X
تیک آبی حساب عراقچی در توییتر حذف شد
تیک آبی حساب کاربری عباس عراقچی وزیر امور خارجه در توییتر، شبکه اجتماعی متعلق به ایلان ماسک حذف شد.
آیا باید فوراً از کار اخلاقی لذت برد؟؛ اخلاق دینی «لذت» را نفی نمی‌کند
ارزش‌های اخلاقی اسلام از طرفی لذت را نفی نمی‌کنند و از طرف دیگر خواهان سعادت انسان هستند و عمل به دستورات اخلاقی را موجب رسیدن به سعادت می‌دانند.
ولایت الهی، مبارزه با استکبار و عقلانیت، سه ستون وحدت در نگاه امام بود
حجت‌الاسلام تسخیری وحدت امت اسلامی را در اندیشه امام خمینی(ره) بر پایه ولایت الهی، مقابله با استکبار و عقلانیت دانست.

چرا آیفون می‌خریم حتی وقتی به آن نیاز نداریم؟ / راز بازاریابی اپل

اپل استادانه از رنگ‌ها، زبان، کم‌یابی (Scarcity) و نشانه‌های اجتماعی (Social Proof) استفاده می‌کند تا خرید را از یک انتخاب منطقی به یک تجربه عاطفی و آیینی تبدیل کند.

به گزارش خبرآنلاین، در واقع، اپل گوشی نمی‌فروشد، بلکه «احساس» می‌فروشد. احساسی از تازگی، تعلق و برتری.

رنگ‌ها و نام‌ها: تحریک ناخودآگاه با تغییرات کوچک

به نقل از یک پزشک، اپل به‌خوبی می‌داند که انسان‌ها به محرک‌های بصری واکنش مستقیم دارند. یک سایه جدید از آبی یا نارنجی می‌تواند مغز را فریب دهد تا فکر کند با چیزی کاملاً تازه روبه‌رو است. این همان اثر «Novelty Bias» در روان‌شناسی است که باعث می‌شود مغز ما تغییر کوچک را به‌عنوان نوآوری بزرگ درک کند. وقتی آیفون ۱۷ در رنگ‌های جدید معرفی می‌شود، حس «تازگی» بر احساس «نیاز» غلبه می‌کند. مصرف‌کننده احساس می‌کند این محصول متفاوت است، حتی اگر تغییرات واقعی سخت‌افزاری اندک باشد.

اپل همچنین از نام‌گذاری‌های مینیمال و ساده بهره می‌برد. برچسبی تمیز، عبارتی کوتاه و بدون پیچیدگی، پیام «مدرن بودن» را به ناخودآگاه ارسال می‌کند. درست مانند یک برند لوکس مد که تنها با تغییر رنگ بسته‌بندی، موجی از فروش ایجاد می‌کند. این تاکتیک نه فقط در حوزه فناوری، بلکه در روان‌شناسی بازاریابی برندهای مد و لوازم آرایشی هم به‌کار می‌رود. اپل استادانه این قانون را به دنیای فناوری آورده است.

کمیابی مصنوعی: چرا اپل عمداً همه نیازها را تأمین نمی‌کند؟

اپل توانایی تولید میلیون‌ها دستگاه در همان روز اول را دارد، اما چنین کاری نمی‌کند. آن‌ها عرضه را کنترل می‌کنند تا صف‌ها تشکیل شود. این همان تکنیک «Scarcity Marketing» است که نشان می‌دهد کمیابی، میل به خرید را چند برابر می‌کند. وقتی مصرف‌کننده ببیند که محصول سریعاً تمام شده، این پیام در ذهنش حک می‌شود: «اگر همین الان نخرم، برای همیشه جا می‌مانم.»

این استراتژی، ترکیبی از اقتصاد رفتاری (Behavioral Economics) و روان‌شناسی اجتماعی است. انسان‌ها ارزش چیزهایی را که کمیاب‌اند، بیش‌تر از واقعیت درک می‌کنند. اپل با خلق لحظات «Sold Out» نه تنها ارزش محصول را بالا می‌برد، بلکه نوعی «وفاداری احساسی» (Emotional Loyalty) ایجاد می‌کند. مشتری حس می‌کند که بخشی از یک جمع محدود و خاص است، و این حس تعلق به یک گروه برگزیده، وفاداری بلندمدت می‌آورد.

اثبات اجتماعی: چرا دیدن صف‌ها مهم‌تر از دیدن مشخصات است؟

در روز معرفی آیفون ۱۷، تصاویر صف‌های طولانی در رسانه‌ها منتشر شد. این صحنه‌ها تصادفی نیستند. آن‌ها نقش «Social Proof» یا همان «اثبات اجتماعی» را بازی می‌کنند. انسان‌ها ذاتاً به دنبال تأیید دیگران هستند. وقتی ببینند هزاران نفر حاضر شده‌اند ساعت‌ها در صف بایستند، به‌طور ناخودآگاه نتیجه می‌گیرند که این محصول ارزشمند است.

