Skip to content Skip to footer

یادداشت محمدعلی شم‌آبادی | ای کاش بار دیگر جهاد سازندگی احیا می‌شد

– اخبار اقتصادی –

خبرگزاری تسنیم؛ گروه اقتصادی ــ محمدعلی شم‌آبادی نوشت: 

حکومت و رژیم پهلوی، با تکیه بر استبداد و دیکتاتوری، علیرغم شعارها و اقدامات ظاهری برای حرکت به سوی مدرنیسم، پیشرفت و ارتباط با غرب، و رسیدن به دروازه‌های تمدن بزرگ، در حالی که با حمایت قدرت‌های بیگانه، خصوصاً آمریکا، انگلیس و غرب، به ژاندارم منطقه تبدیل شده بود، به دلیل فساد گسترده در دربار و وابستگان آن، بی‌عدالتی‌های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در جامعه، مشروعیت خود را در منظر و قضاوت مردم، و همچنین در رابطه با شاخص‌های فرهنگ دینی و عدالت اجتماعی از دست داده بود.

ایران، تحت سلطه رژیم پهلوی و با حمایت بیگانگان، علی‌رغم ظرفیت‌ها و منابع انسانی و طبیعی غنی و گسترده، به کشوری ضعیف تبدیل شده بود. به طوری که سازمان‌هایی مانند عفو بین‌الملل در سال 1976 رژیم شاه را به نقض حقوق بشر متهم کرده بودند؛ از جمله شکنجه و حبس‌های سیاسی بدون دادگاه، سرکوب آزادی‌ها، سرکوب مطبوعات، فساد اداری گسترده، رانت‌خواری در دستگاه دولتی و انتقال ثروت غیرمتناسب به طبقات نزدیک به دربار. علاوه بر این، ترویج فرهنگ اباحه‌گری و ضد ارزش‌های اسلامی و اخلاقی در جامعه، موجب ناراحتی و نفرت غالب مردم مسلمان ایران از حکومت پهلوی شد.

ابعاد گسترده وابستگی رژیم پهلوی به قدرت‌های خارجی، دیکتاتوری، فقدان آزادی‌های سیاسی و اجتماعی، بی‌عدالتی‌ها و ظلم رژیم به مردم، رواج فساد، انحراف و ضعف در اداره کشور، به ویژه در دستگاه‌های دولتی، عدم پاسخگویی به حقوق و خواسته‌های مردم، و برخوردهای نابرابر با اقشار مختلف، به‌طور مستقیم زمینه‌ساز شکل‌گیری نهضت امام خمینی شد.

رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران، امام خمینی، با تأکید بر مطالبات عدالت‌خواهانه مبتنی بر اصول و ارزش‌های اسلامی، انسانی و تمدنی ایرانی و استقلال از سلطه غرب و شرق، در قالب شعارهایی همچون «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی»، و با حمایت گسترده و به میدان آمدن همه اقشار مردم در دفاع از آزادی، استقلال و ارزش‌های انسانی و اسلامی، پایه‌های حکومت و رژیم فاسد پهلوی را در هم شکست و آن را ساقط کرد.

جهاد سازندگی، منادی پیشرفت و عدالت

در ویرانه‌های حکومت فاسد پهلوی، انقلاب اسلامی که از سال‌ها قبل با روشنگری‌های امام خمینی و علمای دینی و روشنفکران دانشگاهی در دل مردم نهفته بود، سر برآورد. این انقلاب، با خون هزاران شهید قبل و بعد از پیروزی اسلامی، نهالی بارور شد که رشدی خارق‌العاده و فزاینده پیدا کرد و مرزهای باور، اعتماد و حمایت مردم ایران و مستضعفین و مسلمانان منطقه و جهان را تحت تأثیر قرار داد.

استقلال، آزادی و رفع محرومیت‌های گسترده در کشور، به ویژه در روستاهای محروم، خودکفایی و پیشرفت در همه زمینه‌های اقتصادی و اجتماعی از اهداف و شعارهای والای انقلاب اسلامی و امام خمینی ره بود. ناکامی و فساد در ساختارهای اداری و دولتی رژیم پهلوی یکی از مهم‌ترین دلایل سقوط آن و پیروزی انقلاب اسلامی بود.

