بازار؛ گروه بورس: بازار جهانی طلا در سالهای اخیر بیش از هر زمان دیگری به صحنهای از تقابل نیروهای متناقض اقتصادی و روانی تبدیل شده است. از یکسو، سرمایهگذاران به دنبال پناهگاهی امن در برابر نااطمینانیهای ژئوپلیتیک و نوسانات بازارهای مالی هستند؛ از سوی دیگر، دادههای بنیادی و سیاستهای پولی نشان میدهد که رشد سریع و بیسابقه قیمت طلا نمیتواند بدون توقف و اصلاح ادامه یابد. طلا امروز نه فقط یک فلز گرانبها، بلکه آیینهای از ترسها و امیدهای جهانی است که هر تغییر در نرخ بهره، هر بحران سیاسی و هر موج نقدینگی، تصویر تازهای در آن میسازد. در چنین شرایطی، تحلیل رفتار طلا بیش از آنکه صرفاً اقتصادی باشد، بازخوانی روانشناسی جمعی بازار است که طمع و ترس در آن، مسیر قیمت را تعیین میکنند.
شروین شهریاری کارشناس اقتصادی در یادداشتی اختصاصی برای بازار به تحلیل این موضوع پرداخته که در ادامه می خوانید؛
«قیمت طلا پس از لمس سقف ۴۴۰۰ دلاری وارد محدوده اصلاح شد؛ اصلاحی معادل ۱۰ درصد از قله اخیر داشت. هرچند دوباره نوسان کرد اما این سطح از آن جهت اهمیت دارد که اگر ارزش طلا را با نقدینگی دلار (شاخص ۲M) تعدیل کنیم، قله اخیر معادل همان قیمت ۱۹۰۰ دلاری است که در سال ۲۰۱۱ تجربه شده بود.
نکته قابل توجه آن است که رشد بیش از ۵۰ درصدی طلا از ابتدای ژانویه تنها در سه سال از یک قرن گذشته سابقه داشته است؛ ۱۹۷۲، ۱۹۷۳ و ۱۹۷۹. این سالها مقارن با دورههای تورمی شدید، افزایش نرخهای بهره و تلاطم بازار سهام بودند؛ در حالی که سال ۲۰۲۵ فاقد چنین ویژگیهایی است. رفتار قیمتی طلا در سال جاری بر اساس شاخصهای آماری یک انحراف چهار برابری از معیار استاندارد بوده که تقریبا هر نیم قرن یک بار رخ میدهد و معنایش این است که مشابه آن ممکن است تا سالها تکرار نشود.
برخی تحلیلگران رشد اخیر طلا را ناشی از بیاعتبار شدن دلار آمریکا در اثر خلق بیرویه پول میدانند. اما بررسی دادههای تاریخی نشان میدهد این استدلال چندان دقیق نیست. اگر به نمودار لگاریتمی حجم نقدینگی دلار پس از جنگ جهانی دوم نگاه کنیم، بجز سالهای ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ که فدرال رزرو واکنش انبساطی غیرعادی داشت، از سال ۲۰۲۲ شتاب رشد نقدینگی بهشدت کند شده است. به عبارت دیگر، نرخ رشد نقدینگی – و نه عدد مطلق آن – در سه سال اخیر کمتر از هر زمان دیگر پس از جنگ جهانی دوم بوده است. حتی اگر دوره کرونا را نیز لحاظ کنیم، شیب افزایش نقدینگی دلار در پنج سال اخیر از همه دورههای پنجساله پس از ۱۹۴۵ بهجز دهه ۹۰ کمتر بوده است. بنابراین، استدلال مبتنی بر بیپشتوانه شدن پول در توضیح رشد طلا پایه محکمی ندارد.
از منظر رفتاری، شباهت جالبی میان وضعیت کنونی و سال ۱۹۷۹ وجود دارد. در آن سال، طلا با رشد ملایم آغاز شد، سپس چند ماه درجا زد، بعد وارد یک رالی قدرتمند شد و در نهایت اصلاح بزرگی را تجربه کرد. شرایط بنیادی امروز با آن دوره متفاوت است، اما از نظر روانشناسی بازار، شباهت رفتار معاملهگران در مواجهه با طمع و ترس قابل توجه است.
اگر الگوی ۱۹۷۹ را مبنا قرار دهیم، کانال ۳۵۰۰ دلاری میتواند هدف اصلاحی طلا در چند ماه آینده باشد. همچنین میانگین وزنی بهای تمامشده خریداران در رالی اخیر نشان میدهد امکان افت تا محدوده ۳۶۰۰ دلار و شناسایی سود توسط معاملهگران کوتاهمدت وجود دارد.
در نگاه بلندمدت، کاهشهای حدود ۲۰ درصدی پس از رشدهای سریع امری طبیعی است. معمولاً قیمت پس از چنین اصلاحهایی مدتی حول میانگین ۲۰۰ روزه نوسان میکند. میانگین ۲۰۰ روزه طلا اکنون در کانال ۳۴۰۰ دلاری قرار دارد و میتواند بهعنوان سطح حمایتی مهم عمل کند.
بنابراین بر اساس این ارزیابی، کسانی که طلا را بالاتر از ۴۰۰۰ دلار خریداری کردهاند احتمالاً در کوتاهمدت با زیان مواجه میشوند. در مقابل، سرمایهگذاران جدید اگر خرید خود را نزدیک به سطوح حمایتی انجام دهند، فرصت بهتری برای کسب بازدهی در سیکل رشد بعدی خواهند داشت.»
