
«معنا و حکمت» هویت معماری ایرانی؛ یک دهه اخیر اصالت معماری از بین رفت
به گزارش خبرنگار مهر، سومین نشست از سلسله نشستهای تخصصی مبانی ایرانشناختی پیشرفت با موضوع «هنر و معماری، زبان معنا در تمدن اسلامی ایرانی» با سخنرانی محمود گلابچی استاد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و حسن بلخاری استاد دانشگاه تهران و عضو اندیشکده فرهنگ الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت برگزار شد.
گلابچی با برشمردن به برخی ابتکارات معماری در نواحی مختلف ایران یادآور شد: نیاز داریم همانطور که مقام معظم رهبری نیز تاکید دارند، امروز این کشور را با افتخارات و سابقه درخشانش بشناسیم و بدانیم روزی در قلههای فناوری و معماری و علم بودیم که بازهم میتوانیم به آن برسیم.
وی ابوعلی سینای را نمونه یکی از صدها اندیشمند برجسته ایرانی که در دنیا شناخته شده است دانست و افزود: کتابهای ابن سینا تا هزاران سال در دانشگاههای دنیا تدریس شد و این یعنی ما روزی در قلههای علم بودیم. امروز کسی که فارغ التحصیل میشود لباس «ابی سینا» را می پوشد تا شبیه ابوعلی سینا باشد. دنیای ما کسی مثل زکریای رازی را کمتر داشته است که دانشمندی در همه علوم بود.
هویت معماری ایرانی با انسان و الگوی زیسته و نیازها و اقلیم او بود
این استاد دانشگاه مصادیق تمدنی ما را بی شمار دانست و از حوزه دانشمندان، حکمت، علوم ستاره شناسی، فقه و فلسفه نام برد و تصریح کرد: در حوزه معماری باید بگویم معماری گذشته ما درخشان، قابل تقدیر و تحسین بوده است. متأسفانه باید بگویم در دوران معاصر در معرض اندیشهها و مکاتب دیگر قرار گرفتیم و از اصالت فرهنگی خود دور شده ایم. با وجودی که در چنین قلههایی بودیم در یکی دو قرن اخیر با تحولاتی در معماری و شهرسازی و هنر مواجه شدیم که اصالت خود را از دست دادیم.
گلابچی در ادامه بیان داشت: امروز الگوی ما در طراحی فرمهای یونانی، آشپزخانه اپن و غیره است که جای هویت ایرانی را گرفته. در معماری ایرانی هویت با انسان و الگوی زیستی و اقلیم و نیازهای او بود از این روست که به خانههای گذشته هنوز دلبسته هستیم و دوستش داریم.
این استاد رشته معماری با تاکید بر اینکه دنیای ارتباطات باعث غفلت ما شد تا آنجا که امروز در معماری و شهرسازی نشانی از تاریخ و فرهنگ و تمدن گذشته نیست در این باره افزود: ما متوجه این ایراد شدیم و باید به معماری با هویت و اصالت برگردیم که این نشانه خوبی است. امروز می بینم همه به این موضوع توجه کرده اند که باید فکری برای معماری خودمان کنیم.
معیار معماری گذشته ما مبتنی بر انسان، انسان و کیفیت زندگی و باورها بود
گلابچی نمونه بی توجهی به معماری اقلیمها را پروژههای مسکونی دولتی دانست و ادامه داد: زمانی که پروژههای مسکونی افتتاح میشود یک شب رئیس جمهوری به مجموعه چهارصد واحدی در چابهار میرود و هفته بعد به همدان و میبینیم همه ساختمانها شبیه هم است. ما در هر اقلیمی معماری خاص خودش را داریم اما حاصل معماری امروز ما ساختمانهای مسکونی چند صد واحدی است که هیچ تفاوتی باهم ندارند در حالی که در معماری گذشته با محصول بومی بنا میساختیم و این کار در دنیا هم این پذیرفته شده است. در معماری امروز نه به اقلیم نه به باورها و نه هویت انسانها توجه میکنیم. معیار ما در معماری گذشته تجمل نبود بلکه انسانها، کیفیت زندگی و اندیشه و باورهای آنان بود. این ها از دست رفته است.
وی با بیان این نکته که برای معماری کشور باید از فرهنگ جامعه شروع کنیم، گفت: در ادامه باید سراغ مراکز آموزشی برویم و به دانشجو، معماری با هویت را آموزش دهیم. در برنامه درسی باید تحول صورت بگیرد و در مراکز تربیت معمار، ارزشهای معماری ایرانی را به عنوان الزام، تدریس و تشویق کنیم. سپس به مراکز و سازمانهای اجرایی برسیم، سازمان نظام مهندسی و شهرداری ابزاری هستند تا به هر ساختمانی با معماری خارج از هویت و فرهنگ ما اجازه ساخت ندهند.
گلابچی ادامه داد: در حیطه قوانین تقنینی باید راه حلهایی را داشته باشیم و به سمت معماری مطلوب حرکت کنیم و در دستگاههای بالادستی نیز باید این تفکر جاری و ساری شود. نیاز داریم سیاستگذاری ها را تعریف و کیفیت تحقق را پیش بینی کنیم تا روزی که دنیای متمدن هم از ایران فناوری معماری یاد بگیرد.
در ادامه نشست بلخاری نیز با اشاره به مفهوم زبان در هنر و معماری بیان کرد: معماری ما مبتنی بر حکمت ما بوده است. وقتی از هنر و معماری به عنوان زبان معنا صحبت میکنیم یعنی هر فرم هنری یک معنا را نشان میدهد ملتی که سواد بصری داشته باشد امکان ادراک این فرمها را دارد.
معماری در حکمت ایرانی اسلامی معنایی است که تجسد میابد
وی با اشاره به حکمت در مشرق زمین به ویژه هندوستان، آمیختگی هنر و ادبیات پدید آورنده ذوق دانست و تاکید کرد که از این طریق زبان معنا به فرم تبدیل میشود.
بلخاری هنر و معنا را در حکمت ایرانی ریشه دار دانست و با اشاراتی از اوستای زرتشتیان جایگاه هنر را تبیین کرد و گفت: هنر در بخش گات ها، مهمترین بخش اوستا در ۲ جا آمده است، در یک جا صفت خداوند است و در جای دیگری از منش نیک میگوید که به بهمن اشاره دارد و در حکمت اشراق هم آمده است.
استاد دانشگاه تهران تصریح کرد: اگر بخواهیم وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت را ارائه دهیم راهی نداریم جز اینکه به دامن حضرت تمثیل بیاویزیم و از همان زبان تمثیل و قصه برای بازگو کردن حقیقت استفاده کنیم.
وی با تاکید بر اینکه در تمدن ایرانی اسلامی ما از معماری برای ظهور معنا استفاده کردیم بیان داشت: ما بین معماری و ساختمان تفاوت قائل هستیم. ساختمان محور بنیادینش فرم و کارایی است، ولی معماری جایی است که یک معنا تجسد ایجاد میکند یعنی ابتدا یک معنا دارید و بعد فرم ایجاد میشود. ما سند هنر و معماری را تدوین نکردیم و کارهایی صورت گرفته است ولی در واقعیت در تدوین مکتب هنری اسلامی خیلی ضعیف عمل کردیم و حتی سنت گراها که شروع کردند ایرادهایی به آنان وارد است.