Skip to content Skip to sidebar Skip to footer

تجدد نتوانست مانع پویایی مداحی شود؛ ستایشگری در خدمت عقیده و زمان

خبرگزاری مهر- یادداشت مهمان_ سید مجید امامی، پژوهشگر اندیشکده مطالعات حسینی: تاریخ فرهنگی معاصر ما سرشار از ریزش‌ها و تاترازی‌ها در نسبت با هسته و پوسته‌های زندگی و زمانه بوده است. بسیاری نمودهای تمدنی و ظهورات و ابزارها و فناوری‌ها و روش‌ها بدون نسبت تام با لایه‌های عمیق‌تر حیات و وجود تاریخی بر ما عارض شد و تجدد نا متصل با سنت‌ها را ارمغان آورد. این ظهورات تمدنی تازه‌وارد، خود را بر بستر فرهنگی و سبک زندگی مردم خصوصاً در شهرها تحمیل و هر مانعی را از پیش روی خود بر می‌داشت. در این میانه برخی تجدد زده و برخی تجدد ستیز شدند. از سوی دیگر رکود و عدم نشاط فرهنگی و تضعیف نیروهای نوآور و خلاق خصوصاً در عرصه‌های هنر و ادبیات در صد و پنجاه ساله گذشته، مانع به‌روزآوری و تجدید بنیان‌های ثابت و مستحکم اسلامی-ایرانی ما برای نسل و زمانه پرشتاب جدید بود.

طبعاً در این رکود نیز برخی سنت‌ستیز و برخی سنت‌گرا ماندند و بیش از عوامل برون‌زایی چون استعمار و توطئه، مانند دو لبه قیچی، به زوال تمدنی ما دامن زدند، من در سال‌های گذشته به این وضعیت، بحران چندلایه نام نهاده‌ام که در عمیق‌ترین تجربه ما، به بحران هویت انجامید، انقلاب اسلامی ایران دقیقاً در پاسخ به این محیط بحران و واکنش فعال به نسخه‌های نارسا و آدرس‌های غلط تاریخی، تحقق یافت، برای همین هم هست که نمی‌توان با هیچ هیاهویی، حقیقت انقلاب ۱۳۵۷ را کمرنگ نمود، یکی از عناصر و فناوری‌های نرم فرهنگی جامعه ایران در همین دوره مورد بررسی، ستایشگری و مداحی بوده است که نمونه کاملی از لزوم تجدید و نه تجدد و نه تحجر شد، این هرگز به معنای تقدیس و توهم پیرامون پدیده هنری-اجتماعی مذهبی مداحی نیست، منظور آن است که ستایشگری اهل‌بیت علیهم السلام به‌نسبت مشابهاتش در حیات فرهنگی ایرانیان معاصر، توانسته از سویی مبانی و بنیادهای فکری و عقیدتی اسلام و ایران را استشعار و استیضاح نماید و از سویی دیگر با نوآوری در فرم، قالب و نهایتاً فناوری، با زمانه پیچیده و غدار تمدنی‌اش کنار آید.

همین که مداحی و ستایشگری اهل بیت در ایران امروز زنده است و خبرساز، می‌توانست بر طرح این مدعا کافی باشد (در شرایط عسرت شعر و موسیقی و معماری و… سنت‌پایه و درون‌زا) اما حکایت بیش از این‌هاست و ستایشگری اهل بیت علیهم السلام در ایران امروز، سرزنده‌ترین دوره تاریخی‌اش را طی می‌کند، این پدیده را نمی‌توان رها کرد و دانشگاه و حوزه که اعتبارشان مقید و مشروط به زمانه سنجی و زمانه‌فهمی است، نمی‌توانند از آن عقب بمانند، از سویی دیگر این پدیده زنده و سرحال، موضوع نابی برای آسیب‌شناسی و خطایابی و البته طراحی و مخاطب‌شناسی و سبک‌شناسی در زیبایی‌شناسی و دین می‌تواند باشد و از همین جهات است که نباید در تأمل، تدبر و تحقیق در این عرصه، غافل ماند.

Leave a comment

0.0/5