پس لرزههای سخنرانی پزشکیان/ سخنان پزشکیان احتمال حمله نظامی را افزایش داده است؟
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از هممیهن، رئیسجمهور مسعود پزشکیان در روزهای اخیر دیداری با اصحاب رسانه داشت و سخنانی در پاسخ به سوالات حضار بیان کرد که انعکاس آن در رسانهها موجی از واکنشها را به همراه آورد.
در این جلسه وقتی نوبت به حسین شریعتمداری، مدیرمسئول روزنامه کیهان رسید، او با همان نگاه همیشگی به مذاکره که آشنای همه آنها که گشتی در مطبوعات زدهاند، هست، گفت: «من در مورد آمریکا عرض بکنم، مذاکره با آمریکا یعنی تسلیم. برای اینکه مذاکره بر اساس مکانیزم مذاکره سه بخش دارد. یک بخش کف مذاکره، دیگری میانه مذاکره و بخش سوم سقف مذاکره است. کف مذاکره موارد مشترک است، میانه مذاکره بدهبستانهاست و سقف مذاکره نتیجهای است که از مذاکره میگیریم…» و پزشکیان در همین جلسه درباره مذاکره گفت: «من تصور نمیکنم با دعوا کردن بتوانیم به جایی برسیم، ولاَ تَدْفَعَنَّ صُلْحاً دَعَاکَ إِلَیْهِ عَدُوُّکَ، صلحی که دشمن تو را به آن دعوت میکند دفع نکن (نامه ۵۳ نهجالبلاغه). کسی نگفته وقتی من حرف زدم، میروم تسلیم میشوم. اصلاً در ذات ما تسلیم شدن نیست، اما چه کسی گفته که «از حرف زدن بترسید.» حرف نمیزنیم. میخواهیم چه کار کنیم؟ گفتوگو نمیکنیم.
میخواهیم چه کنیم؟ میخواهی بجنگیم؟ او آمد زد و ما برویم درست کنیم و او باز هم بزند. یکی بگوید که چه کار کنیم؟ اینها مسائلی نیست که بخواهیم احساسی با آن برخورد کنیم و این را هم بگویم ما بدون رضایت و هماهنگی با مقام معظم رهبری هیچ کاری نخواهیم کرد حتی اگر مخالف نظر خودمان باشد. چون به این موضوع اعتقاد دارم نه اینکه بخواهم شعاری بگویم و هم از نظر علمی و هم اعتقادی به نظرم باید این اتفاق بیفتد ولی وقتی هماهنگ کردیم بهتر است بقیه گیر ندهند که چرا این کار را کردیم بدون هماهنگی هم کاری نخواهیم کرد آنچه مصلحت مردم و کشور است باید انجام گیرد.»
همین یک جمله که «اگر حرف نزنیم، میخواهیم چه کنیم؟» کافی بود که موجی از واکنشها شکل گیرد و البته تندروها هم به موجسواری بر آن بپردازند و حتی تا جایی پیش روند که موضوع کفایت رئیسجمهور را مطرح کنند. در ادامه با نگاهی به مواضع موافقان و مخالفان سخنان رئیسجمهور به ارزیابی آنها میپردازیم.
«ما اهل دعوا نیستیم» پزشکیان و سیاست خارجی ما
شاید یکی از پرواکنشترین اظهارنظرها درباره سخنان مسعود پزشکیان، انتقاد تند فؤاد ایزدی، چهره نزدیک به سعید جلیلی و از آنهاست که در جرگه رادیکالها جایگاه ویژه دارد. او در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «برداشت مقامات آمریکایی از سخنان جناب آقای رئیسجمهور این خواهد بود که حمله بعدی به ایران هزینه جدی برای آمریکا نخواهد داشت. یعنی سخنان اخیر ایشان احتمال حمله نظامی بعدی به ایران را افزایش داد.
