X
مسکو: کره شمالی، چین و ایران، شرکا و متحدان روسیه هستند
سخنگوی کرملین تاکید کرد که کره شمالی، چین و ایران، شرکا و متحدان روسیه هستند.
نیاز دانشگاه ها به ۸هزار میلیارد ریال منابع مالی برای تجهیز خوابگاه ها
مدیر کل دانشجویان داخل سازمان امور دانشجویان گفت: برآوردهای اولیه نشان داد که به حدود ۸ هزار میلیارد تومان منابع مالی برای تعمیر و تجهیز خوابگاه‌های دانشجویی نیازمند هستیم.
درام فلسطینی بهترین فیلم جشنواره مالزی شد
درام فلسطینی «همه آنچه از تو به جای مانده است» جایزه بهترین فیلم جشنواره بین‌المللی فیلم مالزی ۲۰۲۵ را دریافت کرد.

شش روایت از جنایات منافقین که فقط در دادگاه گفته شده‌اند

برگزاری دادگاه رسیدگی به جنایات منافقین فرصتی است تا در آن قربانیان و اعضای جداشده از این گروهک تروریستی، به بیان مشاهدات خود از ذات اصلی منافقین بپردازند.
– اخبار اجتماعی –

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، ترور شهیدان حجج اسلام رازینی و مقیسه؛ قضات باسابقه دیوان عالی کشور که توسط عامل مسلح نفوذی صورت گرفت، گمانه‌زنی‌هایی را در جامعه مطرح ساخت مبنی بر اینکه منافقین باز هم در تلاش برای ایجاد رعب و وحشت و یأس و ناامیدی در جامعه و به‌ویژه میان مسئولان خدوم کشور هستند تا انگیزه و حرکت مجاهدانه آنان متوقف شود. اظهارنظرهای بسیاری در فضای مجازی در این خصوص مطرح است و در میان آن برخی مترصد این هستند که نسبت به سفیدشویی منافقین در تاریخ جمهوری اسلامی اقدام کنند.

این فعالیت‌های سفارشی در حالی انجام می‌شود که سؤال اصلی همچنان وجود دارد؛ آیا کسی هست که نداند منافقین عملیات ترور بسیاری علیه مسئولین و مردم و شهروندان عادی کشور انجام داده است و آیا نسل جدید با ابعاد جنایات‌ منافقین آشنایی دارد؟

دادگاه منافقین که از آذرماه سال قبل برگزاری آن شروع شده است و در آن به اتهامات 104 نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق موسوم به منافقین و همچنین ماهیت این سازمان به عنوان یک شخصیت حقوقی، رسیدگی می‌شود. یکی از اقدامات این دادگاه که ریاست آن به‌عهده قاضی حجت‌الاسلام دهقانی است، دعوت از شاهدان عینی از اعضای پاسداران انقلاب اسلامی در دهه 1360 و حتی اعضای تواب و جداشده از گروهک منافقین است که شرح جنایات منافقین حتی علیه خودشان حیرت‌آور است.

روایت شاهد عینی از شکنجه‌های وحشیانه منافقین

در این گزارش برخی از اظهارنظرهای رسمی شاهدان عینی که در دادگاه و پس از ادای سوگند بیان شده‌اند را مرور می‌کنیم تا شاید بتوان گوشه‌ای از ذات گروهی که خود را مجاهد خلق می‌نامند اما کشتار خلق را پیشه مثلاً مبارزات خود ساخته‌اند، را هوایدا ساخت.

روایت اول؛ جنایت مقابل چشم اعضای خانواده

همسر شهید محمدعلی آقارجبی از شهدای ترور 25 آذر 1402 در نخستین جلسه دادگاه با حضور در جایگاه پس از ادای سوگند درباره نحوه شهادت همسرش به دست اعضای منافقین گفت: همسرم کارمند صداوسیما بود؛ منافقین در سال 1361 پس از تعقیب همسرم از محل کار، با حمله به منزل ما، همسرم را در مقابل چشمان من، سه فرزندمان و مادرش به شهادت رساندند. آن‌ها شش نفر بودند و پس از حمله و ورود به منزل، اقدام به ضرب‌وشتم ما کردند و همسرم را به حیاط خانه برده و در آنجا به رگبار بستند.

