
انسان باید در مسجد،نه معماری بلکه وجود را درک کند؛سادگی به جای نگارگری
خبرگزاری مهر- گروه دین و اندیشه- فاطمه علی آبادی: ورود اسلام به سرزمین کنونی ترکیه، سفری تدریجی و چندمرحلهای بود؛ سفری که نه تنها آئینها، بلکه روح شهرها و نگاه انسان به جهان را دگرگون ساخت. در سده نخست هجری، با گسترش قلمرو مسلمانان تا مرزهای روم شرقی، نخستین تماسها میان دو جهان، در نواحی جنوبشرقی آسیای صغیر شکل گرفت. اما نقطه آغاز نفوذ واقعی اسلام در این سرزمین، پیروزی سلجوقیان در نبرد ملازگرد در سال ۱۰۷۱ میلادی بود؛ جایی که ترکهای مسلمان گام در آناتولی گذاشتند و بهتدریج ایمان را در خاک این سرزمین جاری کردند. از دل همین حضور، شهرهایی چون قونیه، سیواس و قیصریه برآمدند و به پیشانی تمدن اسلامی تبدیل شدند.
در قرون دوازدهم و سیزدهم میلادی، اسلام در دوران سلجوقیان روم به شکلی عمیقتر در آناطولی ریشه دواند. مساجد، مدارس، کاروانسراها و بناهای مذهبی با تلفیق زیباشناسی محلی و سنتهای ایرانی ساخته شدند و معماری اسلامی را در این سرزمین به زبانی از پیوند ایمان و زیبایی بدل کردند. با طلوع حکومت عثمانی در قرن چهاردهم و فتح قسطنطنیه در سال ۱۴۵۳ میلادی، این مسیر به اوج رسید و اسلام نهتنها دین رسمی بلکه روح فرهنگی و هندسی شهرها شد. منارهها بر افق آناطولی برآمدند و مفهوم مکان را دگرگون کردند؛ جایی که عبادت از محدودههای رسمی جدا شد و با زندگی روزمره مردم درهم آمیخت.
معماری اسلامی در این سرزمین، همچون سایر پهنههای جهان اسلام، تلاشی دائمی بود برای بیان ایمان از راه سنگ و نور؛ برای آنکه سکوت بنا، صدای حضور خدا را بازگو کند. در امتداد همین مسیر تاریخی، مسجد سانجاکلار در منطقه بویوکچکمجه تجلی دوباره همین معناست؛ بنایی مدرن و البته فروتن که خود را نه در شکوه ظاهری، بلکه در آرامش زمین میجوید. سانجاکلار بازتاب سیر هزارساله معماری اسلامی در قالبی معاصر است؛ جایی که شکوه ظاهری جای خود را به سکوت و ژرفای درون داده، و ایمان در بازتاب سادهی سنگ و نور نفس میکشد. این مسجد، تجلی فروتنی در روزگار مدرن است؛ یادآور آن حقیقت بنیادین که عبادت، پیش از آنکه در بنا نمود یابد، نخست در دل انسان برپا میشود.
در ادامه، از داستان شکلگیری، فلسفه و معناشناسی این مسجد استثنایی جایی که سادگی، آرامش و تفکر اسلام در سنگهای سرد و سکوت عمیق، به نغمه ایمان بدل میشود سخن میگوئیم.

در دامنههای منطقه بویوکچکمجه استانبول، عبادتگاهی نهفته در ژرفای زمین قرار دارد که نام آن مسجد سانجاکلار است. این مسجد از هر گونه تجمل و جلوهگری دوری کرده و با زبانی ساده و آرام، سادگی، تفکر و فروتنی اسلام را در قالب معماری سنگی و سکوت بیان میکند. مسجد سانجاکلار بازتاب ایمان و فروتنی در سکوت معماری است.
داستان مسجد سانجاکلار از تلاش انسان مسلمان مدرن برای بازتعریف مکان عبادت در روزگار معاصر آغاز میشود. طراح برجسته مسجد، بر آن بود که آرامش درونی اسلام را با سادگی فضا درهم آمیزد و تجربهای متفاوت از حضور در عبادتگاه بیافریند. بر همین اساس فرآیند طراحی این بنا در سال ۲۰۰۹ آغاز شد و در سال ۲۰۱۲ به پایان رسید. هدف او این بود که فضایی بیافریند فراتر از تصور سنتی مسجد، جایی که شخص مستقیماً و بیواسطه در برابر خداوند بایستد و سکوت و خلوت، انسان را به تأمل وجودی برساند. دیدگاه معمار در یک جمله خلاصه میشود: مسجد نماد نیست؛ تجربه است. انسان در اینجا باید نه معماری، بلکه وجود را درک کند.

