خبرگزاری مهر-گروه دین، حوزه و اندیشه-عصمت علی آبادی: امروز سالگرد میلاد حضرت امام جوادالائمه علیه السلام است. امامت در اندیشه شیعه، جایگاهی صرفاً اجرایی یا اجتماعی نیست، بلکه مقامی الهی، معرفتی و هدایتی است. با این حال، تحقق تاریخی این مقام همواره در بستر فهم عرفی جامعه تفسیر میشود.
هنگامی که امام جواد (ع) در کودکی به امامت رسید، این تفاوت میان «منطق الهی امامت» و «تجربه متعارف بشری از رهبری» آشکار شد و زمینهساز شکلگیری چالشهای فکری متعددی گردید. این چالشها نهتنها بیرونی، بلکه درونی و حتی سیاسی بودند و جامعه اسلامی را با بحرانی معرفتی مواجه کردند که پاسخ به آن، تشیع را وارد مرحلهای نو از تبیین عقلانی امامت ساخت. بر همین اساس با حجت الاسلام علی حسنلو استاد حوزه علمیه قم به گفتگو پرداختیم که حاصل آن در ادامه تقدیم مخاطبان میشود.
*دشمنان و مخالفان اهل بیت در خصوص امامت امام جواد در کودکی چه چالشها و شبهاتی مطرح کردند؟
نخستین چالش، تعارض ظاهری میان سن کم و جایگاه امامت بود. بخشهایی از جامعه اسلامی، بهویژه جریانهای عقلگرای غیرشیعی، امامت را نیازمند تجربه اجتماعی، بلوغ عقلی و سابقه علمی میدانستند و خردسالی امام جواد (ع) را با این پیشفرضها ناسازگار میدیدند.چالش دوم، نگرانی درونی برخی شیعیان نوپیوسته یا کماطلاع بود که برای نخستینبار با امامت در کودکی مواجه میشدند. این تردید بیشتر ناشی از عادت ذهنی به رهبری سالخورده بود، نه انکار اصل امامت، و در منابع بهعنوان تحیّر توصیف شده است. چالش سوم، بهرهبرداری سیاسی دستگاه عباسی از این وضعیت بود. حکومت تلاش میکرد با برجستهسازی سن امام، مرجعیت دینی ایشان را تضعیف کرده و از شکلگیری اقتدار اجتماعی جلوگیری کند؛ برگزاری مناظرات رسمی نیز در همین چارچوب قابل تحلیل است. در مجموع، امامت امام جواد (ع) یک بحران معرفتی در جامعه اسلامی ایجاد کرد که پاسخ به آن، صرفاً احساسی یا نقلی نبود، بلکه نیازمند تبیین عقلانی مفهوم امامت شد؛ بحرانی که در نهایت به تقویت بنیانهای فکری تشیع انجامید.
*مهمترین شبهات عقلانی درباره امامت امام جواد (ع) چه بود و چگونه به آنها پاسخ داده شد؟
مهمترین شبهه عقلانی این بود که کودک فاقد رشد عقلی کامل است، پس شایستگی رهبری ندارد. این شبهه بر مبنای تجربه بشری و مشاهدات عرفی شکل گرفته بود و نیازمند تفکیک میان عقل اکتسابی و علم الهی بود. پاسخ اصلی امامان و متکلمان شیعه، تأکید بر الهیبودن منصب امامت بود؛ بدین معنا که علم امام، نتیجه تعلیم الهی و نه حاصل تجربه تدریجی است. همین استدلال پیشتر در مورد نبوت حضرت عیسی (ع) در قرآن مطرح شده بود.
*یک شبهه این بود که اگر امامت در کودکی ممکن باشد، معیار تشخیص امام چیست؟
پاسخ معیار، نصّ، علم و عصمت است، و سن مطرح نیست. این معیارها در رفتار و سخنان امام جواد (ع) بهطور عینی قابل مشاهده بود. در نهایت، پاسخ به شبهات نه با جدل صرف، بلکه با تحقق عینی علم صورت گرفت؛ یعنی امام جواد (ع) با ارائه پاسخهای دقیق فقهی و کلامی، خود به قویترین دلیل بر بطلان شبهه تبدیل شدند.
*مناظرات علمی امام جواد (ع) با عالمان درباری چه نقشی در تثبیت عقلانی امامت ایشان داشت؟
مناظرات علمی، مهمترین صحنه آزمون عقلانی امامت امام جواد (ع) بود. شاخصترین نمونه، مناظره با یحیی بن اکثم، قاضیالقضات عباسی است که بهصورت رسمی و عمومی برگزار شد. در این مناظره، امام جواد (ع) با طرح فروض متعدد فقهی درباره محرم و شکار، نشان دادند که مسئله فقهی یک پاسخ ساده ندارد و فهم آن نیازمند احاطه علمی عمیق است؛ احاطهای که از عالمان رسمی حکومت دیده نشد. اهمیت این مناظره در آن بود که معیار عقلانی جامعه تغییر کرد. سن، لباس قضاوت یا جایگاه حکومتی ملاک برتری علمی قرار نگرفت، بلکه توان استدلال و عمق پاسخگویی معیار شد. در نتیجه، مناظرات نهتنها شبهات را رفع کرد، بلکه عقلانیت امامت را در فضای عمومی تثبیت کرد و مرجعیت علمی اهلبیت (ع) را بازتعریف کرد.