اگر این جمله که ما اهل «دعوا» نیستیم مانع جنگ بود حمله قبلی اتفاق نمیافتاد.» در پی این سخنان چهرههای حامی مذاکره و نگران از تبعات جنگ به آن واکنش نشان دادند؛ از جمله احمد زیدآبادی، فعال سیاسی و تحلیلگر که در یادداشتی با عنوان «پزشکیان بگوید «اهل دعواست» مشکل حل میشود؟» نوشت: «واضح است که صرفِ بیان «ما اهل دعوا نیستیم» نه میتواند از وقوع یک جنگ جلوگیری کند و نه سبب آغاز آن شود، زیرا هر جنگی ریشهها، زمینهها و علل و عوامل بسیاری دارد. بیان چنان جملهای، فقط صلحطلبی یک طرف داستان را به نمایش میگذارد.
اما اینکه سخنان دیروز آقای پزشکیان «احتمال حمله نظامی را افزایش داده است» واقعاً به جوک شبیه است!» وی در ادامه آورده است: «چرا برخی محافل جریان اصولگرا، بر لزوم به کارگیری زبانی جنگجویانه و تهدیدآمیز از طرف رئیسجمهور اصرار دارند؟ اگر تصورشان این است که زبان جنگجویانه و تهدیدآمیز مانع بروز جنگ میشود که در این صورت، درکی بچهگانه از پدیده جنگ و مناسبات بینالملل دارند، اما اگر واقعاً مشتاق بروز جنگ دیگری هستند، چه خیری از آن برای مردم و مملکت و حتی خودشان متصورند؟»
همچنین در این زمینه عباس موسایی، فعال سیاسی اصلاحطلب، در یادداشتی برای راهبرد با عنوان «دعواطلبی برای راست افراطی هویتساز است» به سخنان ایزدی واکنش نشان میدهد و مینویسد: «به نظر میرسد ایزدی روایت و ترجمان جریان ضداصلاح در داخل را در بیتوجهی به وفاق و گزاره «ما اهل دعوا نیستیم» به مقامات آمریکایی هم تعمیم و تسری داده است.
به عبارتی، میتوان گفت که منظور ایزدی آن است که این جریان استثناگرای ضدملی است که گزاره «ما اهل دعوا نیستیم» را جدی نمیگیرد و البته، چون گفتن آن بهصراحت و شفافیت، برخلاف رویه و رویکرد سایهنشینی است، آن را به دشمن بیرونی حوالت میدهند.» وی در ادامه نیز نوشته است: «جریان بازنده در انتخابات که نام دولت سایه را برای خود برگزیده و از حواشی سیاست ارتزاق میکند؛ به لطائفالحیل میکوشد تا آنچه تحت عنوان «وفاقملی» بهعنوان نسخه شفابخش معرفی شده را در تمام زیرسطوح سیاست، با چالش مواجه سازد… رأس این جریان مطالبه مذاکره را از گوسالهپرستی قیاس میگیرد و بازوی رسانهای آن، فهم ملی از دفاع و وطندوستی را از آغل و تئوریسین سیاستخارجیشان، از گزاره ما اهل دعوا نیستیم، زمینهسازی برای حمله دشمن را نتیجه میگیرد.
آنچه سیاست ملی و گشایشگر، به وقت اکنون از اهل تدبیر و تصمیم در ایران امروز مطالبه میکند، فهم ظرفیتهای ویرانگر راست افراطی وطنی است…انفعال در درون دولت و عقبنشینی در برابر منویات اینان تحتعنوان ما اهل دعوا نیستیم، میدان دادن به پیشروی گفتاری و پهن کردن فرش قرمزی در پیش پای آنهاست.»
طبیعتاً بنا بر این دو بخش از سخنان با توجه به اینکه در طرف مقابل یعنی آمریکا (آنجا که سالهاست بر سر مذاکره کردن و نکردن با آن در کشورمان دوقطبی شکل گرفته و دعوای موافق و مخالف آن در کشور ادامه دارد)، دونالد ترامپ بر کرسی قدرت تکیه زده و احتمالاً علاوه بر مواضع رسمی دولت در عرصه بینالملل به اخبار داخلی و سخنان در محافل داخلی نیز توجه ویژه دارد، برای همین دوگانه اینکه ما در عرصه بینالملل باید کشور را با رجزخوانی به سمت نفسکش خواستن بکشانیم یا باید چهره صلحجو و مخالف جنگ کشور را تبلیغ کنیم اینجا شاید متفاوت از گذشته باشد. بهویژه اینکه تجربه جنگ ۱۲ روزه اگرچه انتظار میرود برای طرفین موجب این شود که نخواهند دوباره جنگی رخ دهد، اما نمیشود قاطعانه آن را مانع رفتارهای خلاف عادت ترامپ دانست.
