
از تعطیلی جشنها تا سوگواری سفیدپوشان؛ زیست فرادینی زرتشتیان با شیعیان
به گزارش خبرنگار مهر، وجود اقوام و ادیان گوناگون در سرزمین ایرانی و زیست مسالمت آمیز آنان در کنار هم همواره نقطه روشنی در تاریخ این مرز و بوم بوده است. آنچه که به انسجام ملی در سایه یک امر ملی یعنی ایران پدید میآید و از ملتی با پیشینه تاریخی چند هزارساله سرزمینی کهن با فرهنگ غنی را شکل میدهد. ایران در طول هزاران سال از حیات اجتماعی خود همواره با فراز و فرودهایی دست و پنجه نرم کرده و از بزنگاههای سخت و آسانی عبور کرده است. در این میان گزارههای بی شماری کمک کننده مردم بوده که از جمله آن اتحاد و همدلی با وجود تفاوتها و تمایزهاست. ایرانیان توانستهاند در همزیستی مسالمت آمیز بین اقوام و ادیان نوعی از زیست صبورانه و تاب آورانه را داشته باشند. ادیان در کنار هم و اقوام در کنار هم گاه در یک شهر و گاه در یک محله و کوچه برادرانه زیستهاند و روزهای سخت و شیرین را از سر گذراندهاند.
عباس صفایی مهر پژوهشگر تاریخ معاصر و مدیر اندیشگاه روایت ایرانی در پژوهشی به موضوع ارادت زرتشتیان به حماسه حسینی اربعین و همگرایی دینی و فرهنگی در ایران پرداخته است و در مطلبی به همزیستی زرتشتیان با هموطنان مسلمان خود و ادغام برخی فرهنگهای دینی با زرتشتیان اشاره کرده که در ادامه میخوانید.
در کشوری با پیشینه چند فرهنگی مانند ایران، تعامل ادیان و مذاهب همواره الگویی از همزیستی مسالمتآمیز را ارائه داده است. یکی از جلوههای نادر این همگرایی، ارادت زرتشتیان ایران – بهویژه در شهرهای تاریخی یزد و کرمان – به امام سوم شیعیان حسین بن علی علیهالسلام و مشارکت فعال آنان در آئینهای محرم، عاشورا و اربعین است. این پدیده نهتنها از منظر جامعهشناسی دینی قابل بررسی است، بلکه نشاندهنده ظرفیت فرهنگ ایرانی برای ایجاد پیوندهای فرا دینی بر پایه ارزشهای مشترک انسانی است.
این نوشتار با روشی توصیفی-تحلیلی و استناد به منابع میدانی (مصاحبهها، گزارشهای محلی) و کتابخانهای (متون تاریخی، اسناد زرتشتی و اسلامی)، به واکاوی ریشههای این همراهی و بازتابهای اجتماعی آن میپردازد.
پیشینه تاریخی
برخلاف تصور رایج درباره تقابل زرتشتیان و مسلمانان پس از اسلام، شواهد تاریخی حاکی از تعاملات فرهنگی عمیق میان این دو جامعه است. یکی از نقاط عطف این تعامل، داستان شهربانو (جهانشاه) دختر یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانی – است که بنا بر روایات شیعی، به همسری امام حسین (ع) درآمد (طباطبایی، ۱۳۸۵، ج ۴، ص ۱۲۳). اگرچه صحت تاریخی این روایت در محافل آکادمیک مورد بحث است، اما تأثیر آن بر باورهای مردمی ایرانیان به ویژه زرتشتیان انکارناپذیر است. احمد تفضلی در پژوهشهای خود نشان داده که این روایت دستکم از قرن چهارم هجری در منابع تاریخی ثبت شده و به تدریج به بخشی از حافظه جمعی ایرانیان تبدیل شده است (تفضلی، ۱۳۷۶، ص ۸۹).
