Skip to content Skip to footer

نسل جدید مقاومت؛ چگونه زنان با عمل خود تاریخ می‌سازند؟

خبرگزاری مهر، گروه جامعه؛ در شرایطی که مسائل اجتماعی، فرهنگی و انسانی با چالش‌ها و بحران‌های مختلف مواجه است، تجربه‌های واقعی نشان می‌دهد که فعالیت‌های فردی و گروهی، حتی در سطح خرد، می‌تواند اثرات گسترده‌ای بر زندگی افراد و خانواده‌ها داشته باشد و مسیرهای تازه‌ای برای همیاری و همراهی با نیازمندان و آسیب‌دیدگان ایجاد کند. در این مسیر، روایت‌های مستند و دقیق از کنشگران اجتماعی اهمیت ویژه‌ای دارد، چرا که تجربه‌ها و تصمیم‌های روزمره افراد را با جزئیات و احساسات آن‌ها ثبت می‌کند و تصویری ملموس از نحوه مشارکت انسانی ارائه می‌دهد.

در این میان، روایت زنانه از رخدادها، با تأکید بر جزئیات و زاویه نگاه خاص زنان، اهمیت مضاعف پیدا می‌کند. زنان در این روایت‌ها با دقت به شرایط دیگران، امکانات و محدودیت‌های خود، و نحوه تأثیر اقداماتشان بر خانواده و جامعه توجه می‌کنند. چنین روایتی نه تنها مسیر عمل را ملموس می‌کند، بلکه امکان هم‌ذات‌پنداری مخاطب با سوژه‌ها را فراهم می‌آورد و نشان می‌دهد که چگونه خلاقیت، همیاری و انگیزه فردی می‌تواند به جریان‌های اجتماعی و جمعی تبدیل شود.

در سال‌های اخیر، تحولات عرصه مواجهه‌ها و بحران‌ها نشان داده است که نوع جنگ و نزاع‌ها با گذشته تفاوت ماهوی یافته است. دیگر با مرزبندی‌های کلاسیک و جبهه‌های مشخص روبه‌رو نیستیم و نمی‌توان به‌سادگی خط و جایگاه طرفین را تعیین کرد. این تغییر ساختار، نقش‌ها و مسئولیت‌ها را گسترش داده و شرایط جدیدی برای حضور و مشارکت افراد ایجاد کرده است؛ از ایفای نقش‌های پشتیبانی و مراقبتی گرفته تا ارائه خدمات حرفه‌ای پزشکی و حتی فعالیت‌های نمادین و اجتماعی. در چنین وضعیتی، پرسش اساسی پیش روی هر فرد، به ویژه زنان، این است که «من چه می‌توانم انجام دهم؟»

جنگ ممکن است به شکل نظامی بروز یابد یا در قالب پشتیبانی و فعالیت‌های مدنی و اجتماعی تبلور پیدا کند، و در هر صورت «هر امکاناتی» باید به صورتی مورد توجه قرار گیرد

این پرسش به ویژه پس از بیانات رهبر انقلاب مبنی بر بهره‌گیری از هر امکان موجود برای حضور در میدان مقاومت برجسته شد و ضرورت بازتعریف نقش‌ها و ظرفیت‌های اجتماعی را آشکار ساخت. زنان در این شرایط با بهره‌گیری از توانایی‌ها و مهارت‌های خود، در حوزه‌های مختلف از فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی گرفته تا کمک‌های مالی و آموزشی، وارد میدان شده‌اند و تجربه‌های متنوع و گسترده‌ای را شکل داده‌اند. روایت این اقدامات نشان می‌دهد که مشارکت در این عرصه محدود به جایگاه اجتماعی، سن یا امکانات مادی نیست، بلکه انگیزه درونی و احساس مسئولیت نسبت به جامعه و مقاومت، محرک اصلی حضور و کنشگری است.

