتنامه توسعه همکاری های دوجانبه با شرکت اتحاد ریلی امارات خبر داد.
فرصت طلایی یا تهدید، هر دو در برابر ترانزیت ایران
نماینده ارشد سازمان راهداری و حمل و نقل جاده ای به همراه مدیرعامل راه آهن جمهوری اسلامی ایران، هر دو هفته گذشته به همراه وزیر راه شهرسازی در اجلاس کشورهای محصور در خشکی سازمان ملل متحد در شهر آوازه ازبکستان شرکت داشتند. در جریان نشست های حاشیه ای این اجلاس، نمایندگان ایرانی دیدارهایی دوجانبه و چندجانبه با همتایان خود از کشور ازبکستان، ترکمنستان و قزاقستان برگزار کردند که منتهی به انعقاد تفاهمنامه هایی مشترک میان طرفین شد.
با توجه به اینکه امضای گروه بنادر ابوظبی پای اکثر قراردادها با کشورهای CIS قرار دارد، این احتمال نیز وجود دارد که بار مورد مبادله میان کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس از طریق مسیر دریای سرخ – مدیترانه – دریای سیاه به کریدور میانی در گرجستان و یا کریدور باکو – تفلیس – کارص (BTK) تزریق شود
تلاش کشورهای CIS برای توسعه همکاری های ریلی و جاده ای با ایران برای فعالسازی مسیر ترانزیت شمال – جنوب از شرق و غرب دریای خزر تا خلیج فارس، می تواند نشان خوبی از قصد آنها برای استفاده از مسیر ایران به عنوان پل ارتباطی با خلیج فارس باشد. با اینحال، علیرغم بهره مندی ایران از زیرساخت های نسبتا مناسب در هر دو بخش جاده ای و ریلی، تحریم های وضع شده علیه کشورمان می تواند سنگ بزرگی پیش پای اعضای شورای همکاری خلیج فارس و کشورهای عضو CIS به حساب آید. لذا، در صورت افزایش فشار دولت آمریکا بر هر دو طرف، آینده چنین چشم انداز تجاری می تواند تحت الشعاع مسائل سیاسی قرار گیرد.
در این راستا، یک روی این سکه، تلاش مضاعف کشورهای CIS برای ساخت کریدور ترانس افغان برای اتصال میان ازبکستان و بندر کراچی پاکستان قرار داشته و در روی دیگر نیز سرمایه گذاری مشترک ترکیه، قطر و امارات برای ساخت کریدور ۱۲۰۰ کیلومتری «جاده توسعه» که از بدر فاو در جنوب عراق آغاز شده و با عبور از اقلیم کردستان در شمال، به سمت بنادر مرسین و استانبول سیر خواهد کرد. هر دو کریدور یاد شده به موازات مسیر شمال – جنوب ایران ساخته شده و در صورت تکمیل می توانند شانس مسیرهای ترانزیتی ایرانی را تا حد زیادی کاهش دهند.
همچنین، با توجه به اینکه امضای گروه بنادر ابوظبی پای اکثر قراردادها با کشورهای CIS قرار دارد، این احتمال نیز وجود دارد که بار مورد مبادله میان کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس از طریق مسیر دریای سرخ – مدیترانه – دریای سیاه به کریدور میانی در گرجستان و یا کریدور باکو – تفلیس – کارص (BTK) تزریق شود. اگرچه هر دو مسیر یاد شده طولانی تر از مسیر ریلی و جاده ای عبوری از ایران است، اما حقیقت امر اینکه در خصوص کریدور میانی که از حمل پر هزینه ترکیبی بار بهره می برد نیز کسی فکر نمیکرد، این مسیر بتواند جای مسیرهای ترانزیتی ایران میان شرق و غرب را در دوران تحریم های اعمال شده علیه ایران و روسیه پر کند.
با این حساب، می توان مدعی شد که توسعه مبادلات تجاری میان CIS و GCC می تواند همزمان به شکل شمشیری دولبه در برابر ایران به ایفای نقش بپردازد. اگرچه ایران به لحاظ شرایط جغرافیایی ویژه خود از منظر منطقی در اولویت دو طرف برای اتصال به یکدیگر قرار دارد، اما در صورت ادامه یافتن ماجرای تحریم ها، این فرصت طلایی نیز از دست رفته و می بایست منتظر ظهور کریدور میانی دیگر، البته اینبار در مسیر شمال – جنوب باشیم.