این پدیده مشابه رفتاری است که در بورس یا بازار رمزارزها دیده می‌شود. وقتی گروه بزرگی وارد خرید می‌شوند، افراد دیگر هم از ترس عقب ماندن، به جمع می‌پیوندند. اپل دقیقاً روی همین نقطه فشار روانی دست می‌گذارد. به همین دلیل، حتی کسانی که هیچ‌وقت به مشخصات فنی علاقه‌ای نداشتند، تنها با دیدن صف‌ها، به این فکر می‌افتند که «من چه چیزی را از دست می‌دهم؟»

سیگنال موقعیت: چرا آیفون بیش‌تر از یک ابزار ارتباطی است؟

وقتی کسی آیفون جدید می‌خرد، هدفش فقط تماس گرفتن یا عکس گرفتن نیست. در روان‌شناسی اجتماعی، این پدیده «Status Signaling» یا «سیگنال‌دهی موقعیت» نامیده می‌شود. داشتن آیفون جدید به دیگران نشان می‌دهد که فرد «به‌روز»، «جلوتر» و «متعلق به قشر آگاه» است. درست مثل پوشیدن یک برند لوکس لباس، آیفون هم به یک نشان اجتماعی تبدیل شده است.

این رفتار، ریشه در نظریه «مصرف نمایشی» (Conspicuous Consumption) دارد که اقتصاددان تورستین وبلن (Thorstein Veblen) مطرح کرده بود. او توضیح می‌داد که انسان‌ها اغلب کالاهایی را مصرف می‌کنند تا جایگاه اجتماعی خود را به نمایش بگذارند. اپل استادانه این نظریه را در قرن بیست‌ویکم بازآفرینی کرده است. آیفون جدید دیگر صرفاً یک تلفن نیست، بلکه یک «بلیت اجتماعی» برای ورود به حلقه‌ای خاص از مصرف‌کنندگان است.

احساس جا ماندن: ترسی عمیق‌تر از نیاز واقعی

ترس اصلی خریداران آیفون ۱۷ این نیست که گوشی قدیمی‌شان از کار می‌افتد. ترس واقعی، پدیده‌ای است که روان‌شناسان آن را FOMO (Fear of Missing Out) می‌نامند. این ترس از جا ماندن از جمع، از دوستان و از جامعه است. کسی نمی‌خواهد تنها فردی باشد که هنوز آیفون ۱۴ یا ۱۵ در دست دارد، وقتی دیگران با آیفون ۱۷ عکس می‌گیرند.

اپل این ترس را تقویت می‌کند، نه با تبلیغات مستقیم، بلکه با نمایش موج خرید جهانی. وقتی در رسانه‌ها می‌خوانی که در هند کسی ۲۱ ساعت در صف مانده یا در چین پیش‌فروش‌ها در یک دقیقه تمام شده، احساس می‌کنی اگر نخری، تنها بازنده‌ای. این همان عمق روان‌شناسی بازاریابی اپل است که نیاز واقعی را به ترسی اجتماعی تبدیل می‌کند.

فروش احساس، نه ویژگی

تحلیل‌ها نشان می‌دهد بیشتر خریداران آیفون ۱۷ به‌خاطر دوربین یا پردازنده جدید آن را نخریده‌اند. دلیل اصلی خرید، همان چیزی است که روان‌شناسان «Emotional Purchase» می‌نامند. یعنی خرید برای تجربه یک احساس. اپل به مردم «حس نو بودن»، «اطمینان از آینده» و «ارتباط با جمع» را می‌فروشد.

همان‌طور که یک فرد ساعت رولکس می‌خرد نه به خاطر دقت ثانیه‌شمار، بلکه برای حس تعلق به یک طبقه خاص، آیفون هم به یک نماد روانی تبدیل شده است. این نکته راز موفقیت بازاریابی اپل است. آن‌ها محصولی می‌فروشند که در ناخودآگاه مشتری، با «هویت» و «جایگاه اجتماعی» گره خورده است.

روایت‌سازی

اپل معرفی آیفون ۱۷ را مانند یک مراسم آیینی برگزار کرد. نورپردازی، موسیقی، زبان شاعرانه مدیران و استفاده از عباراتی مثل «عصر جدید» یا «بهترین محصول تاریخ ما» همه بخشی از یک روایت‌سازی (Storytelling) هستند. این تکنیک، محصول را از یک کالا به یک «تجربه فرهنگی» ارتقا می‌دهد.

این همان چیزی است که جامعه‌شناسان آن را «Consumer Ritual» می‌نامند. لحظه معرفی آیفون برای میلیون‌ها نفر در سراسر جهان به یک مناسک جمعی تبدیل می‌شود. در شبکه‌های اجتماعی، هشتگ‌ها ترند می‌شوند و حس مشترکی از «شاهد بودن» شکل می‌گیرد. اپل نه فقط گوشی، بلکه یک رویداد اجتماعی خلق می‌کند.

فشن تکنولوژی: آیفون به مثابه مد روز

بازاریابی اپل بیش‌تر شبیه صنعت مد (Fashion Industry) است تا صنعت سخت‌افزار. آیفون ۱۷ نه فقط معرفی شد، بلکه «Drop» شد، درست مثل یک کفش نایکی کمیاب یا کیف لویی ویتون. این زبان «کمیابی مد» باعث می‌شود مصرف‌کننده احساس کند خرید آیفون همانند دستیابی به یک آیتم انحصاری و محدود است.

مفهوم «Drop Culture» در روان‌شناسی بازاریابی جوانان بسیار پررنگ است. آن‌ها می‌خواهند در صف اول باشند، محصول را زودتر از دیگران بگیرند و آن را در شبکه‌های اجتماعی به نمایش بگذارند. اپل این فرهنگ مد را به فناوری آورده و آیفون را از یک ابزار کاربردی به یک نماد مد روز تبدیل کرده است.

چرا اپل گوشی نمی‌فروشد، بلکه آینده می‌فروشد؟

در پایان، باید پرسید: چرا میلیون‌ها نفر با وجود داشتن گوشی سالم، آیفون ۱۷ را خریدند؟ پاسخ این است که اپل آینده را می‌فروشد. این برند مشتری را قانع می‌کند که اگر گوشی جدید را نخری، از مسیر پیشرفت جا می‌مانی. این همان تکنیک «Future Framing» است.