نظام اداری ایران در دوران شاه، به شدت متکی بر رانت، باندهای درباری و وابستگی به بیگانگان بود و به جای کارآمدی و خدمت به مردم، بیشتر در جهت منافع خاندان سلطنت و طبقه‌ای خاص عمل می‌کرد. فساد مالی گسترده در دستگاه‌های دولتی و شرکت‌های وابسته به دربار، به ویژه در بخش نفت، باعث شد که میلیاردها دلار از درآمدهای کشور به جای سرمایه‌گذاری در تولید و زیرساخت‌ها، صرف تجملات، خریدهای بی‌حساب نظامی و زندگی اشرافی درباریان شود. بسیاری از قراردادها و مناقصه‌ها صوری بوده و به شرکت‌های وابسته به شاه و اطرافیانش واگذار می‌شد.

از نظر اداری، بوروکراسی پیچیده، رشوه‌خواری و خریدوفروش مناصب به یک هنجار تبدیل شده بود. گزارش‌های غربی نیز تأیید می‌کنند که دستگاه دولتی ایران پر از ناکارآمدی و فساد بوده و مردم برای کوچک‌ترین خدمات مجبور به پرداخت رشوه و طی مسیرهای طولانی و پیچیده فیزیکی و اداری می‌شدند. این وضعیت باعث بی‌اعتمادی عمیق مردم به دولت شد. امام خمینی رحمت‌الله‌علیه بارها تأکید می‌کردند که «این دولت‌ها دست‌نشانده و فاسدند و کارشان خدمت به آمریکا و انگلیس است، نه ملت ایران».

شهید بهشتی نیز ریشه مشکلات را در «فساد اداری و بی‌عدالتی اجتماعی» می‌دانست و معتقد بود که بدون اصلاح این ساختارها، هیچ حکومتی پایدار نمی‌ماند. امام خامنه‌ای مدظله‌العالی نیز پس از انقلاب بارها یادآوری کردند که فساد ساختاری در رژیم پهلوی موجب فاصله گرفتن مردم از حکومت شد.

در نتیجه، فساد و ناکارآمدی در نظام اداری و دولتی شاه، به ویژه در مدیریت درآمدهای نفتی، روابط ناسالم قدرت، وابستگی به غرب، و بی‌اعتنایی به خواست مردم، باعث شد که دستگاه سلطنت مشروعیت و کارایی خود را از دست بدهد و بستر اجتماعی برای پیروزی انقلاب اسلامی فراهم شود.

امام خمینی پس از هدایت کشور از عرصه‌های پرتنش انقلاب و سرنگونی رژیم فاسد پهلوی، با استقرار نظام اسلامی و دولت موقت و ایجاد ارتباط نزدیک میان مردم، مناطق و مسئولین، ابعاد فاجعه‌بار عقب‌ماندگی، محرومیت و مشکلات اقتصادی، معیشتی، مدیریتی و اجتماعی – فرهنگی در عرصه‌های مختلف، به ویژه در روستاهای محروم و مناطق عشایری که بیش از 70 درصد جمعیت و سرزمین ایران اسلامی را شامل می‌شد، بیشتر نمایان شد. برای رسیدگی به این مشکلات، تکیه بر ساختارهای بوروکراتیک و اداری نظام شاهنشاهی و غرب‌زده، قطعاً پاسخگوی نیازهای انقلاب اسلامی و جامعه‌ای که در حال تحول و تغییرات بنیادین بود، نبود.

نهادهای انقلاب اسلامی همچون سپاه پاسداران، کمیته‌های انقلاب اسلامی، کمیته امداد امام خمینی، بنیاد شهید و جهاد سازندگی، یکی پس از دیگری، در پاسخ به نیازها و ضرورت‌های مبرم جامعه و انقلاب از اندیشه‌های ناب و تمدن‌ساز امام خمینی ره و هزاران جوان عاشق خدمت به مردم، به وجود آمدند و همه دست به دست هم دادند تا معجزات ساختاری و نهادسازی انقلاب اسلامی محقق شود. در تاریخ 27 خرداد 1358، امام خمینی ره در پاسخ به درخواست جوانان دانشگاهی و اقشار مختلف مردم برای خدمت به عرصه وسیع محرومیت و عقب‌ماندگی کشور در روستاها و مناطق عشایری، با پیامی پر از امید و اعتماد، فرمان تاسیس جهاد سازندگی را صادر کردند.

