Skip to content Skip to footer

موکبی که لات‌ها را سر به راه کرد

به گزارش خبرنگار مهر، سیدرضا مویدی دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی و پژوهشگر مرکز تخصصی احیاء امر و اکبر شهبازی دانشجوی کارشناسی ارشد دانش اجتماعی مسلمین دانشگاه تهران در یادداشتی به موضوع شکل گیری موکب ها و فرهنگ موکبداری در عراق ایران پرداخته و به این موضوع اشاره کرده اند که چگونه یک فرم آیینی جدید می‌تواند به جامعه‌پذیری تیپ‌های طرد شده اجتماعی کمک کند.

موکب در ایران یک فرم جدید آیینی محسوب می شود که مختصات و ویژگی های منحصر به فرد خود را دارد. در این میان، موکب علی اکبر علیه‌السلام در منطقه نیروگاه قم، داستانی آشنا اما غریب دارد. موکبی که با یک حکم اعدام آغاز به کار کرد و اکنون به یک کانون اصلاح و تربیت تبدیل شده است.

تولد یک فُرم آیینی جدید در ایران

فُرم و صورت آیین های عزاداری در گذر زمان و تحت تاثیر تغییرات اجتماعی، دستخوش تغییر و تحول شده است. پژوهشگران این حوزه معتقدند فرم آیین های شیعی از اواسط قاجار تا سال های انتهایی دهه ۶۰، عمدتا مبتنی بر «تعزیه» و «شبیه‌خوانی» بوده است؛ البته همواره نهاد مسجد نیز در کنار این قالب حضور چشمگیر داشته است. پس از جنگ تحمیلی و با آغاز دهه ۷۰، فرم تعزیه به مرور تضعیف شده و هیئات که در شکل امروزین آن، به نوعی قالبِ مدرن عزاداری محسوب می شدند، جای فرم تعزیه را گرفتند. اینگونه بود که برخی از چهره های سرشناس مداحی معاصر، با ابتکار خود توانستند فرم و صورت جدیدی از عزاداری را ارائه دهند.

از ویژگی های این قالب جدید، گونه ای از بساطت معنایی بود که می توانست اقشار طرد شده و دارای فاصله اجتماعی با قالب‌هایی چون مسجد را درون خود جای دهد. این فرم از هیئات، تا کنون به عنوان یکی از انحاء مهم عزاداری همچنان نقش آفرینی می کنند. می‌توان گفت در سال های اخیر قالب جدید دیگری نیز به صحنه آیینی کشور افزوده شده که تا حد زیادی متاثر از مراسم پیاده روی اربعین و فرهنگ موکب داری است. گسترش ایستگاه های صلواتی در سطح کشور که در بسیاری از موارد با همان نام موکب شناخته می‌شوند، عملا منجر به تولد یک فرم جدید شده است.

انتقال خانه به خیابان و بسط حس مادرانگی

اگرچه موکب در فرهنگ عراقی واجد معنایی خاص بوده و به نوعی، جهان اجتماعی و اعتقادی منحصر به فردی با مختصات فرهنگی ویژه خود را شامل می شود، اما می توان ادعا نمود که توسعه مشهود ایستگاه های صلواتی در سطح شهرهای ایران، نتیجه اشاعه زمانی و مکانی جهان اجتماعی موکب در جغرافیای پیرامون است. تحلیل مردم نگارانه قالب موکب نشان می دهد که این فرم اولا می تواند کاملا صبغه خانوادگی داشته باشد؛ یعنی به افراد این امکان را می دهد که آن را به صورت خانوادگی اداره کنند و یا اگر مخاطب موکب هستند، به صورت خانوادگی در کنار آن زیرانداز انداخته، چایی نوشیده و نوحه گوش کنند. ثانیا، موکب نوعی از تغییر کاربری فضای شهری و خیابانی به خانه است و ثالثا، چای «آتیشی» تداعی‌گر طبیعت در دل شهر مدرن است.