اپل به تو نمی‌گوید گوشی قدیمی‌ات خراب است. بلکه می‌گوید: «اگر به‌روز نباشی، عقب می‌افتی، نه در تکنولوژی، بلکه در زندگی.» این جمله به‌ظاهر ساده، اساس روان‌شناسی بازاریابی اپل است. آن‌ها با خلق تصویری از آینده، مشتری را وادار می‌کنند امروز خرید کند.

پارادوکس اسکرچ‌گیت: چرا حتی نقص آشکار مانع خرید نمی‌شود؟

آیفون ۱۷ از همان روزهای اول عرضه با یک جنجال رسانه‌ای همراه شد؛ مسئله‌ای که کاربران آن را «اسکرچ‌گیت» (Scratchgate) نامیدند. بسیاری از خریداران متوجه شدند که بدنه آلومینیومی مدل‌های جدید خیلی سریع خراش برمی‌دارد، به‌ویژه در رنگ‌های تیره مثل مشکی و آبی. در شرایط عادی، چنین مشکلی می‌توانست موجی از نارضایتی ایجاد کند و حتی برندهای دیگر را به سقوط بکشاند. اما در مورد اپل، ماجرا دقیقاً برعکس پیش رفت. تقاضا نه تنها کاهش نیافت، بلکه حتی تقویت شد.

چرا چنین تناقضی رخ می‌دهد؟ پاسخ در روانشناسی بازاریابی اپل نهفته است. خریدار آیفون می‌داند که برای حفاظت از گوشی باید آن را بلافاصله درون یک قاب (Case) قرار دهد. این انتخاب از یک سو فلسفه اصلی طراحی مینیمال، باریک و ظریف آیفون را نقض می‌کند، چون تجربه لمس مستقیم دستگاه از بین می‌رود. اما از سوی دیگر، همین تضاد باعث تقویت ارزش روانی محصول می‌شود. کاربر احساس می‌کند چیزی «آن‌قدر ارزشمند» در دست دارد که باید فوراً از آن محافظت کند، حتی اگر این محافظت به قیمت از دست رفتن تجربه طراحی باشد.

این پدیده در روانشناسی به «Cognitive Dissonance» یا ناهماهنگی شناختی مشهور است. فرد دو باور متضاد دارد: از یک طرف، می‌خواهد گوشی را همان‌طور که طراحی شده لمس کند و حس کند. از طرف دیگر، از خراش افتادن آن می‌ترسد. نتیجه این است که او قاب می‌خرد، اما هم‌زمان ناخودآگاه به خودش یادآوری می‌کند که در حال حفاظت از «چیزی خاص» است. این حس، حتی ارزش آیفون را در ذهنش بیشتر می‌کند.

از زاویه بازاریابی، اپل به‌طور غیرمستقیم از همین ناهماهنگی شناختی سود می‌برد. هر بار که خریدار مجبور می‌شود قاب بخرد، شارژر بی‌سیم سازگار تهیه کند یا بیمه گران‌قیمت اپل‌کر (AppleCare) بگیرد، عملاً درگیر اکوسیستم اپل می‌شود. این همان جایی است که «نقص» ظاهری به یک «ابزار وفاداری» تبدیل می‌شود. مصرف‌کننده نه تنها گوشی می‌خرد، بلکه به مجموعه‌ای از خدمات و لوازم جانبی وابسته می‌شود.

در نهایت، باید گفت که اسکرچ‌گیت برای هر برند دیگری یک بحران جدی بود، اما برای اپل به یک داستان بازاریابی دیگر بدل شد. داستانی که ناخودآگاه به مشتری القا کرد: «این دستگاه آن‌قدر ظریف و ارزشمند است که باید بیش از هر چیز دیگری از آن مراقبت کنی.» و همین مراقبت، وابستگی روانی و اقتصادی او به برند را بیشتر کرد.

