خبرگزاری مهر، یادداشت مهمان_احمد رضا یزدانی مقدم، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی: علامه سید محمدحسین طباطبایی از نوادر و برجستهترین چهرههای حکمت و فلسفه اسلامی در دوران معاصر به شمار میآید. وضعیت علمی و جایگاه علمی و فلسفی وی، چنان است که استاد شهید مرتضی مطهری در مقدمه کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم»، از عمق و گستردگی مطالعات علامه طباطبایی در منابع اصیل فلسفی، از متون فارابی و ابنسینا تا ملاصدرای شیرازی، تأکید میورزد. پژوهشگر برجسته معاصر دکتر سید حسین نصر، هنگام واکاوی حکمت متعالیه و نسخههای خطی متعدد آثار ملاصدرا، به بررسیهای نسخهشناختی علامه طباطبایی استناد جسته است. این موارد، گواهی بارز بر احاطه کمنظیر علامه طباطبایی بر سنت فلسفه اسلامی و آگاهی عمیق از فلسفه سیاسی اسلام است.
آمیزهای از مطالعه عمیق و تفکر مجدانه
علامه طباطبایی اهل تفکر و اندیشیدن بود و گاه ساعتها در یک مطلب به تأمل میپرداخت. حاصل تفکر مجدانه و مطالعات گسترده و عمیق وی، آثاری گرانسنگ و ماندگار است که در دورههای مختلف حیات علمی ایشان، از نجف اشرف تا قم و حتی پیش از آن در تبریز، پدید آمد. از جمله این آثار میتوان به رسائل ارزشمندی چون «برهان»، «مغالطه»، «تحلیل»، «ترکیب» و «اعتباریات» اشاره کرد که بعدها در قالبی نو، در دو جلد نخست کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم» قابل مشاهده است. این مجموعه، که با عنوان «رسائل سبعه» شناخته میشود، مشتمل بر شش مقاله تألیفشده در نجف و یک مقاله در ایران است و شامل دیدگاه وی در مباحث حرکت جوهری است.
علاوه بر این، تلاشهای ایشان برای تلفیق قرآن، روایات و برهانهای عقلی در «رسائل توحیدی» که در تبریز به رشته تحریر درآمد، و نیز نگارش تفسیر «البیان» – که رویکردی مقارنهای بین آیات قرآن کریم و روایات معصومین (ع) و صورت اولیه تفسیر المیزان است – در نهایت به نگارش تفسیر «المیزان» انجامید. علامه طباطبایی در مقدمه المیزان به موضوعات هفت رساله یاد شده اشاره دارد.
نظریه ادراکات اعتباری؛ ابتکاری در فلسفه اسلامی
از برجستهترین و اثرگذارترین نوآوریهای علامه طباطبایی، ارائه «نظریه ادراکات اعتباری» است. وی در آغاز رساله «اعتباریات» به صراحت میفرماید که با وجود بهرهمندی از میراث گذشتگان و ادای احترام به زحمات اساتید پیشین، این نظریه تا پیش از آن سابقه نداشته و حاصل پژوهشها و تأملات شخصی خود او است. برخی مفاهیم این نظریه را میتوان در گفتار فلاسفهای چون فارابی، ابنسینا، ملاصدرا و یا در مباحث اصولی دانشمندان بزرگی چون شیخ محمدحسین اصفهانی و آیتالله حجت مشاهده کرد. نوآوری علامه طباطبایی، ارائه یک چهارچوب تحلیلی منسجم، جامع و بیسابقه فلسفی با بهره گیری از مفاهیم یاد شده درباره ادراکات اعتباری است.
این نظریه به تبیین دوگونه دانش انسانی میپردازد؛ «ادراکات حقیقی» که ناظر به کشف واقعیتهای خارجی و صرفاً حکایتگر از آنها هستند، و «ادراکات اعتباری» که انگیزاننده عمل و تصرف انسان در جهان برای رفع نیازها و رسیدن به کمالاتش میباشند. به تعبیر دیگر، ادراکات اعتباری، علومی هستند که به «فعل» و کنشگری انسان منجر میشوند، نه صرفاً انفعال و دریافت. این تمایز بنیادین، که در مقاله ششم «اصول فلسفه» (که مفصلترین مقاله این کتاب است) و نیز رساله مستقل «اعتباریات» به تفصیل آمده، تنها یک بحث فلسفی محض نیست، بلکه دریچهای به سوی تحلیل مفاهیم گستردهتر میگشاید و میتوان آن را در ذیل علمالنفس، انسانشناسی یا روانشناسی ادراکات نیز مورد بررسی قرار داد.
گستره، تأثیر و ابتکاری بودن نظریه
اهمیت این نظریه به هیچوجه تنها در فلسفه اولی خلاصه نمیشود. دامنه کاربرد آن، حوزههای متعددی از معرفت، از اخلاق و کلام گرفته تا علوم اجتماعی، علوم سیاسی، حقوق و روابط بینالملل را دربرمیگیرد. مفاهیم بنیادینی مانند «اعتبار وجوب»، «اعتبار حُسن»، «اعتبار استخدام»، «اعتبار اجتماع»، «اعتبار عدالت اجتماعی» و مفاهیمی مربوط به حکومت و مبادله، همگی از مصادیق ادراکات اعتباری به شمار میروند. این نظریه نشان میدهد چگونه میتوان از مبانی متافیزیکی و فلسفی محض، به تحلیل عینی پدیدههای اجتماعی و سیاسی پرداخت و ارتباط بین فلسفه اولی و علوم انسانی برقرار کرد.
شهید مطهری این نظریه را از ابتکارات فلسفه اسلامی در دوران معاصر برشمرده است. در بدو امر، برخی با این نظر شهید مطهری مخالفت کردند، اما با گذشت زمان و تحقیقات بیشتر، همان پژوهشگران به ابتکاری و بیسابقه بودن این نظریه در مقایسه با آنچه در غرب مطرح شده بود، اذعان نمودند. این نظریه، افزون بر بعد فلسفی، دارای ابعاد منطقی، معرفتشناختی و روانشناختی است و در حدود ده حوزه دانش مستقل میتوان کاربردهای آن را مشاهده کرد.
ضرورت اندیشهورزی فلسفی برای فهم جهان کنونی
انسان برای تحلیل موقعیت خویش در جهان، فهم تاریخ و تعریف دقیق مسئولیتهای فردی و اجتماعی، نیازمند چارچوب نظری استوار است. همانگونه که امیرالمؤمنین علی (ع) فرمودند: «یا کمیل ما من حرکه الا و انت محتاج فیها الی معرفه»؛ هیچ حرکتی نیست مگر آنکه تو در آن به معرفت نیازمندی. فلسفه سیاسی برآمده از اندیشه علامه طباطبایی، بهویژه از رهگذر نظریه ادراکات اعتباری، دریافتی عمیق و تحلیلی از شرایط حاکم بر جهان سیاست، اجتماع و روابط بینالملل ارائه میدهد. این نظریه راهنمای ارزشمندی برای عمل در جهان پیچیده امروز است و به ما میآموزد که چگونه میتوان جهانبینی و کنشگری فردی و اجتماعی را بر مبانی عقلی استوار ساخت. چنانکه شهید مطهری فرموده، درک کامل ابعاد و ژرفای اندیشههای علامه طباطبایی نیازمند زمان است و عظمت آن در آینده، بیش از پیش آشکار خواهد شد.