اشاره شد که از ظرفیت های قابل تامل فرهنگ موکب داری، تغییر کارکردی فضاهای شهری و تبدیل کوچه و خیابان به خانه و آشپزخانه است. این بدان معناست که با گسترش موکب‌ها یا همان ایستگاه های صلواتی، «حس مادرانگی» در وسعت یک شهر بسط یافته و احساس امنیت، سکونت و صمیمیت القا می‌گردد. شهر مدرن، ماهیتا دارای فضای خشن و اقتصادی با محوریت عقلانیت ابزاری است، اما موکب این فضا را شکسته و محیط خانگی بر پایه محبت جمعی را ترسیم می کند. این در حالی است که دست اندرکاران و خادمان مواکب اغلب نه در چارچوب هیئات یا مساجد، که در یک بستر مستقل فعالیت می کنند.

موکب علی اکبرعلیه‌السلام و ماجرای جوان اعدامی

یکی از موکب های شناخته شده در منطقه نیروگاه قم، «موکب علی اکبر علیه‌السلام» است که از سال ۱۳۹۵ فعالیت می کند. نام این موکب، به نحوی یادآور جوان لاتی به نام علی اکبر است که در یک دعوا کسی را به قتل رساند و به همین دلیل هم در سال ۹۵ قصاص شد. هنگامی که حکم دادگاه مشخص شد، دوستان علی اکبر که همگی از قماش او بودند این ایستگاه صلواتی را به راه انداختند تا بلکه بتوانند وی را از چوبه دار نجات دهند. در واقع این موکب غیر از توسل، هدف دیگری را نیز دنبال می کرد؛ دوستان علی اکبر قصد داشتند به خانواده مقتول نشان دهند در صورت گذشت ایشان، جوان های دیگری نیز با خدمت در این موکب و حضور در دستگاه سیدالشهدا علیه السلام، سر به راه خواهند شد. در نهایت، اگرچه خانواده مقتول رضایت ندادند و علی اکبر اعدام شد، اما رفقای او تصمیم گرفتند چراغ موکب را روشن نگاه دارند.

مجتبی از دوستان علی اکبر این طور شرح می دهد: «گفتیم حالا که این جوان از دست ما رفت، بگذار این ایستگاهی که زدیم را ادامه دهیم تا روحش در آن دنیا شاد شود.» اکنون آن ایستگاه صلواتی در شب های محرم، میزبان ده ها خانواده ای است که در فضای سبز اطراف آن می نشینند، روضه گوش می دهند و چای ذغالی می نوشند. اکثر خادمان موکب، پیاده روی اربعین را تجربه کرده اند و سعی دارند با همان روحیه موکب داران اربعینی و بدون هیچ چشم داشت یا چون و چرایی، به مردم خدمت کنند. امیر محمد از دیگر خادمان موکب می گوید: «سه بار پیاده روی اربعین رفته ام. آن کاری که عراقی ها در موکب ها می کنند اصلا چیز عجیبی است؛ آدم واقعا شرمنده می شود. ما هم دوست داریم در ایران کاری بکنیم شبیه آن ها.»

مهدی، یکی دیگر از خادمان موکب چنین گفت: «وقتی چایی می دهیم دست کسانی که از خیابان عبور می کنند و یا به هیأت می روند، خیلی کیف می دهد. مخصوصا که مردم برای خوردن چای آتیشی باید به کوه و صحرا بروند، ولی ما اینجا در شهر برایشان فراهم می‌کنیم. به نظرم این کار هم ثواب دارد، مثل سینه زدن در هیأت و مسجد.» بیان این مطلب توسط خادمان موکب، حاکی از آن است که تغییر کاربری فضای شهر و ایجاد تعلیق در روزمرگی زندگی مدرن بواسطه راه اندازی موکب، به نحو کاملا خودآگاه صورت پذیرفته است و در عین حال، اشاعه این فرهنگ می تواند آثار متعددی در حوزه روان شناسی اجتماعی داشته باشد.

