تلویزیون زبان معیار را شکل میدهد؛ اهمیت برنامه ورزشی بیشتر از ادبی!
اسماعیل امینی مدرس و پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی به بهانه فرارسیدن روز شعر و ادب فارسی، در گفتگو با خبرنگار مهر به نقش و وظیفه تلویزیون در حفظ و پاسداشت زبان و ادبیات فارسی پرداخت و گفت: هرچند که تلویزیون طی سالیان اخیر، تا حدودی سلیقهای عمل کرده و بخشی از مخاطبان خود را از دست داده است اما در نهایت رسانهای بسیار تأثیرگذار است که در همه خانهها حضور دارد. زبانی که تلویزیون برمیگزیند چه در فیلمها و سریالها و گفتگوها و چه حتی در خبر و گزارشها به تدریج بر زبانهای دیگر اثر میگذارد. این تأثیر هم در سطح اصطلاحات و تعابیر و هم در نحو و ساختار زبان دیده میشود و در زبان نوشتاری و گفتاری مردم بازتاب پیدا میکند. این تلویزیون بود که ابتدا برخی تعابیر نادرست مانند «گاهاً»، «خواهشاً» یا استفاده از «درود» به جای «سلام» را رواج داد.
کمتوجهی به زبان فارسی و متون ادبی در برنامههای صداوسیما
وی ادامه داد: زبانی که تلویزیون به کار میگیرد، تنها وسیلهای برای انتقال پیام نیست بلکه پیام پنهانتری نیز دارد؛ اینکه این زبان، زبان رایج و معیار است. از همینجاست که تأثیر تلویزیون بر لهجهها نیز دیده میشود. چنانکه در سه دهه اخیر، بسیاری از لهجههای محلی تضعیف شدهاند و نسل جوان میکوشد همانگونه سخن بگوید که در تلویزیون رایج است.
وی افزود: در گذشته، رسم خوبی در صداوسیما بود که در آن مجریان پیش از آغاز کار، دورهای برای آشنایی با متون ادب فارسی و طرز صحیح خواندن میگذراندند و استادان برجستهای نیز به این امر میپرداختند. افزون بر این، شورای عالی ویرایش نیز در صداوسیما حضور داشت که بر زبان برنامهها نظارت میکرد. اما امروز همه اینها کنار گذاشته شده است. من خودم از طرفداران جدی فوتبال هستم. تلویزیون ساعتها وقت صرف برنامههای ورزشی میکند و برای یک مسابقه ساده باشگاهی پنج ساعت برنامه دارد اما برنامههای کمی درباره زبان فارسی و متون ادبی ما که مهمترین منبع فرهنگیمان است در تلویزیون وجود دارد.
«دو نقطه» طراحی و محتوای خوبی داشت
این شاعر و منتقد ادبی با تاکید بر زبان نسل نوجوان و نقش تلویزیون در پرورش آن عنوان کرد: تفاوت زبانی نسل نوجوان با زبان معیار و ادبی، پدیده تازهای نیست. در همه دورهها نوجوانان برای خود زبانی متمایز میساختهاند. این تفاوت زبانی همانند تفاوت در پوشش و سبک زندگی، یک دوره گذرا است و چندان جای نگرانی ندارد. با این حال، یکی از کارهای شایستهای که اخیراً تلویزیون انجام داده برنامه «دو نقطه» است. در این برنامه مسابقهای میان دانشآموزان مقطع دبیرستان برگزار میشود که بسیار خوب طراحی شده و از نظر محتوا نیز ارزشمند است. چنین برنامههایی میتوانند ارتباط نوجوانان را با زبان فارسی محکمتر سازند و جای چنین برنامههایی در تلویزیون بسیار خالی است.
وی ادامه داد: نظارتهای موجود صرفاً در حوزه سیاست است، نه زبان و فرهنگ. از جمله نمونههای قابل توجه، سریال مربوط به زندگی شهریار بود. بازیگری که نقش شهریار را ایفا میکرد، نه تنها اشعار شهریار، بلکه اشعار حافظ و دیگر شاعران را نیز به غلط میخواند و با وجود اعتراضات مکتوب، هیچ تغییری رخ نداد. بعدها همان بازیگر به عنوان «ادیب» و «صاحبنظر» در برنامهها حاضر شد و باز هم اشعار جعلی و غلط خواند و نقدهای بیپایه ارائه کرد.
امینی با اشاره به برنامههایی چون «مشاعره» و «کتابباز» که توجهات زیادی را به خود جلب کرده بودند، گفت: درباره مشاعره باید بگویم که با هر گونه آن مخالفم. در مدارس باب شده تکبیتهایی را حفظ کنند و با شتاب بخوانند، به باور من این کار نابودی شعر است. شعر، تکبیت نیست. برنامه «مشاعره» نیز محتوای خوبی نداشت، چراکه بسیاری از اشعار را غلط میخواندند و تنها هیجانی بیهوده ایجاد میشد.
تلویزیون فکر میکند شعر به خودی خود جذاب نیست!
وی افزود: برنامه «کتابباز» وزین و ارزشمند بود اما متأسفانه برخی عناصر رایج و سطحی در آن نیز نفوذ کرده بودند برای مثال، مهمانانی میآمدند و سخنان بیپایه روانشناسی زرد مطرح میکردند که هیچ ارتباطی با کتاب و کتابخوانی نداشت. یا کسانی که درباره ادبیات اظهارنظر میکردند اشعار جعلی میخواندند. برنامه «سرزمین شعر» شبکه چهار هم به صورت مسابقه برگزار میشد. در حالیکه برای معرفی شعر، مسابقه بستر مناسبی نیست. تلویزیون بر این گمان است که شعر به خودی خود جاذبه ندارد و باید با مسابقه و هیجان همراه شود. در حالیکه تجربه نشان داده مردم حاضرند برای شنیدن شاهنامه، مثنوی و غزل سعدی و حافظ، حتی شهریه پرداخت کنند و در کلاسها شرکت کنند.
امینی در پایان زبان فارسی را یک سرمایه ملی دانست و اظهار کرد: زبان فارسی تنها متعلق به معلمان زبان یا اهل ادب نیست بلکه سرمایه ملی همه ایرانیان است. همانند میدان نقشجهان، تختجمشید یا گنبد کاووس، زبان فارسی نیز میراث مشترک ماست. اگر آسیب ببیند، همه ما آسیب دیدهایم. زبان ملی، پشتوانه فرهنگ است. در شبهقاره هند، زبان ملی از میان رفت و اکنون زبانهای بیگانه جایگزین آن شدهاند. امروز طلیعه این خطر در زبان فارسی نیز آشکار شده است.