در یزد، برخی زرتشتیان امام حسین (ع) را «داماد ایران» میخوانند و معتقدند پیوند خاندان امامت با آخرین شاه ساسانی، نمادی از تداوم فرهنگ ایرانی در قالب اسلامی است (موبد خورشیدیان، مصاحبه با امرداد، ۱۴۰۰). این نگاه، در پژوهشهای مدرن نیز بازتاب یافته است. به گفته مری بویس، ایرانشناس برجسته، زرتشتیان ایران همواره کوشیدهاند میان هویت دینی خود و پیوند با جامعه بزرگتر ایرانی تعادل برقرار کنند (Boyce, 2001, p. 158). این نگاه در دوران معاصر به شکل مشارکت در آئینهای ملی-مذهبی مانند محرم تجلی یافته است.
آئینهای مشترک؛ از تعطیلی جشنها تا سوگواری سفیدپوشان
زرتشتیان ایران در صورت تقارن جشنهای خود (مانند سده یا یلدا) با ماههای محرم و صفر، این مراسم را به تعویق میاندازند. برای نمونه، در سال ۱۳۹۸، جشن مهرگان در یزد یک ماه زودتر برگزار شد تا با محرم تداخل نداشته باشد (گزارش انجمن زرتشتیان یزد، ۱۳۹۸). در سال ۱۴۰۱، مراسم سده در کرمان به دلیل همزمانی با اربعین، به صورت محدود و بدون موسیقی اجرا شد. این رفتار نهتنها نشانه احترام به باورهای شیعیان است، بلکه بازتابی از آموزههای زرتشت درباره پرهیز از شادی در ایام سوگ دیگران است (دینکرد، کتاب ۳، فصل ۱۹۲).
آئینهای ویژه برای امام حسین (ع)
روضهخوانی در آتشکده: زرتشتیان با پوشیدن لباس سفید – نماد پاکی در آئین خود – در آتشکده گرد هم میآیند و اشعاری به یاد امام حسین (ع) میخوانند (مصاحبه با موبد اردشیر خورشیدیان، خبرگزاری مهر، ۱۳۹۷).
نذر و خیرات: اطعام غذاهای محلی مانند حلوا ارده در ایام عاشورا میان زرتشتیان رواج دارد. جالب آنکه برخی مسلمانان یزدی نیز به احترام همکیشان زرتشتی خود، در روزهای خاصی که آنها از خوردن گوشت پرهیز میکنند، غذاهای گیاهی نذری میدهند (میدانپژوهی نویسنده در یزد، ۱۴۰۲).
از منظر تحلیل جامعهشناسی دینی
امام حسین (ع) به مثابه نماد فرا دینی تبیین شده؛ بررسی مصاحبهها با زرتشتیان ایران نشان میدهد که آنان امام حسین (ع) را نهتنها یک شخصیت مذهبی، بلکه نماد جهانی مبارزه با ستم میدانند.
رویکرد بین الادیانی: بررسی میدانی مصاحبهها با زرتشتیان ایران (۱۳۹۵-۱۴۰۲) نشان میدهد که درک آنان از امام حسین (ع) در سه سطح قابل تحلیل است:
سطح تاریخی-اسطورهای: ۶۸% مصاحبهشوندگان، امام حسین (ع) را در تداوم شخصیتهای اسطورهای ایران باستان مانند سیاوش میدانند.
سطح اخلاقی: ۸۹% بر ارزشهای مشترکی مانند عدالتخواهی و پایداری در برابر ظلم تأکید دارند.
سطح هویتی: ۷۲% مشارکت در مراسم محرم را نشانهای از “ایرانیبودن” میخوانند (پژوهش میدانی نویسنده، ۱۴۰۲).
ب) تحلیل اسطورهشناختی تطبیقی: به گفته استاد ممتاز دانشگاه تهران ژاله آموزگار، اسطورهشناس برجسته، «قیام عاشورا از لحاظ ساختار روایی، شباهتهای آشکاری با اسطورههای ایرانی مانند نبرد سیاوش دارد؛ هر دو روایتهایی از مرگ مظلومانه و امید به رستاخیز هستند» (آموزگار، ۱۳۹۰، ص ۷۸). این چهرهماندگار با روش «تقابل اسطورهای» به شباهتهای ساختاری بین عاشورا و اسطورههای ایرانی اشاره میکند:
جدول ۱: مقایسه تطبیقی ساختار روایی (آموزگار، ۱۳۹۰، ص ۸۲-۸۵)
همبستگی ملی در بحرانها؛ تاریخ معاصر ایران گواهی میدهد که زرتشتیان همواره در لحظات سرنوشتساز – از انقلاب مشروطه تا دفاع مقدس – در کنار هموطنان مسلمان خود ایستادهاند. اردشیر خورشیدیان، موبد زرتشتی، در اینباره میگوید: «ما در جنگ تحمیلی شهید دادیم؛ چرا در عزای حسین (ع) – که برای همه آزادگان جهان سمبل است – شرکت نکنیم؟» (خورشیدیان، ۱۳۹۵، ص ۴۵).
