Skip to content Skip to footer

جسیکا چستین در آرزوی کار با هانکه؛ مسیر ستاره شدن چگونه رقم خورد؟

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از ورایتی، جسیکا چستین ۴ سپتامبر جایگاه خود را با دریافت ستاره در پیاده‌روی مشاهیر هالیوود برای همیشه در تاریخ صنعت نمایش ثبت کرد. با این حال سفر او از یک تماشاگر بی‌تجربه تا یک چهره جدی صنعت سینما یک خط مستقیم نبود.

مسیر ستاره شدن جسیکا چستین از ۷ سالگی، پس از تماشای نمایش «جوزف و کت رویای شگفت‌انگیز تکنی‌کالر» آغاز شد. می‌گوید: مادربزرگم مرا آنجا برد و آنجا بود که برای اولین بار فهمیدم این هم می‌تواند یک شغل باشد و بعد از تماشای آن، با خودم گفتم: من یک بازیگر هستم.

چستین به ورایتی می‌گوید: در سالنامه دبیرستان به عنوان «بااستعدادترین» انتخاب شدم و خیلی زود، بازخوردهایی دریافت می‌کردم که در این کار خوب هستم و این خیلی کمک کرد.»

با این حال چهره‌ای که بعدها بازیگر فیلم‌هایی چون «درخت زندگی»، «سی دقیقه پس از نیمه‌شب»، «بین‌ستاره‌ای» و «مریخی» شد، هنوز باور نمی کرد روزی به این نقطه برسد و چنین اعتراف می‌کند: فکر می‌کردم مثلاً قرار است در جشنواره شکسپیر آواز بخوانم.

اما کار او روی صحنه آنقدر خوب بود که بورسیه تحصیلی در جولیارد گرفت و پس از آن بود که توانست اولین حضور خود در صنعت سینما را تجربه کند. این زن که مویش به طور طبیعی قرمز است، به یاد می‌آورد: آزمون بازیگری سختی بود، چون فکر نمی‌کنم از آن تیپ‌هایی باشم که مردم انتخاب کنند.

منتقدان هم چندان با او مهربان نبودند؛ اولین سر و صدای او در هالیوود سال ۲۰۰۶ با نقدی در ورایتی، برای بازی این بازیگر ۲۹ ساله در نمایشی از «سالومه» در برابر آل پاچینو، یکی از ۲ همکار سابقی که در مراسم دریافت ستاره او حضور داشتند؛ به باد انتقاد گرفته شد و این برایش یک تجربه آموزنده شد.

چستین می‌گوید: به نظر من یادگیری این امر برای بازیگران واقعاً مهم است و آن فیلم نمونه بارزی بود که نظر یک نفر، نظر همه نیست.

چستین اما باور دارد که «سالومه» او را از نظر داشتن یک حرفه سینمایی به اوج رساند. وی توضیح می دهد: من از هیچ شروع کردم تا سرنخ‌هایی پیدا کنم و مردم به دیدن آن رفتند و به نظرشان کار من خوب بود.

او به جای تحمل یک دوره رکود، ۵ سال بعدی زندگی‌اش را صرف کاشتن بذرهایی کرد که شکوفا شدند. چستین در سال ۲۰۱۱ در ۶ فیلم بازی کرد. او می‌گوید: این سالی بود که اولین نامزدی اسکارم را برای فیلم «خدمتکار» یا «کمک» گرفتم. من «درخت زندگی» را ۴ سال جلوتر در مقابل برد پیت و شان پن، بزرگترین بازیگران آن زمان، تجربه کرده بودم. اما سال‌هایی که مجبور بودم برای اکران همه این فیلم‌ها منتظر بمانم، این فرصت را به من داد تا واقعاً مطالعه کنم که چگونه می‌خواهم در این صنعت بمانم.

«خدمتکار» او را با وایولا دیویس آشنا کرد، که در کنار پاچینو در رویداد کسب ستاره، درباره او صحبت کرد. دیویس می‌گوید که فوری در چستین روحیه‌ای مشابه خود، چه به عنوان یک همکار و چه به عنوان یک فرد، تشخیص داد.

دیویس می گوید: فیلم «خدمتکار» یکی از آن تجربه‌هایی بود که هر از چندی پیش می‌آید با فردی در یک پروژه داشته باشی و از همان جا می‌دانی که او برای همیشه بخشی از زندگی‌ات خواهد بود. بخشی از آن به این دلیل است که همه ما ۳ ماه در گرینوود، می‌سی‌سی‌پی، در شرایط سختی کار می‌کردیم اما با وجود همه آن زنان، از جمله جسیکا که نمی‌توان به اندازه کافی از شجاعت آنها گفت؛ شجاعتی که غرور و خودخواهی فراموش می‌شود و فقط جزئیات کار اهمیت دارد. او کسی است که حضور خود را با رویداد اشتباه نمی‌گیرد.