*چگونه امام جواد (ع) با تکیه بر علم الهی و استدلال منطقی، شبهه سن کم و ناتوانی در رهبری را رد کردند؟
امام جواد (ع) ابتدا با تفکیک میان سن زیستی و کمال عقلی چارچوب بحث را اصلاح کردند. ایشان نشان دادند که عقل و علم، اموری کمّی و سنی نیستند، بلکه موهبتی الهیاند.از منظر منطقی، امام با نقض کلیگرایی عرفی عمل کردند؛ یعنی نشان دادند اینکه اکثر کودکان ناتواناند دلیل نمیشود همه کودکان ناتوان باشند. این یک پاسخ دقیق به خطای تعمیم در استدلال مخالفان بود.
در سطح عملی، پاسخ امام نه صرفاً نظری بلکه کارکردی بود. اداره شبکه وکالت، پاسخگویی فقهی، و مدیریت ارتباطات شیعه، همگی نشانه توان رهبری عملی امام جواد (ع) بودند. بدین ترتیب، امام جواد (ع) با پیوند علم الهی و عقل تجربی شبهه ناتوانی را هم در نظر و هم در عمل بیاثر کردند.
*پاسخهای امام جواد (ع) به شبهات امامت چه تأثیری بر جایگاه عقل در مکتب اهلبیت (ع) گذاشت؟
پاسخهای جوادالائمه (ع) عقل را از یک ابزار ثانویه به یک رکن اساسی در دفاع از امامت تبدیل کرد. در این دوره، عقل نه رقیب نقل، بلکه فهمکننده و تبیینکننده آن معرفی شد. این رویکرد باعث شد تشیع از اتهام تعبد کورکورانه فاصله بگیرد و بهعنوان مکتبی استدلالمحور شناخته شود؛ مسئلهای که بعدها در کلام امام هادی (ع) و امام عسکری (ع) ادامه یافت. همچنین، پاسخهای عقلانی امام جواد (ع) زمینهساز شکلگیری سنت مناظره و گفتگوی علمی در مکتب اهلبیت شد؛ سنتی که در برابر جزماندیشی رایج آن دوره قرار داشت. در نتیجه، عقل در مکتب اهلبیت (ع) نهتنها مشروع، بلکه ضروری برای فهم صحیح دین معرفی شد؛ جایگاهی که ریشه در عملکرد امام جواد (ع) دارد.
*تفاوت رویکرد امام جواد (ع) در مواجهه با شبهات عقلانی با رویکردهای رایج کلامی آن دوره چه بود؟
رویکرد رایج کلامی آن دوره غالباً جدلی و مبتنی بر غلبه لفظی بود. متکلمان درباری بیشتر بهدنبال شکست طرف مقابل بودند تا کشف حقیقت. امام جواد (ع) اما رویکرد اقناعی معرفتی داشتند. ایشان مسئله را از ریشه بازتعریف میکردند و نشان میدادند که پرسش، گاه بر پیشفرض نادرست استوار است.تفاوت دیگر، پیوند اخلاق با عقلانیت بود. امام در مناظرات، تحقیر یا طعن به کار نمیبردند و همین امر، استدلال را اثرگذارتر میکرد.این تمایز نشان میدهد که مکتب اهلبیت (ع)، عقلانیتی اخلاقمحور و حقیقتگرا را عرضه کرد، نه عقلانیت ابزاری است.
*امامت زودهنگام امام جواد (ع) چه پیام معرفتی برای نسبت میان عقل، تجربه و هدایت الهی دارد؟
نخستین پیام، محدودبودن تجربه بشری است. تجربه، شرط لازم بسیاری از امور است، اما شرط کافی برای هدایت الهی نیست؛ امامت میتواند فراتر از تجربه عمل کند.پیام دوم، استقلال عقل از سن و زمان است. عقل، قوهای است که میتواند در سنین مختلف به کمال برسد، و هدایت الهی این کمال را تسریع میکند.سومین پیام، تکمیل عقل با وحی است. امام جواد (ع) نشان دادند که عقل انسانی، وقتی با علم الهی پیوند میخورد، به بالاترین سطح کارآمدی میرسد.در نهایت، امامت زودهنگام امام جواد (ع) به ما میآموزد که در نظام هدایت الهی، عقل، تجربه و وحی در تعارض نیستند؛ بلکه هرکدام در جای درست خود معنا مییابند.