حل مسائل زنان صرفا با قوانین و سیاستهای رسمی ممکن نیست
خبرگزاری مهر گروه جامعه؛ مسائل زنان در ایران، علیرغم گسترش قوانین و سیاستهای مرتبط، همچنان با چالشهای فرهنگی و اجتماعی مواجه است. فاصله میان فرهنگ رسمی و زیست برخی زنان و ناکارآمدی نهادهای میانجی، موجب شده است که بسیاری از دغدغههای زنان به سطح سیاست یا اصلاح رفتاری محدود بماند و به راهحلهای واقعی و عملی نرسد. ضرورت بازنگری فرهنگی، استخراج معنا از زندگی واقعی زنان و ایجاد سازوکارهای مشارکت فعال، از جمله ضرورتهای امروز برای عبور از بحرانهای فرهنگی و اجتماعی زنان محسوب میشود.
مریم شمس، فعال و پژوهشگر حوزه زنان و خانواده در گفتگو با خبرنگار مهر، در حاشیه نخستین میزگرد تخصصی رویداد یاقوت با بررسی ریشههای اجتماعی مسئلهسازی در وضعیت زنانه و تضادهای فرهنگی گفت: یکی از عمیقترین چالشهای فرهنگی جامعه ما این است که با وجود گسترش قوانین و سیاستهای مرتبط با زنان، مسئله زنان همچنان لاینحل باقی مانده است. دلیل این امر را باید در پویایی فرهنگی جستوجو کرد؛ فرهنگی که توان انطباق با واقعیتهای زیست زمان را ندارد. فرهنگ رسمی ما از تطبیق با تغییرات اجتماعی و اقتصادی زندگی روزمره زنان ایرانی ناتوان است. در واقع، ما با دو فرهنگ مواجهیم: فرهنگ رسمی که متأثر از سیاستهای دولتی است و تلاش دارد الگوی خاصی از نقش زنان را ترویج دهد، و فرهنگ اجتماعی که حاصل تجربه واقعی زنان در عرصه آموزش، فناوری، جهانیشدن و تحولات اقتصادی است. تضاد میان این دو فرهنگ به تولید مسائل اجتماعی منجر میشود.
شمس تأکید کرد: فرهنگ رسمی از زبان نهادهای دینی سخن میگوید، در حالی که سبک زیست واقعی زنان در دانشگاه، بازار و خانواده تجربه میشود. فاصله گرفتن این دو فرهنگ از یکدیگر، مسئلهساز است.
شکاف فرهنگ رسمی و زیست واقعی زنان؛ ضرورت بازتعریف معنا و مشارکت فعال
وی پنج محور اصلی برای تحلیل این مسئله برشمرد و گفت: محور نخست، شکاف میان فرهنگ رسمی و زیست واقعی است. در ظاهر، زنان ایرانی پیشرفت چشمگیری در آموزش داشتهاند اما در سطوح مدیریتی و تصمیمسازی همچنان سهم اندکی دارند. این مسئله به تعریف نادرست از فاعل فرهنگی بازمیگردد. محور دوم، ضرورت عبور از مدیریت رفتار به مدیریت معناست. جامعه ما بر کنترل ظاهری و رفتاری زنان تمرکز دارد در حالی که بحران در سطح معنا رخ داده است. ما باید معنا را از درون زندگی واقعی زنان استخراج کنیم. نباید روایت زنانه را از بالا تعریف کنیم بلکه باید از دل زیست واقعی زنان معنا را استخراج کنیم.
شمس با اشاره به ضرورت بازنگری فرهنگی گفت: ارزشهایی که زمانی معنا داشتند، امروز نیاز به بازتعریف دارند. زن ایرانی امروز نیازمند مشارکت اقتصادی است و نمیتواند تنها در خانه بماند. اگر فرهنگ رسمی با زمانه گفتگو نکند، مسئله تولید میشود.
وی در ادامه محور سوم را مطرح کرد و گفت: باید نهادهای میانجی میان جهان رسمی و جهان پژوهشی ایجاد شود. پژوهشهایی که درباره هویت مطلوب بانوی طلبه انجام شده، نشان میدهد الگوهای فعلی پاسخگوی زن معاصر نیست. بانوی طلبه باید استقلال فکری داشته باشد و بتواند در فضای گفتگو و عدالت زمانی، نقش فاعل را ایفا کند.
وی تصریح کرد: متأسفانه در تصویرسازیهای فرهنگی، زنان غایباند و این امر باعث کاهش اعتماد آنان به نهادهای رسمی میشود. به عنوان مثال، وقتی بانویی در سطح جهانی افتخارآفرینی میکند و رسانهها او را به عنوان زن موفق و باکرامت نشان میدهند، این پیام منتقل میشود که ارزش دینی و موفقیت اجتماعی میتواند همزمان وجود داشته باشد.
شمس خاطرنشان کرد: باید نه از دین عبور کرد و نه از زمان؛ بلکه باید میان دین و زمانه تعامل برقرار شود. اگر چنین گفتوگویی شکل گیرد، زن دیگر موضوع سیاست نخواهد بود بلکه خود مبنا و معنا در نظام فرهنگی میشود.
بر اساس گفتههای مریم شمس به نظر میرسد حل مسائل زنان تنها با قوانین و سیاستهای رسمی ممکن نیست و نیازمند تعامل میان فرهنگ رسمی و زمانه، استخراج معنا از زندگی واقعی زنان و ایجاد نهادهای میانجی برای تقویت استقلال فکری آنان است. وی تأکید کرد که حضور زنان در تصویرسازیهای فرهنگی، مشارکت اقتصادی و اجتماعی و امکان ایفای نقش فعال، اعتماد آنان به نهادهای رسمی را افزایش میدهد و نشان میدهد که ارزش دینی و موفقیت اجتماعی میتواند همزمان وجود داشته باشد. به گفته شمس، زمانی که زن به عنوان فاعل و معنابخش در نظام فرهنگی شناخته شود، مسائل او از سطح دغدغه به سطح طراحی و اقدام پیش خواهد رفت و دیگر موضوع صرف سیاست یا کنترل نخواهد بود.
گفتنی است رویداد «یاقوت» به همت مرکز راهبری و همآهنگی بانوان سازمان تبلیغات، با هدف ارائه الگوی جامع از «تشخیص تا اقدام» در حوزه مسائل زنان، برگزار شد. این ر. یداد تلاش دارد تا موضوعات مرتبط با زن را از سطح دغدغه به سطح طراحی نظاممند و اقدام عملی ارتقا دهد.