
افغانستان و GIZ؛ شراکت طولانی برای آیندهای که هنوز شکل نگرفته است
خبرگزاری مهر، گروه بین الملل: حضور سازمان همکاریهای بینالمللی آلمان (GIZ) در افغانستان، فراتر از مأموریتهای اعلامی در حوزه توسعه و حقوق بشر، بخشی از یک استراتژی چندلایه ژئوپلیتیک است. از آموزش فنیوحرفهای و مدیریت منابع تا شبکهسازی با نخبگان محلی، این حضور به برلین امکان داده نفوذ خود را در قلب آسیای میانه و غرب آسیا حفظ کند.
سازمان همکاریهای بینالمللی آلمان (GIZ) از اوایل دهه ۲۰۰۰ میلادی، پس از سقوط طالبان و آغاز بازسازی افغانستان، حضوری پررنگ در این کشور داشته است. مأموریتهای رسمی GIZ عمدتاً بر بازسازی زیرساختها، توانمندسازی نهادهای دولتی، آموزش مهارتهای فنی، توسعه اقتصادی و مدیریت منابع متمرکز بوده است. طی ۲ دهه گذشته، این سازمان با اجرای پروژههایی در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر، بهبود سیستمهای آب و فاضلاب، آموزش و توسعه کشاورزی، تلاش کرده است سهم مهمی در بازسازی ساختارهای اجتماعی و اقتصادی افغانستان ایفا کند.
با وجود تغییرات سیاسی پس از ۲۰۲۱ و رویکار آمدن دوباره طالبان، GIZ مسیر فعالیت خود را تغییر نداد بلکه مدل آن را تعدیل کرد. در تابستان ۲۰۲۴، این سازمان اعلام کرد که از سال ۲۰۲۵ به بعد، دیگر نیروی محلی یا بینالمللی در افغانستان نخواهد داشت و بهجای آن، از طریق همکاری با سازمانهای غیردولتی محلی (NGOs) و با هدایت از خارج کشور، پروژهها را پیش خواهد برد. این تغییر، به معنای خروج کامل نبود بلکه نشاندهنده گذار به یک الگوی حضور کمهزینه و غیرمستقیم بود.
پروژههای شاخص GIZ در افغانستان
۱. افزایش دسترسی به انرژیهای تجدیدپذیر
این پروژه به نمایندگی از وزارت همکاری اقتصادی و توسعه آلمان (BMZ) اجرا شد و بر گسترش انرژیهای تجدیدپذیر، توسعه انرژی خورشیدی و سیستمهای متصل به شبکه (net-metering) و آموزش دانشگاهی تمرکز داشت.
۲. استفاده از برق میکرو-آبی
پروژه توسعه میکرو نیروگاههای آبی در مناطق روستایی که برق تولیدی را به رشد اقتصادی محلی و توانمندسازی کسبوکارهای کوچک پیوند میزند.
۳. توسعه اقتصادی پایدار و ایجاد اشتغال
این پروژه از سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۲۲ در مناطق شمالی افغانستان اجرا شد و با توسعه زنجیره ارزش محصولات کشاورزی (مثل لبنیات، آجیل، گندم) در بخش خصوصی، به امنیت غذایی و اشتغال کمک کرد.
۴. اصلاح آموزش ابتدایی و متوسطه
پروژهای که بین ژانویه ۲۰۱۸ تا مه ۲۰۱۹ با هدف بهبود کیفیت آموزش در چهار ولایت افغانستان سمیگان، بدخشان، بلخ و هرات اجرا شد و مواردی مانند آموزش معلمان، طراحی محتوای درسی موضوعی، دورههای جنسیت و حقوق بشر و توسعه ابزارهای نظارتی را شامل میشد.
۵. بهبود زیرساخت آب و فاضلاب شهری (WSIP)
این پروژه بین ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۳ در کابل، هرات، مزارشریف، کندز، فیضآباد و سایر شهرهای شمالی و شرقی اجرا شد. فعالیتهای این پروژه شامل بهبود ظرفیت مدیریتی شرکتهای آب و فاضلاب، مدرنسازی سیستمهای عملیاتی، متراژدهی، صورتحسابدهی، کاهش هدررفت و توسعه شبکه آبرسانی به مناطق حاشیهای و پناهجویان بود.
پشت پرده هزینه کرد آلمان در افغانستان
اگر بخواهیم دلایل واقعی و پشت پرده فعالیت GIZ آلمان در افغانستان را بررسی کنیم (فراتر از شعارهای رسمی مثل توسعه، حقوق بشر یا برابری جنسیتی)، باید هم منطق ژئوپلیتیک آلمان را در منطقه و هم ساختار سیاست توسعهای این کشور را در نظر بگیریم. این تحلیل را میتوان در چند محور دید:
۱. نفوذ ژئوپلیتیکی و رقابت منطقهای
افغانستان نقطه اتصال مهمی میان آسیای مرکزی، جنوب آسیا و غرب آسیا است. آلمان، با تجربه حضور نظامی و امنیتی در قالب نیروهای ایساف و مأموریت پلیس، تلاش کرده پس از خروج ناتو، جایگاه خود را با ابزار نرم توسعهای حفظ کند. رقابت با چین (ابتکار کمربند و جاده)، روسیه (نفوذ امنیتی)، ایران (ارتباطات فرهنگی و اقتصادی) و ترکیه (نفوذ سیاسی-مذهبی) بخشی از این معادله است.
۲. شبکهسازی با نخبگان محلی
پروژههای GIZ اغلب با وزارتخانهها، شوراهای محلی و بخش خصوصی اجرا میشود و یک شبکه ارتباطی پایدار میان برلین و مدیران افغانستان شکل میدهد. این شبکه حتی تحت حاکمیت طالبان میتواند ابزار مؤثر اطلاعاتی و لابیگری باشد.
۳. مدیریت مهاجرت
یکی از دغدغههای اصلی آلمان، کنترل موج مهاجرت به اروپا است. بهبود شرایط زندگی، ایجاد شغل و توسعه مهارتها در افغانستان، راهی برای پیشگیری از مهاجرتهای پرهزینه به آلمان محسوب میشود.
۴. حفظ مسیرهای اقتصادی و منابع استراتژیک
افغانستان دارای منابع غنی معدنی مانند لیتیوم و مس است. حضور GIZ با ایجاد زیرساختهای نرم، چارچوبهای قانونی و آموزش نیروی کار، بستر مناسبی را برای ورود آینده شرکتهای آلمانی به این حوزه فراهم میکند.
۵. تقویت جایگاه آلمان در سیاست خارجی اتحادیه اروپا
آلمان بهعنوان «قدرت توسعهای» اتحادیه اروپا، با حفظ پایگاه فعال در افغانستان میتواند در تصمیمگیریهای بینالمللی مرتبط با این کشور نقشآفرینی کند.
نتیجهگیری
حضور GIZ در افغانستان را نمیتوان صرفاً یک مأموریت بشردوستانه دانست. این یک استراتژی چندلایه است که همزمان منافع ژئوپلیتیکی، اقتصادی، امنیتی و دیپلماتیک آلمان را تأمین میکند. با تغییر شکل حضور به مدل غیرمستقیم از ۲۰۲۵، برلین تلاش دارد ضمن کاهش هزینه و ریسک، همچنان جایگاه خود را در معادلات آینده افغانستان حفظ کند.