پزشکیان: مذاکره تسلیم نیست/ شریعتمداری: سخنان پزشکیان رنگ و بوی تسلیم داشت
یکی از عجیبترین واکنشها که البته دور از انتظار هم نبود مطلب حسین شریعتمداری در کیهان است. از آن جهت آن را عجیب میگوییم که مخاطب پزشکیان در جلسه شریعتمداری بود و در حالی که جمله پزشکیان که مخاطبش شریعتمداری بود همین است که: «کسی نگفته وقتی من حرف زدم، میروم تسلیم میشوم.»، اما او در واکنش به این سخنان نوشت: «بخشی از سخنان دیروز آقای پزشکیان، رئیسجمهور محترم کشورمان در دیدار با اصحاب رسانه، رنگ و بوی این دیدگاه را داشت که یا بایستی از طریق مذاکره در مقابل خواستههای آمریکا سر تسلیم فرود آوریم و یا در جریان جنگ به خواستههای آمریکا تن بدهیم!
در این دیدگاه، ایستادگی و مقاومت کمترین جایگاهی ندارد هر دو سوی این دوقطبی، تسلیم است!» … او در بخش دیگری که ادامه سخنانش در جلسه بود، نوشت: «و متاسفانه توضیح ندادند که وقتی آمریکا، سقف مذاکره (یعنی نتیجه مذاکره) را از قبل تعیین کرده است، آیا مذاکره غیر از تسلیم میتواند مفهوم و معنای دیگری داشته باشد؟! …آمریکا و اسرائیل، آشکارا به شکست خود در مقابل ایران اعتراف کردهاند. آمریکا بعد از این شکست که دریوزگی آتشبس را در پی داشت به گدائی مذاکره آمده است و عجیب آن که برخی از مسئولان کشورمان گدائی آمریکا را «طلبکاری»! تلقی کرده و فریب دوقطبی جعلی مذاکره و جنگ را خوردهاند!»
امتداد، کانال حزب اتحاد ملت درباره مطلب شریعتمداری نوشت: «کاملاً قابل پیشبینی بود که کیهان از حرفهای پزشکیان برآشوبد… کار دنیا را ببینید به کجا رسیده که رئیسجمهور معرفی شده توسط جبهه اصلاحات درباره جنگ و مذاکره میگوید گیر ندهید، چون با رهبری هماهنگم و روزنامه وابسته به سپاه میگوید بعد از رهبری با مردم هم هماهنگ کن!»
معمولاً مخالفان مذاکره از این اصطلاح «دوقطبی مذاکره و جنگ» با عبارت جعلی استفاده میکنند. بسیاری از تحلیلگران به این موضوع طی همه روزهای بحث بر سر مذاکره با آمریکا و غرب به این موضوع اشاره داشتند که اگر با کشورهای جهان که البته آمریکا و اروپا از جمله اثرگذارترین آن هستند مذاکره نکنیم؛ هزینه و عواقبش روز به روز بیشتر میشود و در این بین احتمالاً تنها آنان که «کاسبان تحریم» بوده و هستند به اینعدم مذاکره به چشم منفعت مینگرند وگرنه مردم چگونه قطعاً از ادامه وضع موجود ناراضیاند.