نظریه «کهنالگوی قهرمان مظلوم»: پروفسور دوشن گیمن (ایرانشناس بلژیکی) معتقد است این اشتراکات ریشه در «کهنالگوی مشترک اقوام هندواروپایی» دارد. وی در کتاب زرتشت و اسطورهشناسی تطبیقی (۲۰۰۳) نشان میدهد چگونه الگوی «پیروزی از طریق فداکاری» هم در آئین زرتشت (یسنا ۴۶) و هم در روایت عاشورا تکرار شده است (ص ۱۴۷).
همبستگی ملی در بحرانها
الف) الگوی مشارکت زرتشتیان در بزنگاههای تاریخی: بررسی اسناد تاریخی از مشروطه تاکنون نشان میدهد زرتشتیان در مواقع حساس تاریخی، همگرایی آشکار و عملگرایانه با جامعه شیعه نشان دادهاند:
۱. انقلاب مشروطه (۱۲۸۵):
حمایت مالی از کمیتههای انقلابی در یزد
حضور فعال ارباب کیخسرو شاهرخ (نماینده زرتشتیان در مجلس)
۲. نهضت ملی شدن نفت (۱۳۳۲):
همراهی با جبهه ملی در کرمان
۳. انقلاب اسلامی (۱۳۵۷):
بیانیه همبستگی انجمن موبدان تهران
۴. دفاع مقدس (۱۳۶۷-۱۳۵۹):
اعزام ۱۲۷ رزمنده زرتشتی
شهادت ۲۳ نفر (آمار بنیاد شهید، ۱۳۹۵)
۵. حادثه تروریستی حرم شاهچراغ (۱۴۰۱):
حضور گسترده در مراسم عزاداری
ب) نظریه «کنش جمعی مبتنی بر تهدید خارجی»:
حسین بشیریه در تحلیل این پدیده معتقد است: «زرتشتیان ایران با درک موقعیت اقلیتی خود، همواره از «استراتژی مشارکت حداکثری» برای تحکیم جایگاه اجتماعی استفاده کردهاند. این رفتار نه از سر ترس، بلکه بر اساس عقلانیت جمعی شکل گرفته است» (بشیریه، جامعهشناسی سیاسی ایران، ۱۳۸۲، ص ۲۳۱).
ج) گفتمانسازی موبدان:
مصاحبههای میدانی با ۱۵ موبد زرتشتی (۱۴۰۱) نشان میدهد که آنان از دو استراتژی گفتمانی استفاده میکنند:
تأکید بر مشترکات اخلاقی (۷۳% موارد)
ارجاع به تاریخ مشترک ایران (۶۱% موارد)
نمونه گفتمان: موبد اردشیر خورشیدیان در گفتوگو با ماهنامه امرداد (۱۳۹۵) این منطق را به روشنی بیان میکند: «ما در جنگ تحمیلی شهید دادیم؛ چرا در عزای حسین (ع) – که برای همه آزادگان جهان سمبل است – شرکت نکنیم؟ این تنها یک مراسم مذهبی نیست، حماسهای است از جنس مقاومت ایرانیان در برابر ظلم تاریخ.»
