
شهر پر از قصه؛ نگاه دختران به جهان افسانه سپهر در جشنواره سینمای کودک
خبرگزاری مهر، گروه استانها- کوروش دیباج: از بعداز ظهر شنبه، سالن سینما ساحل اصفهان پر شد از جمعی پرانرژی از دختران دانشآموز که با گروههای مدرسهای به جشنواره آمده بودند. آنان ابتدا برای تماشای برنامههای ظهر شامل فیلمهای کوتاه و بلند در سالن حضور داشتند و شور و هیجان خود را تا عصر حفظ کردند. صدای خندهها، گفتوگوهای کودکانه و گاهی اوقات حرکات پرجنبوجوش آنان، فضای سینما را پر کرده بود.
کودکان با شوق فراوان از پلههای سینما بالا میرفتند، در دست بعضیشان دفترچههای یادداشت دیده میشد و برخی دیگر با عوامل اجرایی جشنواره درباره داستانها و شخصیتهای فیلمهای قبل از افسانه سپهر صحبت میکردند.
خبرنگار مهر در همان زمان با گروهی از آنان گفتوگو کرد و دریافت شور و علاقه کودکان تنها محدود به تماشای فیلم نبود بلکه آنان میخواستند همه تجربههای خود را با دیگران به اشتراک بگذارند و درباره داستانها بحث کنند.
ورود به دنیای افسانه سپهر
با نزدیک شدن به عصر و آغاز اکران افسانه سپهر، چراغهای سالن خاموش و پرده روشن شد. روایت داستان از مادری آغاز میشد که برای پسرش سپهر قصه میگفت و همین مقدمه کودکان را برای ورود به دنیایی پر از خیال و ماجراجویی آماده ساخت. نگاههای کنجکاو دختران به پرده خیره شد و همان لحظات ابتدایی میشد فهمید که داستان توانسته آنان را درگیر کند.
وقتی بابو، یوز ایرانی همراه سپهر، روی پرده ظاهر شد، موجی از هیجان میان دانشآموزان ایجاد شد. برخی با خنده صدای بابو را درمیآوردند و برخی دیگر با شوق حرکات او را دنبال میکردند.
سفر سپهر برای نجات والدینش از دست شخصیت بدنام، پر از صحنههای هیجانانگیز و لحظات پرتنش بود و واکنشهای کودکانه متفاوتی از سوی دختران برمیانگیخت. در صحنهای که سپهر با غول جنگل مواجه شد، دختران با اضطراب و شوق به هم نگاه میکردند و یکی زیر لب گفت مواظب باش. این لحظهها نشان میداد فیلم توانسته ذهن کودکان را به گونهای درگیر کند که خود را در ماجرا شریک حس کنند.
لحظاتی پر از شادی و هیجان
در طول نمایش، هر صحنه از سفر سپهر واکنشهای متفاوت ایجاد میکرد. صدای خنده، تشویق و حتی تعجب بچهها سالن را پر کرده بود. بعضی در واکنش به حرکتهای سریع سپهر جیغ کوتاهی کشیدند و برخی دیگر از دیدن لحظات احساسی اشک در چشم داشتند.
خبرنگار مهر با چند کودک صحبت کرد و دریافت که آنان نه تنها سرگرم شدهاند بلکه در تحلیل شخصیتها و اتفاقات فیلم هم مشارکت فعال دارند.
وقتی فیلم به پایان رسید و چراغها روشن شد، نگاههای براق و چهرههای پرهیجان کودکان نشان میداد اثر توانسته حس مشارکت و همذاتپنداری عمیقی در آنان ایجاد کند. دانشآموزان گروهگروه در گوشههای سالن سینما جمع شدند،م و درباره ماجراهای سپهر و دوستش بابو صحبت میکردند، میخندیدند و داستان فیلم را برای یکدیگر بازگو میکردند. این فضا حال و هوای جشنواره را به شکل کاملا زنده و کودکانه نمایش میداد.
خاطرات و تجربه کودکان از جشنواره
در پایان، خبرنگار مهر با چند دانشآموز درباره تجربه حضورشان در جشنواره گفتوگو کرد. دختر کلاس سوم گفت حضور در جشنواره برایش مثل یک ماجراجویی تمامنشدنی بود و دیدن فیلمهای مختلف از ظهر تا شب باعث شد تجربهای متفاوت و هیجانانگیز داشته باشد. دوستش که کلاس چهارم بود گفت: این جشنواره باعث شده بیشتر با دوستانم حرف بزنیم، درباره داستانها نظر بدهیم و حتی احساس کنیم بخشی از ماجرا هستیم.
دختر دیگری درباره اهمیت حضور قهرمان ایرانی در فیلم گفت: دیدن سپهر باعث شد احساس غرور کنم، همیشه قهرمانها خارجی بودند و حالا میتوانیم یک قهرمان ایرانی داشته باشیم که شجاع و باهوش است. دوستش اضافه کرد بابو نقش خیلی مهمی داشت و بدون او، سپهر نمیتوانست موفق شود. برخی دختران دیگر هم گفتند دیدن فیلمهای ایرانی و برنامههای مختلف جشنواره باعث شد علاقهمندیمان به سینما بیشتر شود و انگیزه پیدا کنیم برای دیدن و تجربه فیلمهای دیگر.
برای بسیاری از کودکان، این روز جشنواره ترکیبی بود از هیجان، سرگرمی، تجربه جمعی و یادگیری. آنان از لحظه ورود به سینما، حضور در سالنها، دیدن چند فیلم و اکران افسانه سپهر، تا گفتوگو درباره داستان و شخصیتها، خاطرهای ماندگار ساختند که تا مدتها در ذهنشان باقی خواهد ماند. حضور پیوسته آنان از ظهر تا شب، شور و هیجان بیپایان و واکنشهای صادقانه به فیلمها نشان داد جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان اصفهان فضایی است که هنر، فرهنگ و تخیل کودکانه را در هم میآمیزد و تجربهای فراموشنشدنی خلق میکند.