جهادگران جهاد سازندگی بدون تکیه بر الگوهای تقلیدی از سیستم‌های اداری غربی که در کشور حاکم بود، به روستاها و مناطق عشایری شتافتند و با توجه به مسائل و مشکلات خاص این مناطق، ظرفیت‌ها و نیازهای مردم را شناسایی کردند. آن‌ها نهادی انقلابی به نام جهاد سازندگی ایجاد کردند که به سرعت به پدیده‌ای منحصر به فرد برای خدمات اجتماعی، عمرانی، فرهنگی، اقتصادی و کشاورزی در خدمت بیش از 70 درصد جمعیت ایران اسلامی تبدیل شد.

جهادگران جهاد سازندگی با الهام از آموزه‌های دینی و رهنمودهای ولی امر مسلمین و رهبر کبیر انقلاب اسلامی، امام خمینی ره، در مقابل ساختار ضعیف و ضد مردمی و به دور از ارزش‌های اخلاقی و اسلامی ادارات و سازمان‌های موجود، با تکیه بر مطالبات رهبری الهی و نیازهای مردم در روستاها و مناطق عشایری، بدون کمترین چشم‌داشت مادی و دور از فساد و منکرات رایج در ساختارهای اداری، با اخلاص و عشق به مردم، با گمنامی و بدون توقع حقوق و دستمزد، خود را و تمامی شئونات زندگی خود را وقف خدمت به مردم کردند.

در شرایطی که نه مکان مناسب برای استقرار اداری داشتند، نه منابع مالی وسیعی در اختیارشان بود و نه ساختارهای سنتی و اداری توجهی به جایگاه و اهمیت کارشان داشتند، جهادگران جهاد سازندگی توانستند با درهم آمیختن با مردم و یکی شدن با آن‌ها، تمامی مشکلات و خلأهای عظیم را شناسایی کرده و آن‌ها را به دستاوردها و داشته‌های منحصر به فرد تبدیل کنند. این تلاش‌ها باعث شد که جهاد سازندگی به عنوان موتور محرکه انقلاب اسلامی در مناطق وسیع روستایی و عشایری با شتاب و قدرت پیش برود.

جهاد سازندگی، علاوه بر خدمات عمرانی زیرساختی، کشاورزی، بهداشتی، فرهنگی و اجتماعی، در نقطه مقابل ساختارهای اداری و سنتی، به بزرگ‌ترین سرمایه اجتماعی نظام و امام و رهبری جامعه تبدیل شد. امام خمینی ره در تجلیل از خدمات جهادگران در آخرین ماه‌های حیات طیبه خود فرمودند: «شما جهادگران دل امام زمان (عج) را روشن و خوشنود نمودید.»

این دستاوردها چیزی نبود جز درهم آمیختن ظرفیت‌های عظیم انسانی و الهی شبکه جهادگران جهاد سازندگی که از اقشار مختلف مردم، از جمله دانشگاهیان، حوزویان، روستاییان، کارگران، شهری‌ها و عشایر با مردم مظلوم روستاها در سراسر کشور، به هم پیوستند، به یکدیگر اعتماد کردند و به یکدیگر عشق ورزیدند. آنها جانفشانی کردند و هر آنچه داشتند را در راه خدمت به مردم گذاشتند تا به ظهور و بروز نهادی عظیم و پُر ظرفیت در تاریخ انقلاب اسلامی دست یابند.