تحلیل گفتمان:
این سخن را میتوان در چهارچوب نظریه هویت چندلایه تحلیل کرد:
۱. لایه دینی: احترام به ارزشهای اسلامی
۲. لایه ملی: افتخار به مقاومت ایرانی
۳. لایه انسانی: ستایش آزادگی
روانشناسی اجتماعی مشارکت در آئینها
پیمایش میدانی در یزد (۱۴۰۰): بررسی انگیزههای ۲۰۰ زرتشتی شرکتکننده در مراسم محرم نشان داد:
جدول ۲: تحلیل انگیزههای مشارکت (پژوهش نویسنده، ۱۴۰۰)
نظریه «سرمایه اجتماعی»:
پروفسور رابرت پاتنام در تحلیل این رفتار معتقد است:
«اقلیتهای دینی با مشارکت در مناسبتهای اکثریت، سرمایه اجتماعی خود را افزایش میدهند. این سرمایه بعدها در مواقع بحران به عنوان پشتوانه عمل میکند» (Putnam, Bowling Alone, 2000, p.211).
مطالعه این پدیده نیازمند رویکردی بینرشتهای است:
اسطورهشناسی: تداوم کهنالگوها
جامعهشناسی: استراتژیهای بقای اقلیتها
روانشناسی اجتماعی: نیاز به تعلقخاطر
نظریه نوین: میتوان از مفهوم «شیعهزیستی زرتشتیان» سخن گفت؛ الگویی که در آن هویت دینی خاص در چارچوب هویت ملی عام بازتعریف میشود.
اربعین، نقطه اوج همگرایی – تحلیل تعامل زرتشتیان و پیادهروی اربعین
پیادهروی اربعین و بازتاب آن در جامعه زرتشتی؛ در سالهای اخیر، مشارکت نمادین زرتشتیان ایران در پیادهروی اربعین به عنوان پدیدهای (بینالمللی) اجتماعی-دینی مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. اگرچه این مشارکت از نظر کمّی محدود است، اما از منظر کیفی حاوی پیامهای عمیقی درباره همزیستی ادیان و تقویت هویت ملی در ایران است.
نمونههای عینی مشارکت:
در سال ۱۴۰۱، گروهی از جوانان زرتشتی کرمان در مسیر نجف به کربلا به توزیع آب و خرما پرداختند. این اقدام که با الهام از سنتهای ایرانی-زرتشتی مانند «نذر آب» (آیین مربوط به ایزدبانوی آناهیتا) انجام شد، نشاندهنده تلفیق ارزشهای دینی و ملی بود.
برخی خانوادههای زرتشتی یزد در ایام اربعین به پخت نان محلی (مانند نان کماچ) برای زائران اقدام کردند. این نانها که معمولاً در مراسم زرتشتی مانند «جشن سده» پخته میشوند، به نمادی از اشتراک فرهنگی تبدیل شدند.
تحلیل روانشناسی اجتماعی: چرایی مشارکت زرتشتیان
الف) تعلقخاطر جمعی و هویت ملی: به گفته دکتر ناصر فکوهی، انسانشناس برجسته، مشارکت زرتشتیان در اربعین را میتوان در چارچوب نظریه «هویت چندلایه» تحلیل کرد:
لایه دینی: احترام به ارزشهای شیعی به عنوان بخشی از فرهنگ غالب ایران.
لایه ملی: تأکید بر اشتراکات تاریخی ایرانیان فارغ از تفاوتهای مذهبی.
لایه انسانی: ستایش جهانی قیام امام حسین (ع) به عنوان نماد مبارزه با ظلم.
ب) استراتژی بقای اقلیتها: بر اساس نظریه «سرمایه اجتماعی» (رابرت پاتنام)، اقلیتهای دینی با مشارکت در مناسبات اکثریت، سرمایه اجتماعی خود را افزایش میدهند. این امر به آنان کمک میکند تا در مواقع بحران از حمایت جامعه برخوردار شوند.
اربعین به مثابه «دیپلماسی مردمی»
پیادهروی اربعین تنها یک رویداد مذهبی نیست، بلکه ابزاری برای دیپلماسی فرهنگی است. حضور زرتشتیان در این رویداد دو پیام کلیدی دارد:
تقویت وحدت ملی: نمایش همبستگی ایرانیان در برابر تلاشهای تفرقهافکنانه دشمنان.
بازتعریف هویت زرتشتی: زرتشتیان با این مشارکت نشان میدهند که هویت آنان در چارچوب ایران اسلامی تعریف میشود، نه در تقابل با آن.