در این بستر است که کتاب «آرایش جنگی» شکل گرفته و تلاش دارد با ثبت این تجربه‌ها، تصویر روشنی از کنشگری زنان ارائه دهد؛ کنشگری‌ای که با دقت به جزئیات، ظرفیت‌های فردی و خانوادگی را در هم می‌آمیزد و نشان می‌دهد چگونه زنان، فارغ از سن و شرایط، می‌توانند در مسیر مقاومت مؤثر باشند. مریم برزویی، نویسنده این اثر در گفتگو با خبرنگار مهر، جزئیات گسترده‌ای از فعالیت‌های زنان در عرصه‌های مختلف اجتماعی و انسانی ارائه کرده است؛ روایت‌هایی که نشان می‌دهد چگونه انگیزه، خلاقیت و همکاری زنان می‌تواند به جریان‌های مؤثر و ملموس اجتماعی تبدیل شود.

برزویی با اشاره به بیانات امام خمینی مبنی بر این‌که «جنگ ما جنگ عقیده و ایمان است و جغرافیا و مرز ندارد»، توضیح داد که این نگاه مفهومی، مبنای نام‌گذاری کتاب «آرایش جنگی» بوده است و تمرکز کتاب بر زن مسلمان ایرانی است که در هر شرایطی آمادگی مواجهه و مبارزه دارد؛ چه آن مواجهه در مرز فیزیکی رخ دهد و چه در عرصهٔ فکری و فرهنگی. او تأکید کرد که جنگ ممکن است به شکل نظامی بروز یابد یا در قالب پشتیبانی و فعالیت‌های مدنی و اجتماعی تبلور پیدا کند، و در هر صورت «هر امکاناتی» باید به صورتی مورد توجه قرار گیرد.

نسل جدید مقاومت؛ چگونه زنان با عمل خود تاریخ می‌سازند؟

سؤال اساسی؛ من چه کاری می‌توانم انجام بدهم؟

برزویی تشریح کرد: در روند جمع‌آوری روایت‌ها و مصاحبه‌ها برای نگارش کتاب، پرسش اساسی‌ای که در ذهن سوژه‌ها شکل گرفت این بود: «من می‌توانم چه کاری انجام دهم؟» این پرسش فارغ از حرفه یا سن افراد مطرح شد. چه پزشک باشند، چه خیاط، چه دانش‌آموز و اساس قوت کتاب نیز در همین نکته نهفته است که هرکس بر اساس تجربه، ظرفیت و امکانات خویش وارد کار می‌شود. این واقعیت موجب شد تا نمونه‌های متنوعی از کنشگری جمع‌آوری شود؛ از وظایف پشتیبانی ساده تا اقداماتی با ماهیت حرفه‌ای و حتی اعزام‌های انسان‌دوستانه.

وی در ادامه به مصادیق عینی پرداخت و توضیح داد: زنان در شهرها و اقشار مختلف با ابتکارات محلی نقش‌آفرینی کرده‌اند. گروه‌هایی که هر هفته برای نیازمندان محلی غذا تهیه می‌کردند، تصمیم گرفتند از آن پس عواید این فعالیت‌ها یا بخشی از تولیدات خود را به جبههٔ مقاومت اختصاص دهند؛ بانوانی که در مدارس با درس «کار و فناوری» عروسک و صنایع‌دستی می‌آموزند، میز فروش به‌پا کرده و درآمد حاصل را به حمایت از جبهه‌ها می‌سپردند؛ و حتی پزشکانی که یک روز از هفته دستمزد خود را وقف کردند. برزویی این‌گونه اقدامات را مصداقِ عملیِ پاسخ به پرسش «چه می‌توانم بکنم؟» دانست.

نویسنده کتاب «آرایش جنگی» همچنین از اعزام گروهی از زنان از استان‌هایی چون خوزستان، اهواز، بوشهر و شیراز به لبنان سخن گفت. به گفته او، این زنان بسته به شرایط از ده روز تا یک ماه در آن مناطق حضور یافته و در قالب برنامه‌های مختلف به زنان و کودکان آسیب‌دیده جنگ خدمات عرضه کرده‌اند؛ از برنامه‌های آموزشی و سرگرمی برای کودکان تا برگزاری کلاس‌های بافتنی برای زنان که هم موجب مشغول‌سازی روانی و کاهش فشارهای روحی می‌شود و هم زمینه درآمدزایی فراهم می‌آورد. هدف از این اقدامات، کمک به ایجاد آرامش روانی و ارائه حمایت‌های معیشتی و معنوی به آسیب‌دیدگان بوده است.