روایت دوم؛ تهدید زنان و کودکان بعد شهادت مرد خانواده

زهرا فرشی‌مقدم؛ فرزند شهید فرشی مقدم 22 خرداد امسال در چهاردهمین جلسه دادگاه با حضور در جایگاه و پس از ادای سوگند، نحوه شهادت پدرش به دست منافقین و آزارهایی که از این گروهک تروریستی دیده‌اند را شرح داد. او گفت:

پدرم در نیمه دی‌ماه 1360 در مغازه آجیل‌فروشی خود در خیابان امیرآباد شمالی توسط منافقین به شهادت رسید. پدرم پاسدار افتخاری سپاه پاسداران بود، مذهبی و جزو افراد متدین و انقلابی جامعه بودند، ایشان عکس امام خمینی(ره) را در منزل و محل کارشان می‌زدند.

پس از واقعه 7 تیر این گروهک نامه‌هایی برای پدرم فرستادند و ما را تهدید و تعقیب کردند. در یک نامه نوشته بودند؛ بدون شما رژیم خمینی نمی‌تواند یک روز هم دوام بیاورد از ارگان‌های سرکوب ضدخلقی رژیم خمینی کنار بکشید و بیش از این خود را مورد انزجار مردم قرار ندهید، بیش از این خون جوانان انقلابی این مملکت را که به‌دست خمینی تباه و ویران شده است به زمین نریزید و خود را در معرض هلاکت قرار ندهید و آینده خود را تباه نسازید، قبلاً گفته‌ایم نیرو‌های انقلابی هیچ‌گونه کینه شخصی نسبت به شما ندارند، اگر به هشدار‌ها توجه نکنید خود مسئول نتایج کردار‌ها و عاقبت شوم خود خواهید بود.

15 دی ساعت 2 بعدازظهر به‌گفته شهود آن‌ها به‌قصد ترور وارد مغازه پدرم می‌شوند و به‌سمت پدر شلیک می‌کنند، بعد از پدر ما را تهدید می‌کنند منظور از ما مادرم، تنها برادرم من و خواهرم که سه‌ساله بود و شاگرد مغازه پدرم است. این تهدید‌ها ادامه داشت و به مادرم می‌گفتند؛ “تو را هم مثل شوهرت به هلاکت می‌رسانیم”. هر روز ما ترس و اضطراب بود به‌طوری که مادرم از استرس زیاد مریض شد. از طریق تماس تلفنی به خانه ما تهدیدات ادامه داشت و چند روز یک بار این اتفاق رخ می‌داد و همواره ترس داشتیم.

شب‌ها نامه‌هایی برای ما می‌فرستادند و شب‌ها زنگ منزل‌مان را می‌زدند و حتی روزها در را می‌زدند و وقتی برای بازکردن در می‌رفتیم، کسی پشت در نبود و تنها نامه‌ای را داخل منزل می‌انداختند، به تلفن منزل ما زنگ می‌زدند و مادرمان را تهدید می‌کردند و به او می‌گفتند؛ “تو را نیز مانند شوهرت به‌قتل می‌رسانیم و بچه‌هایت را در راه مدرسه می‌دزدیم و منزلتان را نیز مانند مغازه‌تان به آتش می‌کشیم”.

وی ادامه داد: چند نفر با نارنجک مغازه پدرم را به آتش کشیدند و ضامن نارنجک از همان اتفاق را امروز برای دادگاه آورده‌ام.

ما را بعد از شهادت پدرم تهدید می‌کردند. در سال 66 که ما تهران بودیم، تحت تعقیب آن‌ها بودیم، من در آن زمان 7ساله بودم و به‌خاطر این تهدید‌ها همیشه می‌ترسیدم و زمان برگشت از مدرسه مدام از ترس پشت‌سرم را نگاه می‌کردم. ما ظرف 2 سال سه بار خانه‌مان را عوض کردیم و هر بار نیز آدرس منزل‌مان توسط آن‌ها شناسایی می‌شد و تهدیدمان می‌کردند، مرد خانه را کشته بودند، اما دست‌بردار نبودند. برادر ما در آن زمان 15ساله بود سال بعد به جبهه رفت و 11 سال بعد برگشت.