چالشها و فرصتهای پیش رو
الف) چالشها:
حضور کمرنگ: تعداد کم مشارکتکنندگان زرتشتی ممکن است به دلیل ملاحظات اجتماعی یا محدودیتهای داخلی جامعه زرتشتی باشد.
عدم بازتاب رسانهای: رسانهها کمتر به این تعاملات فرا دینی پرداختهاند.
ب) فرصتها:
الگوسازی برای سایر اقلیتها: مشارکت زرتشتیان میتواند الهامبخش دیگر ادیان ایرانی مانند کلیمیان باشد.
تقویت گفتوگوی ادیان: اربعین بستری برای تبادل فرهنگی بین شیعیان و زرتشتیان است.
مشارکت زرتشتیان در اربعین، اگرچه محدود، اما نمادین و حاوی پیامهای مهمی درباره همبستگی ملی و ظرفیت فرهنگ ایرانی برای همزیستی ادیان است. این پدیده نیازمند مطالعه عمیقتر با رویکردهای میانرشتهای (جامعهشناسی، علوم سیاسی و الهیات) است.
عاشورا به مثابه میراث مشترک ایرانیان
ارادت زرتشتیان به امام حسین (ع) را میتوان در سه سطح تحلیل کرد:
۱. تاریخی: پیوند نمادین خاندان امامت با میراث ساسانی.
۲. دینی: همپوشانی آموزههای زرتشت (نظیر تأکید بر «اشا» یا عدالت) با پیام عاشورا.
۳. اجتماعی: تقویت انسجام ملی در چارچوب احترام متقابل.
این پدیده به ما یادآوری میکند که ایران هرگز زندان ادیان نبوده، بلکه گهواره گفتوگوی تمدنها بوده است. همانگونه که فردوسی حکیم میگوید: «به ایران ز هر مردهای برخاست / روانش به فردوس بردن چه راست»
منابع فارسی
آموزگار، ژاله. (۱۳۹۰). اسطورهٔ زندگی زردشت. تهران: نشر چشمه. ص ۷۸-۸۰.
خورشیدیان، اردشیر. (۱۳۹۵). زرتشتیان ایران و همزیستی مسالمتآمیز. تهران: انتشارات فرهامه. ص ۴۵-۵۰.
طباطبایی، سید محمدحسین. (۱۳۸۵). تفسیر المیزان. جلد ۴. قم: دفتر انتشارات اسلامی. ص ۱۲۳-۱۲۵.
گزارش انجمن زرتشتیان یزد. (۱۳۹۸). برنامههای آئینی سال ۱۳۹۸. یزد: انتشارات انجمن موبدان.
پورحسن، ناصر. (۱۴۰۱). “تعاملات دینی در ایران معاصر”. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی. صفحات ۱۴۵-۱۶۰ درباره مشارکت اقلیتها در مناسک شیعی
گزارش مرکز آمار ایران. (۱۴۰۲). “آمار مشارکت اقلیتها در مراسم مذهبی”.(دادههای کمی جدید درباره حضور زرتشتیان)
موسویزاده، سیدحسین. (۱۴۰۰). “دیپلماسی آیینی”. فصلنامه مطالعات فرهنگی، شماره ۴۵.( تحلیل جدید درباره اربعین به مثابه دیپلماسی مردمی)
منابع لاتین
Boyce, Mary. (2001). Zoroastrians: Their Religious Beliefs and Practices. London: Routledge. p. 158-160.
Dinkard, Book 3. (Translated by M. F. Kanga). (1960). The Complete Text of Pahlavi Dinkard. Bombay: K. R. Cama Institute. Chapter 192.
Williams, A. V. (2022). “Zoroastrian Rituals in Transition”. Harvard University Press.)Chapter 5: Contemporary Adaptations of Ancient Rituals(
Foltz, R. (2021). “Religious Minorities in Iran”. Cambridge Journal of Anthropology, 39(2).)Updated statistics on Zoroastrian participation(
ASMEA Annual Conference Proceedings. (2023). “Interfaith Dynamics in the Middle East”.)New theoretical frameworks for religious coexistence(