تاثیرات موکب علی اکبرعلیه‌السلام بر خادمان آن

خدمت در موکب نه تنها دوستان علی اکبر را به احکام شرعی مقید ساخته، که محبت و تواضعی شگرف را نسبت به اهل بیت علیهم‌السلام و محبّان آن حضرات در رفتار آن ها به وجود آورده است. این محبت سرشار و تواضع خاص تماما در مصاحبه های ایشان و تعابیری که راجع به خاندان عصمت علیهم‌السلام به کار می بردند نمود داشت. همچنین، برخورد گرم خدّام با مردم، حاکی از این موضوع بود. از سوی دیگر، بر خلاف تصور اولیه که متأثر از تیپ‌های اجتماعی و سوابق آنان بود، مشاهده شد که به شکل قابل توجهی نسبت به شرعیات مانند نماز و روزه، مقید هستند. محمد می گوید: «روزه را حتما می گیرم؛ اگر هم مجبور باشم بخورم، حتما صبح می روم امامزاده عبدالله که از نظر شرعی اشکال نداشته باشد.»

بنابراین به نظر می رسد اگرچه جهان موکب عمدتا در سطح مناسکی است، اما کنشگری فعالانه در آن می تواند ابعاد اعتقادی و عبادی را نیز تحت تاثیر قرار دهد. علاوه بر این، فعالیت در موکب می تواند برای برخی تیپ های طرد شده از جامعه، نوعی علقه معنوی و سرمایه اجتماعی خلق کند. علیرضا یکی از دست اندرکاران موکب توضیح می دهد: «من بیشتر از هر چیز از این خوشحال می شوم که وقتی مادرم اینجا می آید و در بین مردم می‌نشیند، به آن ها می گوید پسرم در این ایستگاه صلواتی کار می کند. از این که مادرم می‌بیند به راه خلاف نرفته ام، حس خوبی می گیرم.»

ایجاد پیوند با تیپ های ناسازگار یا جامعه پذیر ساختن طرد شدگان اجتماعی از جمله مسائل حائز اهمیتی است که در صورت تحقق، می تواند از بسیاری از پیامدهای منفی و هزینه های بعدی جلوگیری کند. مطالعات گوناگون نشان می دهد یکی از کارآمدترین شیوه‌های این مهم در ایران، بهره جستن از آیین های مذهبی و مناسک دینی است که ریشه در حافظه تاریخی و جمعی ایرانیان دارد. در این چارچوب، هیئات و اکنون، موکب ها و ایستگاه های صلواتی، با بسط معنای دینداری توانسته اند به تیپ های مختلف اجتماعی امکان کنشگری فعال دهند.

ظرفیت فرم های آیینی و خصوصا فرم های نوین به قدری بالاست که در حالت آرمانی، برخی از افراد در بستر آن ها دچار تحول شخصیتی شده و از پیشینه سوء خود دست کشیده اند. البته اصلاح و تربیت، خصیصه ذاتی دستگاه امام حسین علیه السلام است که در قالب های گوناگون، تنها تبلور می یابد. ریشه این تغییر و تحول را می توان در واقعه کربلا و حرکت کهن الگویی مانند حر بن یزید ریاحی از منتهی الیه شر به منتهی الیه خیر تبارشناسی کرد. شخصیتی که در طول تاریخ نیز بارها و بارها خود را بازتولید نموده و در معاصرت ما، نمونه های مشهوری چون رسول ترک، علی گندابی، طیب حاج رضایی و شاهرخ ضرغام دارد.

Leave a comment

0/100

16 − 7 =

3 × دو =

عضویت در خبرنامه

از آخرین اخبار و اطلاعیه های سایت مطلع گردید

[yikes-mailchimp form="7"]

عضویت در خبرنامه

از آخرین اخبار و اطلاعیه های سایت مطلع گردید

[yikes-mailchimp form="7"]