در کنار این موارد، با وجود اینکه ترامپ رفتارهای غیرقابل پیشبینی دارد و آسیبرسانیاش هم به سایر کشورها کم نبوده است؛ سخن از تندروی و جنگ، بهانه دادن بیدلیل به او است. البته که خوب بود حالا که به این جمله پزشکیان که «او آمد زد و ما برویم درست کنیم و او باز هم بزند.» این چنین میتازند به این بخش سخن او هم توجه کنند که «اصلاً در ذات ما تسلیم شدن نیست، اما چه کسی گفته که «از حرف زدن بترسید.» حرف نمیزنیم. میخواهیم چه کار کنیم؟»
اگر مذاکره نکنیم، چه کنیم؟
پرسروصداترین عبارتی که پزشکیان در جلسه دیدار با اصحاب رسانه داشت و تیتر روزنامه هممیهن هم شد، این بود که «مذاکره نکنیم، چه کنیم؟» سوال مهمی است که همه معترضان به تلاش دولت و حکومت برای مذاکره باید به آن بپردازند و فکر کنند و پاسخ دهند. ما با غرب، آمریکا که بخش قابل توجهی از عرصه بینالملل را تشکیل میدهند مذاکره نمیکنیم و از آن طرف طبیعتاً هیچ کشور با رویکرد معقول و منطقی خواهان جنگ هم با این کشورها نخواهد بود. پس چه کنیم؟ از آن ساعت انتشار سخنان پزشکیان، واکنشها به آن چنین بود:
میثم ظهوریان، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس که البته از نزدیکان سعید جلیلی است و در اغلب خاطرات جمعی ما مخالف مذاکره بود، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «این که رئیسجمهور محترم میگوید اگر مذاکره نکنیم چه کنیم یعنی اساساً قائل به این نیست که در جعبه ابزار سیاست خارجی و از آن فراتر اداره کشور چیز دیگری غیر از مذاکره آن هم با یک کشور خاص وجود دارد و این رویکرد زودتر از آنچه تصور میشود دولت ایشان را به بنبست خواهد کشاند.»
عبدالله گنجی، فعال سیاسی اصولگرا در این زمینه نوشت: «هیچ مذاکرهای را یک طرف مذاکره نتیجهاش را از قبل اعلام نمیکند و حین مذاکره هم بر اعلام قبلی اصرار نمیکند. جایی برای چکشکاری و تعدیل نظرات باقی میگذارد. دوم اینکه خطوط قرمز شما (که خلاف قواعد بینالمللی نیست) با هیچ تعدیل و هیچ روشی -جز تسلیم-محترم شمرده نمیشود. حالا اگر کسی این را میداند و هی مذاکره، مذاکره میکند باید توضیح دهد: آیا به خطوط قرمز اعلامشده نظام باور دارد؟ انعطافی در طرف میبیند؟ یا کاسب سیاسی است؟ مذاکره با آمریکا در حد گفتوگو هم نیست.»
البته در این بین رجانیوز پاسخی به این سوال پزشکیان داده است و در مطلبی با عنوان «پژواک صدای ما نمیتوانیم از تریبون رئیسجمهوری اسلامی» اینگونه نوشته است: «شما با تردید و از موضعی ضعیف میپرسید: «خب میخوای چیکار کنی، میخوای بجنگی؟ خب اومد زد.» این چه ادبیاتی است که از زبان فرمانده اجرایی کشور شنیده میشود؟
این همان منطق ذلتباری است که میگوید، چون دشمن قوی است و میزند، پس باید از حق خود کوتاه بیاییم. بله، آقای رئیسجمهور، دشمن «آمد و زد». هزاران نفر از بهترین فرزندان این آب و خاک را به شهادت رساند. پاسخ یک رئیسجمهور مقتدر به این جنایت، پرسیدن «حالا چه کنیم؟» نیست؛ پاسخ، بسیج تمام امکانات کشور برای در هم کوبیدن دشمن و گرفتن تقاصی تاریخی است که تا ابد از فکر تجاوز دوباره به این خاک پشیمان شود.»