۵۸۵۸

خبرآنلاین: درباره خبرآنلاین خبرآنلاین که کار خود را از سال ۱۳۸۷ شروع کرده است تلاش دارد آخرین تحلیل‌ها و گزارش‌ها از مهم‌ترین اتفاقات روز ایران و جهان را به صورت آنلاین در اختیار مخاطبان خود قرار دهد. مشی رسانه‌ای: مشی رسانه‌ای این خبرگزاری، تحلیلی - خبری است و اعضای تحریریه این مجموعه می‌کوشند از قالب ظاهری خبرها فراتر رفته و به زوایای پنهان و آشکار حوادث سرک بکشند و با کندوکاو بیشتر، ناگفته‌ها و وجوه نامکشوف وقایع و حوادث را بیابند. این مجموعه رسانه‌ای خود را در امر اطلاع‌رسانی مستقل می‌داند و در چارچوب قوانین نظام جمهوری اسلامی و تعهد به آرمان‌های انقلاب اسلامی و امام راحل و شهیدان انقلاب، از درغلتیدن به تمایلات حزبی و جناحی پرهیز دارد. این مجموعه اما نقد و تحلیل کارشناسانه دستگاه‌ها، عملکرد مسئولان و احزاب را وظیفه ذاتی خود می‌پندارد و آن را با هدف ارتقای دانایی جامعه، حق پرسشگری شهروندان و وظیفه پاسخگویی مسئولان با جدیت دنبال می‌کند. تحریریه خبرآنلاین همچنین با بهره‌مندی از همکاران حرفه‌ای و با سابقه می‌کوشد عرصه‌های جدیدی در اطلاع‌رسانی بهنگام و شفاف بجوید و بگشاید. صورت‌بندی خبرآنلاین: <strong>صاحب امتیاز</strong>: علیرضا معزی <strong>مدیرمسئول:</strong> حسن لاسجردی <strong>شورای سردبیری:</strong> حسن لاسجردی . محمدرضا نوروزپور . فرهاد عشوندی . محمود ظهیرالدینی. داوود محمدی. سردبیر شبکه‌های اجتماعی: <strong>پایش:</strong> محمدباقر تهرانی <strong>ادمین:</strong> پوریا شاکری تحریریه: <strong>سیاست:</strong> فاطمه استیری <strong>اقتصاد:</strong> زهرا علی‌اکبری <strong>فرهنگ:</strong> حسین قره <strong>جامعه:</strong> مستوره برادران‌نصیری <strong>بین‌الملل:</strong> ابوالفضل خدایی <strong>ورزش:</strong> مرتضی رضایی <strong>چند رسانه‌ای:</strong> نوید صراف مرامنامه اخلاق حرفه‌ای خبرگزاری خبرآنلاین اعضای تحریریه «خبرآنلاین»، اعم از خبرنگاران، نویسندگان، عکاسان، دبیران و سردبیران، مجموعه اصول و معیارهای اخلاقی حرفه‌ای را با توجه به استانداردهای ‌این حرفه، به عنوان اصول اخلاقی خویش تلقی می‌کنند و رعایت آن را به عنوان مبانی مشترک حرفه‌ای وظیفه خود می‌دانند. این مرامنامه مقررات اداری یا مسائل انضباطی خبرآنلاین نیست، بلکه تنها اصول اخلاقی را تبیین می‌کند که روزنامه‌نگاران خبرآنلاین با رعایت آن، استقلال، اعتبار و درستکاری رسانه و مسئولیت‌ها و تحقق وظایف خود را تضمین می‌کنند. علاوه بر این، قانون مطبوعات و سایر قوانین مرتبط با فعالیت‌های رسانه‌ای نصب العین خبرآنلاین است. ۱. وظیفه آگاهی‌بخشی در راس وظایف حرفه روزنامه‌نگاری قرار گرفته است. انصاف و بی‌غرضی روزنامه‌نگار، خودداری وی از تبلیغ سیاسی و بازرگانی و مقاومت در برابر دیگر کانون‌های فشار، اصل خدشه‌ناپذیر روزنامه‌نگاران فعال در خبرآنلاین است. ۲. «خبرآنلاین» خود را متعهد می‌داند که با رعایت مفاد مرامنامه اخلاقی کلیه آحاد جامعه را مخاطب خود بداند و همواره در چارچوب قانون اساسی به اصول دینی و معتقدات مذهبی و آداب و سنن گروه‌های مختلف قومی و فرهنگی، احترام بگذارد. ۳. روزنامه‌نگاران خبرآنلاین در انجام وظایف حرفه‌ای خویش نه تنها در برابر صاحبان و مدیران موسسه بلکه در برابر خوانندگان و منافع و مصالح جامعه مسئولیت دارند.‌ این مسئولیت اجتماعی‌ ایجاب می‌کند اطلاعات کامل و به روز برای عموم با حفظ آزادی اطلاعات به منظور احقاق حق دسترسی به اطلاعات ارائه شود. ۴. وظیفه کسانی که وقایع مربوط به هر موضوع را شرح می‌دهند یا تفسیر می‌کنند این است که دانش لازم را درباره آن موضوع به نحوی که گزارش‌دهی و تفسیر به صورت دقیق و منصفانه امکان‌پذیر باشد کسب کنند. ۵. رسالت اجتماعی حرفه روزنامه‌نگاری‌ ایجاب می‌کند که روزنامه‌نگار همیشه در خدمت کشف و بیان حقیقت باشد. به موجب ‌این اصل، «خبرآنلاین» خود را متعهد می‌داند تا حد ممکن آنچه را که به راستی روی داده است و در آن شائبه دروغ راه ندارد، منعکس کند. ۶. روزنامه‌نگاران «خبرانلاین» خود را موظف می‌دانند در صورت ارتکاب به اشتباه، هرچه سریع‌تر آن را اصلاح کنند. اگر چه کار روزنامه‌نگاری با سرعت عمل همراه است،‌ این الزام نباید مانع کوشش و جست‌وجو برای پی‌بردن به