روایت سوم؛ آیا این کارها از انسان برمی‌آید؟

23 دی‌ماه 1403 و در بیست‌وششمین جلسه دادگاه شخصی به نام کبیری، به عنوان شاهد عینی جنایات منافقین به افشاگری سیاست‌ها و اقدامات غیرانسانی منافقیم پرداخت. بخشی از سخنان کبیری که یکی از نیروهای کمیته انقلاب اسلامی بود، به این شرح است:

منافقان آنقدر وحشیانه با قربانیان رفتار می‌کردند که نمی‌شد تصور کرد که چنین چیزی ممکن است واقعیت داشته باشد. قربانیان مثله شده بودند، پوست‌های افراد را کنده بودند، گوشت‌ها به شدت سوخته بود، و هیچ عضوی از بدن‌ها سالم نمانده بود. چشم‌ها از حدقه بیرون زده بود و هیچ اثری از بینی‌ها و دندان‌ها باقی نمانده بود.

اعضای منافقین با بی‌رحمی قربانیان خود را شکنجه می‌کردند. برخی از قربانیان را با اتوی داغ شکنجه می‌کردند، سیخ‌های داغ را در بدنشان فرو می‌بردند و دندان‌هایشان را می‌کَندند. انگشتانشان را له می‌کردند و ناخن‌هایشان را می‌کندند.

از یکی از اعضای منافقین بازجویی می‌کردم که نوشته بود؛ افرادی که به من داده بودند تا ببرم دفن کنم، وقتی می‌خواستم به داخل چاله بیندازم، صدای نفس کشیدن یکی از آن‌ها به گوش می‌رسید. بدن آن‌ها گرم بود. شواهد نشان از زنده بودن این برادران بود.

ما به سمت آن گودال رفتیم و بعد از جستجو در آن سه بسته دیدم که با پتو طناب‌پیچ شده بودند. باز کردیم دیدیم سه تا جسد است.

روایت چهارم؛ شکنجه تا اعتراف، حیرت‌آور از درون سازمان

جمال امیری؛ از اعضای جداشده منافقین، سوم مهر امسال در نوزدهمین جلسه دادگاه در جایگاه قرار گرفت و قسم یاد کرد که جز راستی در دادگاه مطلبی دیگری را عنوان نکند و شروع کرد در دقایق زیادی برخی از صفات و ماهیت منافقین را برملا کردن. آنچه در ادامه این بخش می‌خوانید، سخنانی است که امیری در صحن دادگاه بیان کرده است:

سازمان در ابتدا خط مشی تروریستی را پیش گرفت که همان ترور مردم عادی در شهر‌ها و بمب‎گذاری در نشست‌های مختلف بود که مسعود رجوی به آن‌ها اعتراف کرد. در خارج از کشور مشاهده می‌کنیم که بسیاری از این‌ها پول‎شویی داشتند و به عنوان خیریه در جا‌هایی سرمایه‌گذاری می‌کردند، اما متأسفانه تمام این پول‌ها با خیانت به اعتماد کسانی که به آن‌ها کار می‌کردند، به عراق فرستاده می‌شد؛ قسمت اعظم تأمین مالی نیز با خیانت به ملت ایران بود.

در حمله به ایران و عملیات مرصاد، اصلاً برای مسعود رجوی مهم نبود که این افرادی که فرستاده، کشته شوند یا برنگردند، بلکه هدفش این بود که موقعیت سیاسی خود را حفظ کند، چون به ما هم در آنجا صراحتاً گفت که من همه شما را فرستادم که یک نفر از شما هم برنگردد، اما برگشتید و حالا وبال گردن من شُدید.

به محض اینکه کسی می‌آمد و حالا در گزارش‌هایی که همه مجبور بودند هر شب تفتیش عقاید شوند و هر چیز دیگر را که در ذهنشان است، بگویند، به‎محض اینکه کسی کدی می‌داد که مخالف این سازمان بود، فرد را به جا‌هایی می‌بردند که به صورت انفرادی تحت فشار‌های روانی قرار می‌گرفت. بعداً که خود نیز جزئی از این‌ها شدم، متوجه شدم که مورد شکنجه، آزار و اذیت قرار می‌گرفتند؛ اول آن‌ها را به جمع‌هایی کوچکتر می‌بردند که از مرکزیت بودند؛ به این‌ها فشار روحی وارد می‌کردند که تو خیانتکار هستی و سپس آن‌ها را به نشست‌های بزرگتری می‌بردند و در آنجا نیز همه به فرد فحش و ناسزا می‌گفتند که «تو خیانتکار هستی» و تا حدی به فرد اعمال فشار می‌کردند که تسلیم می‌شد و می‌گفت که من خیانتکار هستم.

