خبرگزاری مهر؛ گروه سیاست-فاطمه زهرا صرامی: در نظر داشتن مجرای انتقاد از دولت و فراهم کردن شرایط اصلاح و تحول، یکی از دغدغههای عموم مردم است که باید به آن توجه ویژه ای داشت.
چند هفته گذشته مجلس شورای اسلامی، عملکرد یکساله دولت در اجرای برنامه هفتم توسعه را بررسی کرد. نمایندگان مجلس بر اساس یک سند راهبردی، اقدامات دولت را بررسی کردند. اهمیت این جلسات به این بود که برخلاف فرایند اجرای برنامههای قبلی، مابین اجرای برنامه و نه پس از پایان اجرای آن، مورد بررسی قرار گرفت. در واقع نمایندگان توانستند از طریق این دو جلسه انتقادات خود را مستند به یک سند راهبردی مطرح کرده و تحقق اهداف و سیاستهای برنامه هفتم را از دولت مطالبه کنند. این نوع از مطالبه و انتقاد از دولت، روشی است که بر اساس سلیقه شخصی و بی اساس پیش نرفت و مبتنی بر معیار و سنجه های مشخص بود.
تریبون تشکلها، از جمله راههای رساندن صدای انتقاد به گوش دولت است که قائل شدن خط و مشیهایی قابل اجرا برای آنها، حائز اهمیت است.
تشکلهای مردمی، علی الخصوص تشکلهای دانشجویی در صحنه سیاسی کشور نقش به سزایی دارند و میتوانند مطالبات عمومی مردم را به گوش مسئولین ذیربط برسانند. تشکلها به عنوان حلقه واسط بین مردم و دولت عمل میکنند.این حلقههای میانی از میان مردم بوده و صادقانه موضع مردم را بیان میکنند. به عبارتی «نقد مستمر، نظارت مستمر و متعادل بر اوضاع کشور، بر مدیریتها، جزو کارهای بسیار لازم» تشکلها است.
در همین راستا، داشتن چارچوبهایی در این زمینه به متعادل عمل کردن حلقههای میانی کمک خواهد کرد.
اولین قدم برای انتقاد درست، داشتن تحلیل و شناخت صحنه است. به بیان رهبر انقلاب، «شما جوانِ امروز باید از قضایای مختلف تحلیل داشته باشید؛ صِرف احساسات کافی نیست. حالا من منظور خودم را از این حرف شرح میدهم. شما باید از اصل انقلاب اسلامی تحلیل داشته باشید؛ از قضیّهی دفاع مقدّس، جنگ هشتساله، باید تحلیل داشته باشید؛ از قضایای گوناگونی که در دههی ۶۰ اتّفاق افتاد همینجور؛ از واگراییهایی که در دههی ۷۰ اتّفاق افتاد باید تحلیل داشته باشید؛ از حوادث گوناگونی که در دههی ۸۰ و ۹۰ اتّفاق افتاد باید تحلیل داشته باشید؛ یعنی بدانید و تشخیص بدهید که این حادثه چه بود، از کجا شروع شد، چه کسی پشت این حادثه بود، چه چیزی نتیجهی این حادثه شد؛ اینها تحلیل است .۱۴۰۲/۰۸/۱۰»
دومین شرط انتقاد متعادل کننده، اعتماد است. «اعتماد باید وجود داشته باشد، نمیگویم انتقاد نباشد؛ انتقاد همراه با اعتماد. میخواهند انتقاد بکنند، اشکال ندارد، امّا اعتماد داشته باشند .۱۴۰۲» در واقع در صورت نبود اعتماد، انتقال مطالبه بی معناست.
سومین اصل، طبیبانه بودن انتقاد است. «نوع برخورد با مشکلات درون نظام، باید علاججویانه و طبیبانه باشد. طبیب، گاهی اوقات به مریض خودش هم ممکن است تشر بزند، یک حرف تلخی هم بزند، امّا مقصودش معالجهی او است.» وقتی نگاه منتقد علاج جویانه باشد؛ پیگیر راه حل خواهد بود و صرفاً برای خودنمایی مشکلات را فریاد نمیزند. بنابراین، کسی که دنبال راه حل است بنبست نمایی نمیکند و از طرفی در مورد آن مسئله با مسئولین صحبت میکند.
اصل دیگر دیدن نقاط قوت در کنار نقاط منفی است. «در نقد، خدمات را هم ببینید من نگرانیام از این نیست که حرفی زده شود، از کسی انتقاد شود؛ نه. یک نفر انتقاد میکند، یک نفر هم جواب میدهد. نگرانی من از رائج شدنِ اخلاق بیانصافی در جامعه است. خدمات فراوانی انجام میگیرد، انسان همه را کنار بگذارد، به نقطهای بچسبد، این درست نیست. البته این خطاب به همه است. این را ما به شخص خاصی، به گروه خاصی، به جناح خاصی عرض نمیکنیم، این را به همه عرض میکنیم. همه مراقب باشند یکدیگر را تخریب نکنند. این فضای تخریب، فضای خوبی نیست. مردم هم خوششان نمیآید .۱۳۸۷/۰۶/۲۹»
اصل اساسی در انتقاد کردن این است که «امید مردم هم تضعیف نشود» و امید را بخشی از ذات انتقادی بدانیم که در راستای رفع موانع و ایجاد پیشرفت کشور است.