بنابراین جهاد سازندگی، در نقطه مقابل ساختارهای سنتی و وابسته به رژیم سابق و دربار، که آگاهانه یا ناآگاهانه سیاست‌های نظام سلطه و غرب را دنبال می‌کردند، و یا با ترک فعل‌های وسیع و بی‌توجهی به یکی از مهم‌ترین بخش‌های مولد کشور، یعنی روستاها، روستاییان و کشاورزی، در کوتاه‌ترین زمان تحولات عظیمی را در شاخص‌های خدمات عمرانی، زیرساختی، راه‌های روستایی، شبکه‌های برق‌رسانی، ساخت شبکه‌ها و اماکن بهداشتی و درمانی ایجاد نمودند.

با گسترش صنایع تبدیلی و تکمیلی در روستاها و مناطق عشایری، ارائه خدمات فنی و مهندسی همچون سدسازی، کانال‌سازی و پوشش انهار برای تسهیل و افزایش بهره‌وری آبیاری کشاورزی، در کمتر از دو دهه، جهاد سازندگی موفق شد خدماتی بی‌بدیل و غیرقابل باور را در بسیاری از بخش‌ها فراهم سازد. این تحولات باعث شد شاخص‌های خدمات فوق از کمتر از 10 درصد به بیش از 70 درصد ارتقا یابد.

جهاد اجتماعی و فرهنگی عاشقانه

از مهم‌ترین عوامل موفقیت جهادگران و جهاد سازندگی، علاوه بر تکیه بر مبانی اعتقادی همچون ایمان به خدا، معاد و دین‌باوری و پایبندی به آرمان‌ها و فرامین رهبری الهی امام خمینی رحمت‌الله‌علیه، عشق و محبت به مردم و تلاش برای رفع مشکلات آنان بود. این عشق به خدمت که در ساختارهای سنتی و بوروکراتیک قبلی وجود نداشت، باعث موفقیت عظیم جهادگران شد.

در این راستا، بزرگ‌ترین راهبرد و اقدام جهادگران، پیش از هرچیز، ماهیت انسانی و اجتماعی کارشان بود. مانند امامشان که دلشان و پشتشان مستظهر به اعتماد و همت مردم بود، جهادگران نیز از همان ابتدا با تشکیل شوراهای اسلامی روستا، که مبتنی بر همکاری و حمایت مردم بود، بزرگ‌ترین بستر تحولات اجتماعی، عمرانی، کشاورزی، بهداشتی و فنی را فراهم کردند.

این شوراها، که خود از مردم و برای مردم بودند، در نقطه مقابل ساختارهای ارباب‌محوری و کدخدامحوری رژیم پهلوی شکل گرفت و با هم‌افزایی و عشق به یکدیگر، نیازهای مبرم مردم را شناسایی کرده و در سریع‌ترین زمان ممکن، اقدامات مؤثر و کارآمد را آغاز کردند. در نتیجه، تحولات عمده‌ای در شاخص‌های رفاهی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی در روستاها و مناطق عشایری رخ داد و چهره روستاها به سرعت دگرگون شد. شاخص‌های رفاهی از کمتر از 10 درصد به بالای 60 و 70 درصد رسید.

بنابراین، رمز موفقیت جهاد سازندگی، علاوه بر ریشه در بنیان‌های دینی، الهی، ولایتمداری و تبعیت از رهبری، در ایجاد ساختاری بود که تماماً وقف خدمت به مردم شده و با عشق به مردم، برای مردم و با کمک مردم رشد کرد و نتیجه داد. این در حالی بود که ساختارهای شاهنشاهی از صدر تا ذیل با چنین مفاهیمی بیگانه بودند و حتی در نقطه مقابل آن قرار داشتند.

جهادگران جهاد سازندگی، با صداقت و نیت پاک، عشق به خدمت به مردم و انقلاب را در روستاها، که اولین عرصه‌های خدمت به انقلاب بودند، به اثبات رساندند و اولین شهدای انقلاب اسلامی را تقدیم کردند. از جمله شهیدان نیکبخت و ریگی در سیستان و بلوچستان.