یکی از نمایندگان تهران در مجلس که اتفاقاً بازهم در جرگه تندروها قرار دارد، با انتشار متنی در کانال تلگرامی پا را یک گام فراتر گذاشت نه انتقاد و اعتراض بلکه بحثعدم کفایت سیاسی رئیس دولت چهاردهم را پیش کشید. او در این زمینه نوشت: «آیا پزشکیان کفایت سیاسی دارد؟ آیا جز این است که این مواضع متناقض، حکایت از شخصیت متزلزل و بیثبات ایشان در بزنگاههای سیاسی، اجتماعی و بینالمللی دارد؟ آیا جز این است که این مواضع، در نگاه دشمن به معنای انفعال، ضعف و درماندگی در برابر تهدیدات و تجاوزات نظامی آنهاست و طبعاً دشمنان ملت ایران را برای تجاوز و حمله نظامی به کشورمان تحریک میکند؟ آیا شخصیتی با این مواضع متناقض که بسیاری از سخنان او مصداق آب در آسیب دشمن است، کفایت سیاسی دارد؟ به نظر من آقای پزشکیان کفایت سیاسی برای پست ریاستجمهوری را ندارد.»
البته در برابر این سخنان و اظهارنظرها آن سوی قضیه و موافقان نظر رئیسجمهوری ساکت ننشستند و علاوه بر آنچه زیدآبادی و موسایی با همین محوریت مطرح کردند افرادی مانند مهدی عرب صادق، فعال سیاسی اصولگرا هم نسبت به این نوع حملات به رئیسجمهوری واکنش نشان داد. او در شبکه اجتماعی ایکس در واکنش به حمله ظهوریان نماینده پایداری به پزشکیان نوشت: «هر بار مشهد میروید، بهجای خدمت، با نسخه حمله برمیگردید؛ یادتان باشد نماینده ملتید، نه منبری حیاط علمالهدی!»
جواد روح، سردبیر هممیهن نه در واکنش به اعتراضات بلکه در پی انتشار سخنان پزشکیان نوشت: «این نقد صریح (حسین شریعتمداری درباره مذاکره با آمریکا)، پاس گلی بود به مسعود پزشکیان تا بهصراحت پاسخ دهد و بگوید: «اگر مذاکره نکنیم، چه کنیم؟»؛ و در بخش دیگر مطلبش هم لب کلام را مطرح میکند: «این سخن که «اگر مذاکره نکنیم، چه کنیم؟»؛ برآمده از واقعیت مناسبات قدرت و نظام بینالملل کنونی است. گفتمان رسمی در ایران تلاش دارد این واقعیت را زیر سایه شعارها و تبلیغات و تحلیلهای سفارشی نویسندگان و اندیشکدههای وابسته، بپوشاند، اما ناگهان پزشکیان سر میرسد و با عبارتی کوتاه و گویا و عامهفهم، همه این پوششها و روایتهای برساخته را از هم میگسلد.
طبعاً، این سخن پزشکیان با واکنش تندروها مواجه میشود…اما پزشکیان کار خود را کرده است و ضربه خود را زده. او نهفقط تندروهای داخلی را با پرسشی صریح مواجه میکند که «اگر حرف نزنیم، پس جنگ کنیم؟»؛ سیگنالی را به جامعه بینالمللی میفرستد و نشان میدهد در ایران، جریان خواستار پذیرش نظم جهانی فعال است و در پی فراهمسازی بستر مذاکراتی جدی و جدید و احیاناً، جامع.»
واکنشهای دیگر
علاوه بر این موارد واکنشهای دیگری نیز به سخنان پزشکیان اتفاق افتاد؛ از بحث بر سر صداقت او تا نگرانی از شرایط دولت در یکسالگیاش؛ مثلا: محمدعلی ابطحی، فعال سیاسی درباره سخنان دیروز پزشکیان در حساب کاربری خود در توئیتر نوشت: «راستگویی سیاهنمایی نیست؛ پیدا کردن راه برای آینده است. سرمایه بزرگ پزشکیان صداقت در طرح مشکلات است و نامحرم ندانستن مردم. دشمن وقتی شاد میشود که گمان کند مسئولان سر زیر برف کردهاند. به تندروها توجه نکنید. مردم قدر پزشکیان و رهنمودهای رهبری را در سیاست داخلی و خارجی میدانند.» یا سعید آجورلو، فعال سیاسی اصولگرا نوشت: «در دیدار با پزشکیان، او حوصله کرد و نقدها را شنید.