وی در این رابطه گفت: در این کتاب تلاش کردم روایت‌های واقعی و دست‌اول از مشارکت زنان در پشتیبانی جبهه مقاومت را جمع‌آوری کنم. این روایت‌ها شامل طیف وسیعی از زنان با شرایط مختلف است؛ از دختر ۹ ساله‌ای که تازه شمع‌سازی یاد گرفته تا خانم‌های خانه‌دار، معلم‌ها، استادان دانشگاه و زنان فعال اجتماعی. هدف من این بود که هر کسی با هر سن، موقعیت اجتماعی و توانایی، بتواند با این روایت‌ها هم‌ذات‌پنداری کند و بداند مشارکت در مقاومت محدود به گروه خاصی نیست.

وی ادامه داد: مثلاً یک دانش‌آموز در درس کار و فناوری، با ساخت عروسک یا صنایع دستی، میز فروش در مدرسه برپا می‌کند و درآمد حاصل را به جبهه مقاومت می‌فرستد. یا یک خانم خانه‌دار که دستپخت خوبی دارد، غذا آماده می‌کند و به بازارچه‌ای که برای پشتیبانی از مقاومت شکل گرفته می‌برد. همه این‌ها نشان می‌دهد که انگیزه درونی و احساس مسئولیت، مهم‌ترین محرک حضور در میدان مقاومت است، نه سن، جایگاه اجتماعی یا امکانات مالی.

برزویی در مورد دیگر فعالیت‌های زنان گفت: برخی از زنان از شهرهای مختلف مثل خوزستان، اهواز، بوشهر و شیراز به لبنان رفتند تا به زنان و کودکان آسیب‌دیده جنگ کمک کنند. آن‌ها بسته به شرایط، یک هفته تا یک ماه در لبنان ماندند و برای کودکان برنامه‌های آموزشی و سرگرمی برگزار کردند و برای زنان کلاس‌های بافتنی گذاشتند تا هم مشغول شوند و هم منبع درآمدی داشته باشند. هدف این برنامه‌ها کاهش فشار روانی و ایجاد آرامش نسبی در میان آسیب‌دیدگان جنگ بود.

نسل جدید مقاومت؛ چگونه زنان با عمل خود تاریخ می‌سازند؟

همراهی خانواده و تربیت نسل مقاومت در بطن زندگی روزمره

وی به نمونه‌ای دیگر اشاره کرد: خانم راغبیان از یزد پیش از این در زمینه کمک به نیازمندان فعال بود؛ لحاف، تشک و پتو تهیه می‌کرد و سیسمونی برای کودکان نیازمند می‌فرستاد. وقتی جنگ آغاز شد، او تصمیم گرفت این فعالیت‌ها را متناسب با نیازهای جنگ‌زدگان ادامه دهد. با استفاده از الیاف موجود در خانه، بالشت و تشک تهیه کرد و سپس تمام زنان شهر را به مشارکت دعوت نمود. هر کسی بخشی از کار را بر عهده گرفت؛ یکی پارچه تهیه کرد، دیگری خیاطی انجام داد، فردی الیاف آورد و خانهٔ او به پایگاهی برای گردهمایی زنان تبدیل شد. او حتی تأکید داشت که هر کس بخشی از کار را در خانه انجام دهد تا خانواده نیز در جریان قرار بگیرد و پیام مقاومت به همسر و فرزندان منتقل شود.

وی تاکید کرد: خاصیت کار زنانه این است که نه تنها فرد، بلکه خانواده را نیز درگیر می‌کند و بر همین اساس تربیتِ نسلِ مقاومت نیز در بطن خانواده و رفتارهای روزمره شکل می‌گیرد. این شیوه تربیتی نیازی به آموزش نظری مستقیم ندارد؛ بلکه مشاهدهٔ عمل مادر و گفتگوهای روزمره میان اعضای خانواده، کودک را به کنشگری و پذیرش مسئولیت اجتماعی می‌کشاند.