جهاد در جنگ

به محض شروع جنگ تحمیلی 8 ساله و تنها 15 ماه پس از شروع به کار جهاد سازندگی، جهادگران بدون هیچ تردید و تأملی، همان‌طور که به روستاها شتافته بودند، به جبهه‌ها نیز رفتند. آنها از شمال غربی‌ترین نقطه جبهه‌ها تا دهانه اروند در جنوب غربی‌ترین مناطق جنگ، در کوتاه‌ترین زمان ممکن در کنار رزمندگان اسلام قرار گرفتند.

دستاوردهای عظیم جهادگران جهاد سازندگی، به قدری چشمگیر بود که امام خمینی رحمت‌الله‌علیه آنها را «سنگر سازان بی‌سنگر» نامیدند. جهادگران، در کوتاه‌ترین زمان، به رکن سوم سازمان دفاع مقدس کشور، در کنار سپاه و ارتش، تبدیل شدند و مسئولیت مهندسی رزمی در میدان‌های عملیاتی و جنگ را بر عهده گرفتند. همچنین، شبکه مردمی پشتیبانی از رزمندگان اسلام را در سراسر کشور و در تمامی جهادهای سازندگی در شهرها و روستاها به سرعت سازماندهی کردند.

بیش از 500 هزار نفر به جبهه‌ها اعزام شدند و میلیون‌ها واحد کمک‌های نقدی، جنسی و مواد غذایی از مردم جمع‌آوری، بسته‌بندی و برای رزمندگان اسلام ارسال گردید. جهادگران همچنین ستاد مرکزی و 5 قرارگاه مهندس رزمی، 42 گردان مهندس رزمی، 7 تیپ مهندسی رزمی و چند یگان دریایی با هزاران نیروی انسانی ایثارگر را تشکیل دادند.

این تحولات شامل احداث هزاران کیلومتر خاکریز، کانال، سنگر، راه و ابنیه راهسازی و پل‌سازی بود. همچنین جهادگران جهاد سازندگی موفق به احداث صدها و حتی هزاران نوع پل و شناور، همچنین ابتکارات بدیع و نوآورانه‌ای چون اولین موشک زمین به هوا با برد 146 کیلومتر در تحقیقات فنی و مهندسی جنگ جهاد شدند. یکی از شاهکارهای مهندسی جهاد در دهانه اروند، پل بعثت با عرض 12 متر و طول تقریبی یک کیلومتر در سخت‌ترین نقطه اتصال اروند به خلیج فارس بود.

جهادگران همچنین جاده سیدالشهدا را به طول 14 کیلومتر احداث کردند و پل‌های خیبری مبتکرانه‌ای در میانه آب‌های هورالعظیم و به سوی جزایر مجنون ساختند. این‌ها نمونه‌هایی از شاهکارهای ایمان و توکل جهادگران جهاد سازندگی به خدای متعال برای خدمت به رزمندگان اسلام به شمار می‌روند.

این مروری کوتاه از هزاران کتاب قطور است که خدمات جهاد سازندگی را به عنوان پدیده‌ای بی‌بدیل و منحصر به فرد در انقلاب اسلامی نشان می‌دهند. متأسفانه پس از دو دهه از خدمات این نهاد مبارک و پرفیض، با نادانی و غفلت مسئولان اجرایی کشور، قدر آن شناخته نشد و به سرعت تضعیف گردید، و در نهایت با ادغام در وزارت کشاورزی، مملکت و حتی جهان از خدمات یکی از بزرگ‌ترین نهادهای انقلاب اسلامی محروم شد.

یاد همه کسانی که در جهاد و با جهاد زیستند و آن را همچون معبد و مسجدی برای عشق‌ورزی با خدا و خدمت به بندگان خدا در عرصه وسیع ایمانی و بلندای آرمان‌های انقلاب اسلامی قرار دادند، گرامی باد. آن‌هایی که در سخت‌ترین شرایط، همچون سنگرسازان بی‌سنگر در جبهه‌ها حضور یافتند و قدم در راه خدمت و عمل صالح گذاشتند.