از چالشهای پیش رو گفت. نگران بود و کمک میخواست. از کلاماش میشد دریافت که مذاکره در پیش است. برای بنزین برنامه دارد. انتظار داشتم رئیسجمهور در یکسالگی دولتش سرحالتر باشد. بعد از جلسه کمی نگران شدم. باید رئیسجمهور را کمک کرد.» یا محسن هاشمی، فعال سیاسی اصلاحطلب در برنامه تلویزیونی گفت: «نباید فضا و فشار بهگونهای باشد که حتی رئیسجمهور هم نتواند حرفش را بزند و مورد تخریب و توهین قرار بگیرد.»
همچنین وبسایت بصیرت، یادداشتی با عنوان «عرصه سیاست خارجی جایی برای بیان هر واقعیتی نیست» از عزیز غضنفری، جانشین معاون سیاسی سپاه منتشر کرد که در آن آمده است: «در سلامت و صداقت رئیسجمهور محترم تردیدی وجود ندارد، اما افکار عمومی دنیا، رسانهها و سایر بازیگران نظام بینالملل از هر جمله آقای رئیسجمهور، مطابق با امیال و اهداف خودشان تفسیر میکنند. متأسفانه اشتباهات کلامی رئیسجمهور، مخصوصاً در بحبوبه حوادث مهم و سرنوشتساز، زیاد شده و گاه آسیبهایی را به حوزه امنیت ملی وارد ساخته است.
عرصه سیاست خارجی جایی برای بیان هر واقعیتی نیست. مخاطرات بیان عبارتهای نادرست توسط مسئولان بلندپایه دولتی، بیش و پیش از همه دامن خود دولتیها را میگیرد و کار را برای کنشگری آنان در عرصه بسیار پیچیده و نفسگیر سیاستخارجی و حتی سیاست داخلی دشوار میسازد. از این منظر شخص رئیسجمهور و گروه مشاوران دلسوز ایشان و منافع ملی، با در نظر گرفتن چنین ملاحظه مهمی برای حل این مشکل، چارهجویی کنند.» در بخش دیگر این یادداشت شاهد نوع دیگری از نقد به رئیسجمهوری هستیم که البته برخی چهرههای سیاسی دیگر نیز از جمله اصولگرایان به آن پرداختهاند.
غضنفری نوشت: «در ایام تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۳ آقای پزشکیان احتمالاً بنا به توصیه مشاورانش دیدگاههای خودش را گاهی اوقات از روی متنی که پیشتر نوشته شده بود میخواند. درست یا غلط آن را کاری نداریم، اما یک منطق، که آن جلوگیری از ایجاد خطا بوده، آقای پزشکیان و تیم همراه او را قانع ساخته بود تا از روی متن صحبت کند. آن منطق کماکان پابرجاست؛ تازه الان که ایشان رئیسجمهور شده، اهمیتش بیشتر نیز شده است. در زمانهای زیست میکنیم که هر کلمه و جملهای بار معنایی خودش را دارد. مخصوصاً عبارتهای بکار برده شده توسط مقامات سیاسی گاه سرنوشت کشورها و جوامع را دستخوش حوادث میسازد.»
در ادامه این نوع انتقاد نیز افراد مختلف به ایرادگیری از نحوه سخن گفتن رئیسجمهوری پرداختهاند. مثلاً حسامالدین آشنا، رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک دولتهای یازدهم و دوازدهم نوشت: «دست از خوشمزگی و بدیههسرایی بردارید. پراکندهگویی نکنید. حداقل پراکندهگویی را منتشر نکنید. رئیسجمهور شخصیت رسمی دوم کشور است و باید با دقتی در حد شخص دوم سخن بگوید یا سخنانش زنده منتشر نشود. به رهبری نگاه کنید هیچگاه بدون یادداشت سخن نمیگوید؛ حال آن که اول خطیب کشور است.» یا احسان صالحی، دبیر شورای اطلاعرسانی دولت سیزدهم نوشت: «تیم رسانهای رئیسجمهور در انتشار محتوا بیدقتی میکند.