صحت و سقم اطلاعات شود. همچنین بروز هر اشتباهی را به سرعت اطلاع می‌دهند و آن را در روزنامه تصحیح می‌کنند. ۷. خبرنگاران و نویسندگان «خبرآنلاین» بدون دخالت در ماجرا یا پیش‌فرض‌های خود، خبر و گزارش را تهیه و تنظیم می‌کنند. در عین حال «بی‌طرفی» به معنی بی‌نظر بودن «خبرآنلاین» و نویسندگان آن در قبال رویدادها نیست و روزنامه‌نگاران نظرات خود را در مقالاتی که تفسیر و تحلیلشان از مسائل است، بیان می‌کنند. ۸. روزنامه‌نگاران فعال در «خبرآنلاین» در انتشار مصاحبه‌های اختصاصی به حقوق مصاحبه‌شونده خود احترام می‌گذارند و متن تنظیمی مصاحبه را با رعایت حداکثر امانت‌داری منتشر می‌کنند. ضمنا در صورت درخواست مصاحبه‌شونده، ‌متن نهایی را به نظر او می‌رسانند و اصلاحات مورد نظر را اعمال و حتی در صورت انصراف وی از انتشار مصاحبه خودداری می‌کنند. ۹. به منظور رعایت حقوق مادی و معنوی خالقان و صاحبان آثار، خبرنگاران و نویسندگان «خبرآنلاین» حاصل کار دیگران را بدون ذکر منبع و در صورت لزوم کسب اجازه، باز انتشار نمی‌کنند. امضای یک روزنامه‌نگار تنها پای مطلبی قرار می‌گیرد که حاصل کار خود اوست. هرگونه سرقت ادبی، مخدوش ساختن متن‌ها، تصاویر، اسناد و نیز حذف اطلاعات اساسی مربوط به رویدادها نزد روزنامه‌نگاران «خبرآنلاین» مذموم و مطرود است. ۱۰. حریم خصوصی افراد محترم است و نباید بدون اجازه به آن وارد شد. روزنامه‌نگاران و نویسندگان «خبرآنلاین» با توجه خاص به حیثیت شخصی و زندگی خصوصی افراد، از تمامی مواردی که ممکن است با انتشار مطلب یا خبر آن به حیثیت افراد لطمه وارد آورد، اکیدا پرهیز می‌کنند. ۱۱. روزنامه‌نگاران و نویسندگان «خبرآنلاین» ادبیات پالوده و قلم متین را از مهم‌ترین ویژگی‌های خود می‌دانند و از لحن گزنده یا کلمات توهین‌آمیز علیه هیچ شخص یا نهادی، چه در خبر یا گزارش و چه در نظر، استفاده نمی‌کنند. ۱۲. روزنامه‌نگاران «خبرآنلاین» به طور مخفیانه از دوربین، میکروفن و یا دستگاه‌های ضبط صوت استفاده نخواهند کرد، مگر در زمانی که حق قانونی روزنامه‌نگار است، اما آشکارسازی لوازم فوق برای او مخاطره‌آمیز باشد. ۱۳. روزنامه‌نگاران «خبرآنلاین» برای کسب خبر، صریحا خود را روزنامه‌نگار معرفی می‌کنند و هرگز همچون کارآگاه یا جاسوس عمل نمی‌کنند. آنان همچنین از تحت فشار قرار دادن افراد برای کسب خبر پرهیز می‌کنند. ۱۴. روزنامه‌نگاران «خبرآنلاین» ضمن وقوف به آزادی خبر، تفسیر و انتقاد، می‌توانند از افشای منبع اطلاعات به جز صراحتی که قانون مطبوعات دارد (دستور مقام قضایی) خودداری کنند. محرمانه نگاه داشتن هویت منابعی که «خبرانلاین» نمی‌خواهد شناخته شوند، نافی ‌این اصل نیست که منابع خبری، جز در موارد استثنایی، باید به روشن‌ترین وجه معرفی شوند. از سوی دیگر ممکن است ناشناس ماندن اظهارکننده یک مطلب برای او فرصتی غیرمنصفانه فراهم آورد تا علیه دیگران سخن بگوید. در این صورت «خبرآنلاین» از انتشار اظهارات علیه دیگران توسط منبعی که نامش فاش نشود، پرهیز می‌کند. ۱۵. اولین و مهم‌ترین دغدغه روزنامه‌نگاران «خبرآنلاین»، تلاش در جهت ارتقای سطح کیفی وکمی مطالب «خبرآنلاین» است.‌ این بدان معناست که توفیق «خبرآنلاین» در تهیه و انتشار اخبار و گزارش‌های دست اول نتیجه تلاش‌های بی‌وقفه روزنامه‌نگاران آن است. ۱۶. روزنامه‌نگاران «خبرآنلاین» به حق دسترسی به مطالب، اخبار و گزارش‌های جمع‌آوری شده واقفند و پیش از انتشار مطالب تهیه شده مبادرت به فروش، واگذاری و افشای بخشی یا تمام آن مطلب به افراد خارج از خبرآنلاین علی‌الخصوص رسانه های رقیب، دوستان و وابستگان نزدیک خود نخواهند کرد. آنان با آگاهی کامل از خط‌مشی و سیاست‌های کلی روزنامه، متعهدانه و وفادارانه در جهت پیشبرد ‌این اهداف گام برمی‌دارند. ۱۷. روزنامه‌نگاران «خبرآنلاین» نام و عنوان «خبرآنلاین» را مورد استفاده شخصی قرار نمی‌دهند. آنان کارت‌های خبرنگاری خود را تنها در مواقع کسب خبر و امور مرتبط با حرفه خود یا ورود به سازمان‌های دولتی یا خصوصی به کار می‌گیرند. ۱۸. اظهارنظر نسبت به شخصیت‌های مورد توجه مخاطبان از جمله هنرمندان و ورزشکاران در قالب گفت‌وگو و یا نوشته از سوی روزنامه‌نگاران نباید کیفیت محتوا را تا سرحد نشریات زرد پایین آورد. ۱۹. از آنجا که کسب اخبار دست اول و