بازطراحی الگوی مدیریت جهادی

امروزه، با مشکلات، تنگناها، نارسایی‌ها و فقدان مدیریت‌های اصولی و مؤثر، جای خالی جهاد سازندگی به شدت محسوس است و با حسرت آن را یاد می‌کنیم. اگر جهاد سازندگی بود، حال و روز کشور در زمینه مدیریت منابع فراوان و متنوع، فرصت‌ها و تهدیدها، امور اجرایی و پیشبرد طرح‌ها و پروژه‌ها، با جسارت، ذکاوت و ابتکارات جهادگران این‌گونه نمی‌بود که اکنون شاهد آن هستیم.

همه آرزو می‌کنیم که «ای کاش یک بار دیگر جهاد سازندگی»! آیا در این عصر و زمان، جهاد سازندگی دیگری ممکن است؟! این نهاد مقدس، توانمند، پرتلاش و پرثمر که به معجزه انقلاب اسلامی تشبیه شد، حقیقتاً از آغاز تا پایان و از ظهور تا افول در تاریخ انقلاب اسلامی درخشید. اکنون، بسیاری از مسئولان اجرایی و رهبری نظام، با حسرت، جای خالی جهاد سازندگی و جهادگران را در قلب و زبان خود جاری می‌کنند.

آیا امروز، برای رفع چالش‌ها و خلأهای اساسی در حکمرانی الهی در ایران اسلامی، جهاد سازندگی جدیدی که متناسب با شرایط روز باشد، می‌توانیم داشته باشیم؟ در بیش از دو دهه گذشته، این سؤال مطرح بوده و هنوز پاسخی قطعی برای آن نیافته‌ایم. تا کنون، هیچ الگویی کارآمد و متناسب با شرایط و نیازهای امروز کشور طراحی و بازتعریف نشده است.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تنها در حیطه نهادهای انقلاب اسلامی، به ویژه جهاد سازندگی که مسئولیت‌های خطیر در عرصه‌های مختلف عمرانی، اقتصادی، کشاورزی، اجتماعی و فرهنگی را بر عهده داشت، تحولاتی صورت گرفته است. اما در ساختارهای سنتی و سازمان‌های اجرایی، تحول لازم در تطابق با شاخص‌ها و ویژگی‌های انقلاب اسلامی صورت نگرفته است. ساختارهای سنتی، که فاصله زیادی با اهداف انقلاب اسلامی دارند، همچنان در چنبره اصول و ارزش‌های غربی و ناکارآمد گرفتار هستند.

امروزه نیاز به ساختار و سازمانی پیشرو، منعطف، جامع و مؤثر برای حل مشکلات و بهره‌برداری از ظرفیت‌های موجود بیش از هر زمان دیگری محسوس است. برای این منظور، جهاد سازندگی جدید باید در تطابق با تحولات عظیم در زمینه‌های علمی، فناوری، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی طراحی شود. باید این نهاد انقلابی و پیشرو، متناسب با شرایط امروز و با تکیه بر اصول و ارزش‌های جهاد سازندگی، به رفع ناترازی‌ها، مشکلات و بهره‌برداری از منابع و ظرفیت‌های معطل مانده پردازد.

اولین و مهم‌ترین گام در تدوین ویژگی‌ها و شاخص‌های فرهنگ و مدیریت جهاد سازندگی، انجام مطالعه‌ای جامع و جامع است که بتواند سندی ملی و مستحکم برای الگوگیری و الگوسازی در راستای تحقق بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی ایجاد کند.

بدیهی است که هر شخص حقیقی یا حقوقی که با نیت خدمت و عزم جزم برای مردم فعالیت می‌کند، می‌تواند فعالیت خود را کار جهادی بخواند. با این حال، آنچه که پس از انقلاب اسلامی توسط رهبر کبیر انقلاب اسلامی، امام خمینی رحمت‌الله‌علیه، و پس از آن توسط امام خامنه‌ای مدظله‌العالی در خصوص فرهنگ و مدیریت جهادی مورد تأکید قرار گرفته است، مرجع اصلی آن همان فرهنگ و مدیریت جهادگران جهاد سازندگی است. این فرهنگ طی دو دهه با ساختار و سازمانی چابک، تحول‌گرا و منعطف، با منابع انسانی جوان و انگیزه‌مند، و با تکیه بر اصول و ارزش‌های الهی و اسلامی، و با هدف خدمت به شایسته‌ترین انسان‌ها در مناطق روستایی و عشایری، در عرصه‌های مختلف سازندگی، مدیریت‌های اجرایی و خدمات عمرانی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، به جامع‌ترین و کارآمدترین الگوی مدیریتی در ایران اسلامی و بسیاری از کشورهای دیگر تبدیل شده است.