در بازدید از وزارت خارجه جملات نامناسبی ناظر به زنگزور منتشر شد و امروز هم فیلمی درآمده که به وضوح پیداست رئیسجمهور فیالمجلس و در حال پاسخ دادن به یک سوال بدون تنظیم کلمات از قبل است. این بیدقتیها هم به ضرر رئیسجمهور تمام میشود، هم کشور.» همچنین وحید اشتری، فعال رسانهای اصولگرا به این موضوع پرداخته که «اگر کسی از نزدیکان به آقای پزشکیان بگوید اصلاً سخنوری آقایان روحانی، احمدینژاد و خاتمی را ندارد و حتی از آقای رئیسی که تسلط مطلوبی نداشت هم قدری نامسلطتر به مسائل است و ایشان را متقاعد کند که هیچگاه بدون یادداشت سخن نگوید، به نظرم یک خدمت تاریخی به ایشان و به ایران کرده است.»
پایان سخن
اینکه بعد از هر سخنرانیِ رئیس جمهور و مقامات دیگر کشور واکنشها به سخنان آن افراد صورت گیرد، موضوع دور از انتظاری نیست و طبیعی است که موافقان و مخالفان هر یک از گزارههای مطرحشده به بیان نظر خود بپردازند، اما دو مسئله در سخنان پزشکیان را نباید فراموش کرد. اول، پزشکیان در هماهنگی با رهبری و سایر مقامات به بیان سخنانی میپردازد که هم جامعه را با واقعیتها و مباحث در حال پیگیری از سوی دولت روبهرو سازد و تندروها خود را مدعی تبعیت از رهبری میدانند.
دوم؛ سخنان پزشکیان در واکنش به تندروهای داخلی این پیام را هم به مردم داخل کشور و هم به جهان و حتی تندروهای آن سوی آبها مخابره میکند که ما «احساسی رفتار نخواهیم کرد» و مخالف جنگ هستیم.
در شرایط فعلی موضوع سیاست خارجی و قدمهای ما در این حوزه بسیار حیاتی است، پس خوب است آنقدر همه بهویژه در مسیر تخطئه مقامات اجرایی دست به بیان نظراتشان نزنند. مگر مخالفان دولت مدعی اصولگرایی بر این نیستند که باید گوش به فرمان نظرات رهبری باشند اگر اشتباهی در این زمینه صورت گرفته، بگذارند ایشان که تصمیمگیر در این حوزه است خودش تذکر دهد و در نهایت سخنگوی وزارت خارجه اگر اشتباهی در بیانات رئیسجمهوری بود اعلام میکند. ما یک جنگ را پشت سر گذاشتیم و هجمه به رئیسجمهوری آن هم در یک موضع صلحطلبانه که خودش هم میگوید هماهنگ شده است؛ چه ضرورتی به جز بهرهبرداری سیاسی داخلی دارد.
البته میماند آن دسته از تندروها که از آب گلآلود میخواهند ماهی بگیرند و طرحعدم کفایت رئیسجمهوری را استارت بزنند. اول آنکه آن زمان هم که درباره ابوالحسن بنیصدر، رئیسجمهوری اول ایران این اتفاق افتاد بدون اجازه رهبری وقت نبود و امام خمینی بعد از آن هم اختلاف و شرایط بد ماههای اول جنگ موافقت کردند که چنین شود و حالا پزشکیان در نقطه مقابل قرار دارد یعنی او از رهبری میگوید: «حتی اگر نظر رهبری با نظرم یکی نبود من معتقدم نظر رهبری را باید انجام داد.» و مدعیان تبعیت از رهبری در برابر آن ایستادهاند.
در نهایت هم شاید پاسخ سخنگوی جبهه اصلاحات ایران در واکنش به تهدیدات تندروها برای طرحعدم کفایت سیاسی رئیسجمهور در مجلس در شبکه ایکس نیز باید اینجا آورده شود: «کسانی صحبت از کفایت سیاسی میکنند که در انتخابات آزاد و بدون دوپینگ نظارت استصوابی، رأیشان کفاف هیأتمدیره ساختمان مسکونیشان را هم نمیدهد! تنها راه خروج از بنبست امروز، بازگشت به مردم و برگزاری انتخابات آزاد و حاکم شدن مردم بر سرنوشت خویش است.»