انتشار آن یکی از ویژگی‌های بارز رسانه‌هاست و ‌این فرآیند منجر به جذب مخاطب بیشتر برای یک رسانه می‌شود، روزنامه‌نگاران «خبرآنلاین»، تمامی رسانه‌های خبری دیگر اعم از رسانه‌های چاپی، الکترونیکی، تصویری و صوتی را که در جهت تضاد و یا حتی همسو با رسانه خود هستند رقیب حرفه‌ای می‌انگارند و بر ‌این اساس، همکاری و فعالیت با آنان (در هر سطحی) را بدون مشورت و صلاحدید حوزه سردبیری، مغایر با تعهدات اخلاقی و حرفه‌ای می‌دانند. ۲۰. ارائه هرگونه اطلاعات محرمانه داخلی و اداری خبرآنلاین مغایر با وجدان و مسئولیت اخلاقی و حرفه‌ای روزنامه‌نگاران در قبال مجموعه خبرآنلاین است. ۲۱. داشتن صفحات شخصی در فضای مجازی حق مسلم هر فرد است. روزنامه‌نگاران «خبرآنلاین» نیز ازاین قاعده مستثنی نیستند. مهم نیست که تا چه میزان تلاش می‌کنند مطالبشان متمایز از مطالب موجود در خبرآنلاین باشد؛ بلکه نکته‌ اینجاست که به‌ هر حال مخاطبان، آنها را به عنوان روزنامه‌نگاران «خبرآنلاین» می‌شناسند و دیدگاه‌ها و نظراتشان را مرتبط با خط‌مشی آن تلقی می‌کنند. با علم به‌ این موضوع، روزنامه‌نگاران «خبرآنلاین» هرگونه فعالیت مجازی، حضور در شبکه های اجتماعی و یا مصاحبه و سخنرانی بدون در نظر گرفتن صلاحدید خبرآنلاین را مغایر با وجدان اخلاقی و حرفه‌ای خود می‌دانند. ۲۲. روزنامه‌نگاران فعال در «خبرآنلاین» از نوشتن در مورد مسائلی که نفع مستقیم مادی برای آنها و وابستگانشان دارند، پرهیز می‌کنند. از اطلاعاتی که به واسطه شغلشان به دست می‌آورند برای کسب منافع مالی و اقتصادی استفاده نمی‌کنند و این اطلاعات را به‌ این منظور در اختیار بستگان یا دوستانشان قرار نمی‌دهند. ۲۳. هرگونه مشارکت و همکاری تعهدآور با سازمان‌های حوزه فعالیت خود (اعم از استخدام، همکاری پاره‌وقت، انجام پروژه‌های مشترک و ارائه مشاوره و غیره) از نظر روزنامه‌نگاران «خبرآنلاین» مورد پذیرش نیست. چرا که ‌این نوع وابستگی‌ها به سازمان‌هایی که تحت پوشش خبری ‌این رسانه قرار دارند، بدون شک دیدگاه‌ها و نظرات روزنامه‌نگاران را به مرور زمان تحت‌ تاثیر خود قرار می‌دهد و از بازده کاری آنان می‌کاهد. ۲۴. روزنامه‌نگاران فعال در «خبرآنلاین» در مورد پذیرش هدایایی که از طرف اشخاص یا سازمان‌ها و نهادها ارائه می‌شود احتیاط می‌کنند. هر هدیه‌ای که ‌این شائبه را به وجود ‌آورد که در قبال آن انتظار همدلی به هنگام تهیه مطلب وجود دارد فورا پس داده می‌شود. اگر به روزنامه‌نگاری مستقیما پیشنهاد همکاری در قبال دریافت هدیه ارائه شد، موضوع را به مدیران مجموعه اطلاع می‌دهد و چنین موضوعی ممکن است بنا به صلاحدید سردبیر به اطلاع خوانندگان برسد. در عین حال روزنامه‌نگاران فعال در «خبرانلاین» هدایای ارزان‌قیمتی را که با «حسن نیت» ارائه می‌شود با احترام می‌پذیرند. هدایای گران‌تر را محترمانه باز می‌گردانند یا در اختیار روزنامه قرار می‌دهند تا به مصارف عمومی برسد. جوایز و هدایای بزرگداشت رسمی روزنامه‌نگاری از ‌این قاعده مستثنی است. ۲۵. روزنامه‌نگاران فعال « خبرآنلاین» سفرهایی را که هزینه آن به عهده سازمان و نهاد خاصی است قبول نمی‌کنند مگر با اجازه روزنامه و در صورت مهم بودن اطلاعاتی که قرار است در سفر جمع‌آوری شود. تبیین مواضع خبرگزاری «خبرآنلاین»: چگونه اصولگرایانی هستیم؟ با توجه به دوقطبی موجود ،‌ ما به اصولگرایان تعلق داریم و بدیهی است به اصول مشترک، باورمند و ملتزمیم که به دلیل رعایت اختصار از شرح آن صرف نظر می شود . آن چه در زیر می آید ما را از سایر جریان ها بویژه جریان غیر اصولگرایی متمایز می سازد؛ در عین حال با عنایت به گستردگی طیف اصولگرایی ، به برخی تفاوت برداشت های ما با سایر عزیزانی که در این طیف تعریف می شوند اشاره شده است: ۱. اصول مشترک جبهه اصولگرایان اعتقاد و التزام به اسلام ، انقلاب ، نظام ، امام و رهبری است. هر جریان یا فردی که به این اصول واقعا معتقد و ملتزم باشد و قرائت او از این اصول براساس قرائت رهبری باشد ، اصولگراست ، هر چند درسایر مسائل دارای سلوک، نظرات و سلیقه های متفاوتی باشد . به عبارت بهتر ، نقطه کانونی همه اصولگرایان، بینش واحد است و تمایزات آنها فقط در روش و منش نمود می یابد. ۲. پرده پوشی وکتمان انتقاد به همه دستگاه های کشور را، حتی آنهایی که توسط