بازتعریف و طراحی جامع این الگو، اولین گام و مهم‌ترین آن برای طراحی جهاد سازندگی برای امروز است. در گام دوم، جهاد سازندگی امروز باید معطوف به دو بایسته مهم قابل طراحی و سازماندهی باشد:

اولاً، در میان مردم و گروه‌های جهادی، جوانان فرهیخته و علاقمند به فرهنگ و مدیریت جهاد سازندگی باید با میل و آگاهی کامل، هماهنگی و انسجام حول شاخص‌ها و ارزش‌های این فرهنگ را ایجاد کنند. این فعالیت‌ها باید در تعامل و همکاری با دولت، حاکمیت و مردم بازتعریف و بازطراحی شوند. آن‌ها باید با ایثار از تعلقات سازمانی، قومی، قبیله‌ای و محلی، ظرفیت‌های پراکنده و نامنسجم را هم‌راستا با نیازها و ضرورت‌های بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، تبدیل به یک نیروی منسجم و قدرتمند مطالبه‌گر کنند.

در این صورت، با یک مطالبه جمعی و متمرکز بر اولویت‌های اصیل، که باید بر نیازهای اولویت‌دار مردم و جامعه و انقلاب متکی باشد، این مطالبات از حاکمیت و دولت قابل تعریف و درخواست خواهند بود. در گام بعدی، این نیروی منسجم می‌تواند مطالبات به‌حق خود را از نظام، دولت و دیگر قوا برای سازماندهی و ایجاد ظرفیت‌های نهادی و انقلابی فراگیر برای جهاد سازندگی دیگر، به‌ویژه در شرایط امروز ایران اسلامی، درخواست کند.

در چنین شرایطی، مقام معظم رهبری مدظله‌العالی که دغدغه‌مندترین شخصیت بعد از ارتحال امام خمینی رحمت‌الله‌علیه برای حفظ جهاد و سازندگی هستند، در صورت صلاح دید می‌توانند با مطالبات برحق ساختارهای هماهنگ و منسجم را در صورت تحقق شرایط پیش گفته، به دولت و دیگر قوا توصیه کرده و حتی با تعیین جایگاهی برای نماینده ولی فقیه در این ساختار، حمایت معنوی و راهگشای خود را به کار گیرند.

وظیفه جهادگران

در این راستا، مهم‌ترین مسئولیت بر دوش پیشکسوتان جهاد سازندگی و سنگرسازان بی‌سنگر است تا دین عظیم خود را که هنوز به‌طور کامل تحقق نیافته است، بعد از انحلال جهاد سازندگی و ظرفیت عظیم پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد، در بازخوانی و تجمیع تجربیات، خاطرات، مستندات و جمع‌بندی جامعی از فرهنگ و مدیریت جهاد سازندگی، ابتدا مستند و مکتوب کرده و سپس آن را به‌عنوان الگویی در اختیار علاقمندان قرار دهند. سپس با ایجاد ارتباط و تعامل با ظرفیت‌های عظیم اجتماعی و جهادی در کشور و حتی فراتر از آن، با گفتگو و تعامل با دولتمردان و مسئولین قوای مقننه و قضائیه، این طرح و الگو را متناسب با شرایط و ظرفیت‌های کنونی کشور جمع‌بندی و ارائه نمایند.

انتهای پیام/

Leave a comment

0/100

4 × 4 =

20 + نوزده =

عضویت در خبرنامه

از آخرین اخبار و اطلاعیه های سایت مطلع گردید

[yikes-mailchimp form="7"]

عضویت در خبرنامه

از آخرین اخبار و اطلاعیه های سایت مطلع گردید

[yikes-mailchimp form="7"]