وی ادامه داد: سبک زندگی مقاومتی، کودک را خودبه‌خود وارد این مسیر می‌کند. نیازی نیست مفاهیم نظری توضیح داده شود؛ کافی است کودک ببیند مادرش در حال فعالیت است. مثلاً مادری می‌گوید امسال به جای خرید چند لباس زمستانی، بخشی از پول را برای کمک به غزه اختصاص می‌دهیم و کودک خودش پیشنهاد می‌دهد لباس اضافه‌اش را نیز اهدا کند. یا وقتی مادر شبانه سالاد الویه آماده می‌کند تا به جبهه مقاومت ارسال شود، کودک با مشاهده این فعالیت، سؤال می‌کند و گفت‌وگوی تربیتی شکل می‌گیرد.

برزویی با ذکر نمونه دختر ۹ ساله‌ای به نام زینب افزود: زینب شمع می‌سازد، کانال فروش راه‌اندازی می‌کند و وقتی برخی شمع‌ها برگشت می‌خورد، ناراحت می‌شود، اما ادامه می‌دهد و حتی داوطلب می‌شود با نقشه منطقه در صف مدرسه برای دانش‌آموزان سخنرانی کند و برای آن‌ها توضیح دهد که چرا مقاومت اهمیت دارد و چطور می‌توانند مشارکت داشته باشند.

وی همچنین درباره همراهی همسران و نقش مردان در این حرکت گفت: مواردی وجود دارد که مردان در کنار زنان حرکت می‌کنند. مثلاً دکتر نجیبی و دوستانش تصمیم می‌گیرند برای کمک به آوارگان سوریه بروند. در میانه راه دچار تردید می‌شوند اما همسر او او را تشویق می‌کند که تصمیمش را ادامه دهد و خود مسئولیت فرزند و خانواده را بر عهده می‌گیرد. یا مردانی که تا نیمه‌شب تماس می‌گیرند تا به زنان اطمینان دهند حضورشان برای کمک به جبهه مقاومت در بیرون از خانه مشکلی ندارد و خودشان کارها را انجام می‌دهند. این نمونه‌ها نشان می‌دهد که تحقق خانواده تراز انقلاب اسلامی وقتی است که زن و مرد در کنار هم کار می‌کنند و این نوعی از مجاهدت خانوادگی بود.

برزویی توضیح داد: وقتی می‌گوییم زنانه، منظور استعدادهای ذاتی زنان است؛ سخنوری، نگاه مادرانه و تدبیر ویژه‌ای که آنان در راستای آرمان مقاومت به‌کار می‌گیرند. این ویژگی‌ها اگر نباشد، برخی ظرافت‌ها از نگاه مردان پنهان می‌ماند. در کتاب ما شاهد حرکت‌های خانوادگی هستیم که زن و مرد با هم، به شکل تراز انقلاب اسلامی، به فعالیت می‌پردازند.

وی در پایان تأکید کرد: این کتاب مستند است و همه روایت‌ها مبتنی بر واقعیت‌اند. هدف، ثبت تاریخ شفاهی زنان ایران در این عرصه است تا در آینده هیچ‌کس نتواند حقیقت را تحریف کند. همچنین این اثر قابلیت ترجمه دارد و می‌تواند پیام حمایت و حضور زنان ایران را به جبهه مقاومت برساند. وقتی زنان مقاومت را می‌بینند، دلگرم می‌شوند و با مشاهده این فعالیت‌ها، انگیزه برای ادامه حرکت افزایش می‌یابد.

Leave a comment

0/100

یازده − 7 =

18 − 5 =

عضویت در خبرنامه

از آخرین اخبار و اطلاعیه های سایت مطلع گردید

[yikes-mailchimp form="7"]

عضویت در خبرنامه

از آخرین اخبار و اطلاعیه های سایت مطلع گردید

[yikes-mailchimp form="7"]