حجاب سبک زندگی متفکرانه است نه لباس فرم؛ مانع پذیرش نسل جدید چیست؟
به گزارش خبرنگار مهر،پوشش و عفاف، مفهومی فراتر از یک حکم دینی و یک دستورالعمل صرف است؛ در ژرفای تاریخ و فطرت انسان ریشه دارد. زن ایرانی، همواره در طول تاریخ پر افتخار خود، این مفهوم را نه تنها حفظ کرده، بلکه آن را نشانهای از هویت، تشخص و اقتدار خود دانسته است. برای احیای این گنجینه و تبیین زیباییهای آن برای نسلهای جوان، بهویژه نوجوانان و دختران، نیازمند یک بازنگری جدی در شیوههای ترویج و استفاده هدفمند از ابزار قدرتمند رسانه با رویکردی نوآورانه و مبتنی بر تنوع و سلیقهپذیری هستیم.
میراث فطری و فرهنگی-تاریخی
پوشش، نخستین واکنشی بوده که انسان از ابتدای خلقت برای حفظ حریم و کرامت خود به کار برده است. این تلاش مداوم در طول تاریخ، گواه روشنی بر فطری بودن عفاف در وجود آدمی است. در بستر فرهنگ غنی ایران، این فطرت به یک اصل اجتماعی و فرهنگی بدل شده است:
تاریخ اساطیری ایران، مملو از زنانی است که پوشش را در شمار وظایف و مایهی احترام خود میدانستهاند. شاهنامه فردوسی، این سند اصیل هویت ایرانی، زنان را با مفاهیمی چون «پوشیدهرویان»، «پاکدامن» و «باحیا» توصیف میکند.
حکیم طوس، زنان خود را در هالهای از پوشیدگی، اصالت، پاکی، راستی و خردمندی قرار میدهد. شخصیتهایی چون «گردیه» خردمندترین زن شاهنامه یا «منیژه» دختر افراسیاب با پوششی کامل و به دور از دیدگان نامحرم توصیف شدهاند. فردوسی به صراحت، زنانی را که در این مسیر گام برمیدارند، تقدیس کرده است. پوشش در اینجا نه یک محدودیت، بلکه نشانهای از شأن، قدرت و جایگاه والای اجتماعی بوده است.ریشه گرفتن فرهنگ ایرانیان باستان از آموزههای آئین آسمانی زرتشت که بر راستی، درستی، تحکیم خانواده و پرورش فرزندان پاک نهاد تأکید دارد، لزوم پوشیدگی زن را به یک توصیه اکید تبدیل کرده است. این حکم در تمامی ادیان الهی، اعم از یهودیت و مسیحیت نیز با درجات و تفاوتهایی وجود داشته است. حجاب اسلامی به معنای «پوشاندن بدن زن در برابر نامحرم»، در امتداد همین سنت عفیف و فطری تاریخی قرار میگیرد.
ضرورت تحول در شیوه ترویج
با وجود ریشههای محکم تاریخی و دینی، در عصر حاضر و مواجهه با نسل جدید، روشهای سنتی ترویج حجاب دیگر کارایی لازم را ندارند. رویکردهای قدیمی که بر تبلیغ یک نوع و یک شکل حجاب (غالباً حد اعلای آن) با یک رنگ و مدل خاص اصرار میورزند، اغلب منجر به دلزدگی و پسزنی در قشر نوجوان میشود. نسل امروز، بیش از هر چیز به دنبال انتخاب آگاهانه، زیبایی و احترام به سلیقه فردی است.
ترویج حجاب در عصر کنونی باید از حالت دستوری به اقناعی-فرهنگی و از تکصدایی به پذیرش تنوع تغییر کند. راهکار اول استفاده هنرمندانه و مؤثر از رسانه یعنی فیلم، کارتون و محتوای دیجیتال است.رسانههای تصویری و دیجیتال، قدرتمندترین ابزارهای فرهنگسازی در مواجهه با نوجوانان و جوانان دختر هستند. تأکید صرف بر آموزشهای مستقیم، باید جای خود را به تولید محتوای جذاب و غیرمستقیم بدهد.
این ترویج باید از طریق تبیین فلسفه در قالب روایت باشد. به جای بیان خشکِ احکام، باید با ساخت فیلمهای سینمایی، سریالها و انیمیشنهای باکیفیت، «فلسفه حجاب» و «زیباییهای عفاف» را به نمایش گذاشت. محتوا باید نشان دهد که حجاب امنیتبخش و تضمینکننده کرامت زن و باعث تمرکز جامعه بر قابلیتهای زنانه (خردمندی، علم، هنر و…) به جای جذابیتهای جنسی او میشود و نشانه بلوغ فکری و انتخاب آگاهانه است.باید شخصیتهای در فیلمها و کارتونها خلق شوند که در زمینههای مختلف (علمی، ورزشی، مدیریت، کارآفرینی) قوی، موفق، باهوش و دوستداشتنی باشند. این الگوها باید بتوانند برای مخاطب نوجوان الهامبخش بوده و جذابیتهای مدلهای غربی را خنثی کنند.
به رسمیت شناختن تنوع و زیباییشناسی حجاب
اصرار بر یک شکل واحد از حجاب و پوشش کامل، بزرگترین مانع در پذیرش آن از سوی نوجوانان و جوانان نسل جدید است که عمیقا به دنبال تحول و تنوع هستند. نیاز به پذیرش تنوع سلایق در چارچوب شرعی یک اصل اساسی است.
تنوع در رنگها، مدلها و سبکهای پوشش مانند مانتوهای پوشیده و شیک، روسریها و شالهای رنگارنگ و زیبا، مدلهای متفاوت حجاب، اعم از عبا و… باید به رسمیت شناخته شده و ترویج یابد.نیاز است تا صنعت مد و پوشاک داخلی به جای تقلید، به تولید لباسهای محجبهای بپردازد که هم عفیفانه و هم جذاب باشند.و از طرفی فعالان فرهنگی با طرح مسائل حاشیه ای و سطحی مثل حجاب استایل ها و… درگیر دور باطل نشوند.
حجاب باید به عنوان بخشی از یک سبک زندگی متفکرانه و اخلاقی به مخاطب عرضه شود، نه یک لباس فرم. معرفی حجاب به عنوان سنگر مقاومت و مظهر آزادی درونی که زن را از نگاه شیءوار رهایی میبخشد.
علاوه بر آنها ،برای نوجوان، اقناع عقلی بسیار مهمتر از دستورالعمل است. برگزاری کارگاههای پرسش و پاسخ آزاد، مناظرهها و نشستهای صمیمی با مشاوران و متخصصانی که خود، مروج حجابهای متنوع هستند، میتواند زمینه انتخاب آگاهانه را فراهم کند.
در نهایت، ترویج عفاف و حجاب یک فرایند فرهنگی عمیق است که با تأکید بر ریشههای فطری و تاریخی آن در هویت زن ایرانی و بکارگیری رویکردهای رسانهای نوآورانه و مبتنی بر احترام به سلیقه نسل جدید، میسر خواهد شد. هدف باید تبدیل حجاب از یک حکم ظاهری به یک باور قلبی، انتخاب خردمندانه و نشانه کرامت نفس باشد.