از دیگر جنایت‌های منافقین، «عملیات مروارید» بود. ابتدا به ما گفتند که اخباری داریم که افراد جمهوری اسلامی و پاسداران با لباس مبدل کُردی قصد دارند بیایند و ما را محاصره کنند و به ما حمله کنند؛ آن موقع ما در آنجا در یک منطقه به نام (کفری) در سنگر‌ها بودیم که ما را شبانه بیرون آوردند و یک سازماندهی که از قبل برنامه‎ریزی کرده بودند را اجرا کردند و ما را راهی مناطق جنگی کردند؛ من شاهد بودم اصلا یک نفر که پاسدار باشد و یا با لباس نظامی پاسدار وجود نداشت، همه با لباس کردی بودند و حتی در سه‎راه جگوار، منطقه‌ای در شمال عراق، خودم به عنوان راننده تانک شاهد بودم و دیدم خودروهایی که خودشان درست می‌کردند و ضد هوایی روی آن‌ها سوار بود، به سمت مردم نشانه گرفتند و شروع به شلیک کردند که افراد تکه تکه می‌شدند.

در نشست «حوض» کسانی که سال 67 در زندان بودند و زنده برگشته بودند، خائن خطاب شدند و رجوی به آنها گفت «شما‌ چرا باید زنده برگردید؟ من در آن زمان گفتم که شما همگی باید سرتان را به باد دهید، چطور شما توانستید آزاد شوید و بیایید»، این افراد را مورد فشار قرار دادند و در انتها کلمه خیانت را به آن‌ها منتسب کردند؛ این نشان‎دهنده آن بود که برای او مهم نبود حتی کسانی که در بند بودند، کشته شوند و از بین بروند.

یکی دو بار داخل قبرستان نزدیک ابوغریب رفتم و افرادی را که قبلاً در تشکل‌های کوچک علیه مواضع سازمان صحبت می‌کردیم، دیدم. افرادی که خیلی مسئله‎دار بودند و خبری از آن‌ها نداشتیم، آنجا دفن شده بودند و هنوز هم آنجا هستند؛ کسانی که دلیل کشته‎شدن و یا فوت‎شدن آنها مشخص نبود.

اسدالله مثنی که دم از آزادی می‌زند، به من آب می‌دادند که بخورم و بعد با مشت به سر و‎ صورت و شکم من می‎زد و می‌گفت «فردا که نشستیم می‌خواهم آدم باشی و اگر نباشی کاری را با تو می‌کنم که با کسانی کردیم که دیگر نیستند.» در آنجا فهمیدم بسیاری از افرادی را که در اشرف برده و شکنجه کرده‎اند و برخی را کشته‎اند.

درباره انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی، از خود رجوی شنیدم که کارشان بود. از اعضای درونی نیز کسانی بودند؛ شخصی به نام «فتح‎الله فتحی» که آن زمان در سازمان بود می‌گفت؛ از موقع انفجار می‌گفتند که کار ما بوده است، ولی خود رجوی در نشست «حوض» علناً گفت که ما از آن اول دنبال کسانی مانند بهشتی، باهنر و رجایی و کسانی که احساس می‌کردیم دنباله نظام جمهوری اسلامی هستند، بودیم.

روایت پنجم؛ به توپ بستن زنان و کودکان هنگام فرار

طالب جلیلیان، از اعضای جداشده گروهک تروریستی منافقین هم در دادگساه رسیدگی پس از ادای سوگند درباره جنایات این سازمان تروریستی علیه کُردها در عراق توضیحاتی را بیان کرد. او گفت:

یکی از عللی که من با این سازمان زاویه پیدا کردم، مسئله‌ی کُردهاست. وقتی آمریکا به صدام حمله کرد، کُردها هم از شمال عراق حمله کردند. جنوب عراق به‌دست سپاه بدریون بود و ما در جبهه شمالی در مقابل کردها از صدام حمایت می‌کردیم؛ آن‌جا من دیدم فرمانده لشکر که نام مستعار او منوچهر و اسم حقیقی‌اش فرهاد الفت بود به من گفت که پیش دیده‌بانِ بالای تپه بروم. ما روبروی شهر کلار مستقر بودیم.

یک دیده‌بان بالای تپه بود که نام او شهریار بود؛ در روستایی که ما به آن مُشرف بودیم، یک مرد هم نبود و همه زن و بچه بودند و فرار می‌کردند؛ یک‌باره دیدم که این دیده‌بان آن روستا را به توپ بست. به او گفتم چرا این‌ها را می‌زنی؟ مردی در آن‌جا نیست! او گفت دستور دارم که این کار را انجام دهم.