اصولگرایان اداره می شوند روا نمی دانیم و تمجیدات بی مبنا را ‌مصداق تعصب جاهلی قلمداد می کنیم. ۳. اتکای برخی سیاسیون به رسانه های فارسی زبان بیگانه علاوه برآن که نوعی توهین به رسانه های داخلی قلمداد می شود ،‌ مصداق حدیث خانواده را نزد غیربردن است. نباید فراموش کنیم اساس تاسیس رسانه های فارسی زبان توسط دولت های مخالف ایران ، فعالیت حرفه ای نیست و بنابراین یک عنصر هوشمند و دلسوز منافع ملی، تحت هیچ شرایطی، حتی بی مهری عامدانه ، بازیچه نمی شود و در این دام نمی افتد. ۴. معتقدیم می توان با افراد و افکارمخالف بود و مرزبندی داشت ولی در عین حال آنان را محترم شمرد. ادبیات دور از ادب را نشانه صراحت یا انقلابی گری نمی دانیم. ۵. بسنده کردن به افراد همجور را نوعی تعصب قبیله ای می شماریم که ضمنا کیان کشور را نیز به مخاطره افکند. بر همین منوال با خط کشی های سیاه و سفیدکه به رادیکالیسم دامن می زند موافق نیستیم. خود و هم مسلکان جناح متبوع را مصداق تام دیانت، حقیقت،‌ سلامت، ولایت، صداقت، خدمتگزاری،‌ انقلابی گری و حافظ ارزشها نمی دانیم تا به تبع آن هر کسی را که مثل ما فکر نمی کند جرثومه لاابالی گری ، فساد، خیانت و بطلان بنامیم. ۶. تقسیم بندی های کور و بدون مبنا سبب می شود کشور را از ظرفیت انسانی انقلاب محروم کنیم. به عبارت بهتر عدم استفاده از توانایی مدیرانی در درون خانواده بزرگ انقلاب که برای تربیت آنان، هزینه شده است علاوه برآن که انسجام و همدلی را به تاخیر می اندازد و تخم کینه را می پروراند به پیشرفت کشور نیز آسیب می رساند و الگوی خوبی در مصرف نیروی انسانی نیست. این سخن به معنای آن نیست که جناح مستقر ، مصادر کلیدی و راهبردی را در اختیار رقیب قرار دهد و یا سیاستگذاری های مهم به مدیرانی سپرده شود که با جریان غالب ، همسو نیستند و یا از ارزشهای محوری نظام کوتاه می آیند بلکه به معنای آن است که از تجربیات و مهارت های آنان در جایگاه های غیرحساس استفاده شود تا ضمنا با امید به طلوع دوباره به نشاط فضای اجتماعی و مدیریتی کشور مدد رساند نه آن که هرکس از مانیست ، به طورکل از صفحه و صحنه مدیریتی کشور حذف شود. سیاست اصولی و راهبردی «جذب حداکثری ، دفع حداقلی » ضمنا به حفظ مدیران کشور در داخل نظام کمک می کند و مانع از «گریز از مرکز» می شود. ۷. انتقاد درآموزه های دینی ، حق و بلکه وظیفه امت برحاکمان است و درجهان معاصر نیز از حقوق شهروندی قلمداد می شود . طبیعی است که انتقاد در رسانه ها جلوه بیشتری می یابد و از همین رو یکی از کارکردهای محوری رسانه ها ، ‌انتقاد دانسته می شود و لذا در قانون مطبوعات نیز به رسمیت شناخته شده است. همه مدیران ، مطابق خطابه های معمولشان ، طرفدار نقدند ! اما بسیاری از آنان ، بلافاصله با قید «سازنده» هر نقدی را که به مذاقشان خوش نیاید مشمول انتقاد غیرسازنده یا مخرب می دانند . ازدیدگاه بسیاری از مدیران،‌ نقد یعنی قربان صدقه رفتن در مطلع کلام و سپس بیان فهرست کامل محاسن فرد یا کار ، و احتیاطا" چند جمله کوتاه و البته غیرمهم در بیان کاستی ها؛ آن هم موضوعاتی کاملا فرعی و پیش افتاده که پاسخ های «افکار عمومی راضی کن» از قبل در چنته منقود آماده باشد. کم تحملی مدیران کشور نسبت به انتقاد- که متاسفانه برخاسته از فرهنگ عمومی ماست - به زیان کیان کشور است ، ضمن آن که مساوی دانستن هر انتقاد به یک فرد یا دستگاه را مساوی انتقاد به کلیت نظام دانستن ، بهانه ای برای فرار از لوازم مسئولیت پذیری است . اگرچه انتقاد نباید توهین آمیز باشد اما گمان می رود گونه شناسی کشف شده توسط مدیران اجرایی و جعل صفت هایی چون سازنده ، منصفانه ومخرب - که در ادبیات سیاسی و رسانه ای کشورباب شده است- به منظور تعطیل کردن اساس انتقاد است. نیت فرد منتقد ،‌ چندان نقشی در موضوعیت نقد و محتوای آن ندارد . به زعم ما نقد باید فنی ، مستدل و روشمند باشد و حتی اگر نیت صالحانه و خیرخواهانه نداشته باشد و با هدف تخریب نیز صورت بگیرد و یا راه حل ارائه نکند می تواند نقد نامیده شود ، هر چند چنین نقدی بدون شک در اثربخشی بر فرد یا دستگاه ذیربط ، جا افتادگی اجتماعی و داوری عامه تاثیر منفی دارد . شرط اصلی نقد، رعایت چارچوب های کارشناسی است نه نیت مستتردر آن . اما درهرصورت نقد نباید متضمن دروغ ، توهین، تحقیر