موقعیت و سیمای طبیعی
این مسجد در حاشیه بیرونی شهر استانبول، در تپهای واقع شده که در دل طبیعت قرار دارد. انتخاب این مکان تصادفی نیست؛ معمار با استفاده از سکوت درون زمین کوشیده است تا راهی بسازد که شخص بتواند خود را از هیاهوی جهان بیرون جدا کند و به آرامش برسد. زائر وقتی از پلههای ملایم و شیبدار پایین میرود، به عمق خاک فرو میرود و مرحلهبهمرحله از دنیای مادی و روزمره فاصله میگیرد، تا ذهن و دلش آمادهی حضور در محضر خداوند شود.
منطق معماری و مصالح
طرح معماری مسجد بر پایهی مینیمالیسم (سادهگرایی) و استفاده صادقانه از مصالح طبیعی بنا شده است. مواد اصلی در ساخت بنا شامل بتن، سنگ بازالت و آب است. شکل سقفها و سطح دیوارها بهعمد طبیعی و ناتمام گذاشته شدهاند تا گذر زمان در چهره بنا نمایان بماند. این سادگی آگاهانه، در حقیقت پاسخی انتقادی به سنت تزئین در معماری اسلامی است. در اینجا قرار نیست حضور خدا با طرحها و نقشهای پرزرقوبرق بیان شود، بلکه با طنین آرامِ سکوت، با حضور بیواسطه در فضا حس میشود.

زبان نور
نور خورشید در این مسجد نقشی اساسی دارد. چون بنا فاقد گنبد است، نور از طریق شکافهای باریک و لایههای دیوار وارد فضای درونی میشود. در هر ساعت از روز، نور در بخشهای مختلف مسجد تغییر شکل میدهد و بازی سایه و روشن، گذشت زمان و چرخه هستی را یادآور میشود. هرچه زمان نماز نزدیکتر شود، نور با سایهها درهم میآمیزد و فضای درونی معنویتر میشود؛ گویی عبادتکننده پیش از ایستادن به نماز، در نوری نرم و آرام به آمادگی روحی میرسد.
معنا و ژرفای معنوی
مسجد سانجاکلار تنها یک اثر معماری نیست؛ بلکه بیان فلسفی و دینی اسلام در قالب مکان است. در این ساختمان نه منارهای دیده میشود، نه گنبد، نه رنگهای پر جلوه یا تزئین؛ اما هر سنگ بنا با سکوت خود، مفهوم توحید را بازگو میکند. فرو رفتن مسجد در خاک، اشارهای است به آموزهی اسلامی که میگوید انسان از خاک آفریده شده و باز به خاک بازمیگردد. این معنا، پیوندی عمیق میان شکل فیزیکی بنا و پیام روحانی آن برقرار میکند. بنا در ظاهر ساده، اما از نظر مفهومی بسیار غنی است.
سامانه صوتی و طراحی درونی مسجد با دقت انجام شده تا بیشترین میزان جذب صدا را داشته باشد. دیوارها پژواک صدا را در خود میگیرند، و درون مسجد فقط صدای نفس انسان و نجواهای دعا شنیده میشود. معمار این حالت را عبادت در سکوت مینامد؛ جایی که خاموشی و صمیمیت جایگزین خطابه و فریاد میشود.
تأثیرات فرهنگی و اجتماعی
مسجد سانجاکلار تنها یک بنا نیست؛ بلکه نقطه عطفی در بیان معاصر معماری اسلامی محسوب میشود. رسانههای جهانی بارها از آن با عنوان غیرمعمولترین مسجد جهان یاد کردهاند. این بنا در جشنواره جهانی معماری (World Architecture Festival) سال ۲۰۱۳ عنوان بهترین ساختمان مذهبی را بهدست آورد و پس از آن در بسیاری از کشورها، بهعنوان نمونهای برای تدریس در دانشگاهها و کتابهای تخصصی معماری دینی معرفی شد.

منظر طبیعی و هماهنگی با محیط
فضای اطراف مسجد با طبیعت در پیوندی کامل است. در طراحی محیط بیرونی، از گیاهان بومی و آبهای جاری استفاده شده تا فضای اطراف حالوهوایی آرام و مراقبهگون داشته باشد. به همین سبب، محیط پیرامون مسجد به منطقهای برای تأمل و سکوت تبدیل شده است؛ عبادت تنها در ساختمان انجام نمیشود، بلکه در آغوش طبیعت و آرامش زمین نیز تداوم دارد.
فضاهای زنانه و مردانه
چیدمان درونی مسجد بر پایه تساوی و آرامش طراحی شده است. تفکیک قسمتهای زنان و مردان نه با دیوار و مانع، بلکه با حس طبیعی حریم معنوی انجام گرفته است. این اقدام، یادآور مفهوم برابری و آرامش درونی انسانها در برابر خداوند در اندیشه اسلامی است.

سهم آن در معماری اسلامی
مسجد سانجاکلار در تاریخ معماری اسلامی نشانه دوران تازهای است. در این رویکرد، دیگر نشانههای سنتی همچون گنبد، مناره و نقشونگار جای خود را به نور، خاک و سکوت دادهاند. چنین تغییری نشان میدهد که معنویت اسلام اکنون میتواند حتی بدون قالبهای مادی و تزئینی نیز به عمق جان انسان راه یابد.
مسجد سانجاکلار تنها مکانی برای نماز نیست، بلکه روایت سفر انسان مدرن به سوی آرامش و پروردگار است. در میان بتن، سنگ و نور، انسان آرامش درونی خویش را بازمییابد. در این گوشه خاموش از استانبول، معماریِ ناب همانند دعا عمل میکند؛ جایی که هر دیوار، هر نور و هر سکوت، زمزمهای از ایمان و بازگشت به خداست.