چستین در حالی که ۴ فیلم دیگر را در طول سال ۲۰۱۲ در نوبت اکران داشت، دومین نامزدی اسکار را برای بازی در نقش یک تحلیل‌گر سیا در فیلم «سی دقیقه پس از نیمه‌شب» ساخته کاترین بیگلو به دست آورد. نمایش مهارت‌هایش به این وضوح در چنین مدت کوتاهی، فرصت‌هایی را برای همکاری با اسطوره‌های صنعت سینما مانند لیو اولمان، کریستوفر نولان، ریدلی اسکات و گی‌یرمو دل تورو فراهم کرد و او را وارد فیلم‌هایی کرد که یک زن قوی می‌خواستند، هر چند او دنبال نقش‌هایی بود که پیچیده‌تر از آن بودند که بتوان در خلاصه داستان یک فیلمنامه گنجاند.

وی از آن دوره چنین یاد می‌کند: چند سالی بود که می‌گفتم، می‌شود دیگر نگوییم شخصیت زن قوی؟ واقعیت این است که از نظر بیولوژیکی، زنان آستانه درد قوی‌تری نسبت به مردان دارند و به دلیل زایمان؛ همه زنان قوی هستند. اما من از بازی در شخصیت‌هایی که واقعاً پیچیده هستند، هیجان‌زده‌ام، آن قدر که اگر کسی فیلم من را تا آخر تماشا نکند و بگوید؛ «مطمئن نیستم که آن را دوست داشته باشم»، مشکلی ندارم. می‌خواهم مردم را کمی از منطقه امنشان بیرون بیاورم.

از آن زمان، او این کار را بارها و بارها با کمک چند همکار همیشگی، از جمله دیویس که در «ناپدید شدن النور ریگبی» دوباره با او همکاری کرد، اسکار آیزاک که «یک سال بسیار خشن» و «صحنه‌هایی از یک ازدواج» را با او کار کرد و مایکل شنون برای «پناه بگیر» و «جورج و تامی» انجام داده است. چستین اذعان می‌کند که فیلمسازان زیادی هستند که او می‌خواهد با آنها کار کند، اما احتمالاً نمی‌تواند و به طور خاص از یک نفر نام می‌برد و می گوید: میشائیل هانکه. نمی‌دانم او قرار است چند فیلم دیگر بسازد، اما فکر می‌کنم کار با او باورنکردنی است.

چستین به طور مداوم پروژه‌های خاص را با فیلم‌های پرطرفدار مانند «شکارچی: جنگ زمستان»، «ققنوس تاریک» و «آن: فصل دوم» به تعادل رسانده است.

او می‌گوید: من به این فکر نمی‌کنم که یکی برای من و یکی برای آنها چون همه آنها باید برای خودشان باشند، و همه آنها باید برای من باشند. در غیر این صورت، چه کار می‌کنی؟

با این حال، در غیاب فرصت‌های خاص، چستین در سال ۲۰۱۶ شرکتی با نام «فریکل فیلمز» تأسیس کرد تا پروژه‌های خودش را توسعه دهد. دومین فیلم این شرکت «چشمان تامی فی» بود که جایزه اسکار بهترین بازیگر زن را برای چستین به ارمغان آورد.

او در حالی که حرفه پررونقی دارد و مادر ۲ فرزند است، در دانشکده مدیریت جان. اف.کندی دانشگاه هاروارد ثبت نام کرده و مدرک کارشناسی ارشد را در رشته مدیریت عمومی دریافت کرد است.

چستین می‌گوید: واقعاً از یادگیری درباره جامعه از دیدگاه انسان‌شناسی هیجان‌زده‌ام.

شاید به همین دلیل است که از لذت‌های روزمره داشتن ستاره در پیاده‌روی مشاهیر هم هیجان‌زده است و هیجانش این است که: بچه‌های من می‌توانند آنجا عکس بگیرند و آدامس را از روی آن پاک کنند.

Leave a comment

0/100

هفده − 7 =

4 × 4 =

عضویت در خبرنامه

از آخرین اخبار و اطلاعیه های سایت مطلع گردید

[yikes-mailchimp form="7"]

عضویت در خبرنامه

از آخرین اخبار و اطلاعیه های سایت مطلع گردید

[yikes-mailchimp form="7"]