و افترا باشد زیرا در آن صورت منطقا نقد نامیده نمی شود بلکه بترتیب دروغ ، ‌توهین ،‌ تحقیر و افتراست! نمی توان نقدی را که متضمن بیان نقاط قوت فرد یا عمل نیست و صرفا کاستی ها را بیان می دارد نقد نادرست خواند ، هرچند که اخلاقا" بهتر است نقاط قوت نیز بیان شود. یادمان باشد بررسی صحت و سقم در وظایف منطق می گنجد و صدور حکم حسن و قبح در دایره اخلاق . لذا گفته می شود چنان نقدی ، درست است ولی ممکن است اخلاقی نباشد یا تهی از اثر شود. نقد، کفه ترازو نیست که بگوییم باید تساوی رعایت شودزیرا بحمدالله تریبون های رسمی هردستگاه به اندازه کافی زحمت تمجید را متقبل می شوند ! پس قرار نیست در هنگام نقد ، بحث مستوفایی درکمالات فــرد یا عمل مورد انتقاد داشته باشیم. گزاره های قبل البته به معنای آن نیست که به خود اجازه می دهیم که نیت تخریبی بر نقدهای ما سایه بیفکند. ۸. برخی اصول قانون اساسی جنبه رکن دارد. مقولاتی نظیر حاکمیت دینی ، ولایت فقیه ، رجوع به رأی مردم ، آزادی های مدنی ، حقوق شهروندی و عدالت گستری . این اصول ، روح حاکم بر انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی را تشکیل می دهندو نقطه متمایز مردمسالاری دینی با دمکراسی لیبرال یا حکومت های خودکامه است . براین مبنا کسانی را که به نام اصلاح طلبی یا هر نام دیگر به اصول محوری قانون اساسی بی اعتنایند داخل نظام نمی دانیم و با آنان مرزبندی روشنی داریم . ۹. ولایت فقیه، یک ایده دینی و از اصول محوری قانون اساسی ماست که نه مثل برخی اصلاح طلبان ، ‌از روی اضطرار بلکه بدان باور داریم. علاوه بر این جنبه دینی و قانونی، عقل نیز با توجه به شرایط عمومی کشور و جو تخاصم بین المللی به وجود اصل و مصداق آن حکم می دهد . ما نه تنها به دلیل تصریح ولایت فقیه در قانون اساسی به آن التزام داریم بلکه به دلیل مفهوم ولایی آن که نشات گرفته از تفکر شیعی است به آن پایبندیم . یکی از تفاوت های اصولگرایان با دیگر جریان های سیاسی در نگاه و تلقی آنان از رهبری است . اگر چه کسی که به حکم حکومتی گردن می نهد (‌حتی اگر آن را قبول نداشته باشد) مأجور است اما اصولگرایان ، اطاعت را به امری درونی تبدیل کرده اند و عنصر«قبول» را نیز به آن افزوده اند . درست است که قائل نبودن شأن و اختیاری بیشتر ازآن چه که در قانون اساسی برای ولایت فقیه و رهبری درج شده است اندیشه ای انحرافی یا حرکتی ضد انقلابی محسوب نمی شود اما اصولگرایان ، نظر رهبری را ملاک می دانند و راهبردها ، سیاستها و مواضع خود را بر اساس آن تنظیم می کنند. از دیدگاه اصولگرایان ، رهبری فقط یک رکن مهم در نظام دیوانی کشور و یا مقامی که مطابق قانون اساسی بر سه قوه نظارت دارد نیست بلکه جنبه ای معنوی و عاطفی نیز دارد و سمبل کشور، محور وحدت و فصل الخطاب منازعات است و از این رو یک نعمت محسوب می شود که شکرانه آن ، همسویی و اطاعت است ، نه بهانه های ظاهرا" مستدل و حقوقی برای رفع تکلیف یا فرار از ولایت پذیری . در عین حال ، برخلاف افراد شعار زده اشعری مسلک ، بین سلیقه شخصی ، توصیه ، الزام و حکم حکومتی تفاوت قائلیم که هریک الزامات متفاوتی دارند . ۱۰. اصل استقلال و تفکیک قوا ضرورتی جدی است که به قوام ملک می انجامد زیرا قدرت گرفتن انحصاری هر قوه ، زمینه ساز خودکامگی است . دولت قوی حق دارد از تمامی ظرفیت های قانونی خود استفاده کند و تمامی شئون اداری و اجرایی کشور را مطابق قانون اساسی در اختیار داشته باشد . مجلس مقتدر از ساز وکارهای قانونی خود (‌قانونگذاری ، تصویب اسناد بالادستی ، بودجه سالانه ، سوال ، تحقیق و تفحص ، رای اعتماد ، استیضاح وزیران ، عدم کفایت رئیس جمهور ، دیوان محاسبات و عضویت در شوراهای فرا دستگاهی) استفاده می کند و در عین حال ، ‌همگان به داوری دستگاه قضا گردن می نهند. با وجود قوه قضائیه مقتدر است که حاشیه های امنیت برای همه ،‌ بالسویه رنگ می بازد و هیچ عنصر صاحب قدرت یا مدیری جرات قانون شکنی ، ظلم به دیگران و فساد به خود نمی دهد و متقابلا بازار افشاگری های خطابه ای و خیابانی تعطیل می شود و کسی جرات نمی کند به دیگری اتهام بدون سند زند. ۱۱. آئین نامه اخلاقی- حرفه ای خبرآنلاین قبلا و به صورت رسمی اعلام شده است و مواضع ده گانه بالا نیز به تدریج و حسب ضرورت تکمیل خواهد شد.
Related Post