به او گفتم دستور داری ولی تو ربات نیستی و انسانی، چرا می‌زنی؟ گفت به من دستور داده‌اند. البته او هم در محاصره کشته شد.

روایت ششم؛ بی‌رحم برای خودی و دیگران

10 مهر امسال در بیستمین جلسه دادگاه محمدرضا گلی اسکاردی؛ عضو جدا شده از سازمان منافقین در جایگاه قرار گرفت و پس از ادای سوگند اظهار کرد:

23 سال در سازمان فعالیت داشتم و در ابتدای سال 67 به صورت رسمی و با مجوز از کشور خارج شدم، به ترکیه رفتم و از آنجا جذب سازمان شدم. مدتی در ترکیه در پایگاه‌های سازمان فعالیت داشتم و بعد از عملیات چلچراغ ما را به عراق اعزام کردند.

در نشست‌هایی که با رجوی بودیم، شاهد بودم که او درباره اقدام 7 تیر [انفجار حزب جمهوری اسلامی] و 8 شهریور [انفجار دفتر نخست‌وزیری] به خود می‌بالید. چندین بار در نشست‌ها دیدم که به خود می‌بالید و به اسم خشم خلق از آن نام می‌برد. او می‌گفت 7 تیر کار ما (سازمان خلق) بود، نمی‌گفت که کار کلاهی یا شخص خاصی بود. می‌گفت ما با این اقدام توانستیم نظام جمهوری اسلامی را بی‌آینده کنیم. درباره ترور‌هایی هم که داشتند به صراحت بدون اینکه مطالب به بیرون از سازمان درز کند، می‌گفتند ما این کار را کردیم، می‌گفت که مدنی را ما زدیم، صیاد شیرازی را ما زدیم و آیت‌الله دستغیب، آیت‌الله اشرفی را زدیم و ترور آن‌ها کار سازمان بود. درباره 7 تیر رجوی گفت؛ انفجار خشم خلق از آستین مدافع خلق بیرون آمد؛ این را خودم شنیدم.

قبل از عملیات مرصاد در سال 67 علی رزکش یکی از مسئولان رده بالای مجاهدین خلق بود که پس از کشته شدن مسعود خیابانی، مسئول داخل بود و حتی قبل از آن قرار بود به‌جای مسعود رجوی در دانشگاه تهران سخنرانی انجام دهد. این مسئله دار بود قبل از عملیات او را در اتاقی مستقر کرده بودند. فرصتی پیش آمد تا من یک ساعتی را با او صحبت کنم، از او پرسیدم اگر از شما بخواهم در یک کلمه بگویید چرا مسئله دارید چه می‌گویید: گفت 2 کلمه می‌گویم، یکی اینکه من گفتم مبارزه اجتماعی را نباید ایدئولوژیک کرد منتها مسعود رجوی خود را پیغمبر کرده است و می‌گوید انقلاب ایدئولوژیک کردم و دوم اینکه، هر کاری ما انجام می‌دهیم، وقتی درست است که بتوانیم به آن افتخار کنیم؛ مثلا حزب جمهوری را منفجر کردیم چرا کلاهی را نمی‌آورند با او در تلویزیون مصاحبه کنند و چرا باید او را مخفی کنند، لذا معلوم است که این کار غلط بوده است.

همین امر هم باعث شد که هم خودش و هم همسرش در آن زمان که هنوز طلاق‌ها شکل نگرفته بود در عملیات مرصاد کشته شوند. کشته شدن او کار مسعود رجوی بود و او را به قتل رساندند.

سازمان علیه نفرات خود نیز دست به جنایت زده است، سال 63 این را شنیدم و شاهد بودم کسی که از زندان خارج شده بود و قرار بود که از طریق پاکستان به عراق برود و در قرارگاه‌های مجاهدین مستقر شود به علت اینکه مادرش مریض بود و گفت باید از مادرم مراقبت کنم. مسئولین انتقال این فرد گفتند که با صحبت با مسعود رجوی او در پیامی گفته است مجاهد خلق یا در زندان، یا کشته در میدان و یا در قرارگاه اشرف است غیر از این مجاهد خلقی نداریم. این باعث شد حکم قتل یک فرد صادر شود و گفتند مجاهد خلقی نداریم که از مادرش مراقبت کند و برای او اتهام درست کردند تا دستگیر شود و به مجاهدی در زندان تبدیل شود.

خانم مهوش سپهری؛ از فرماندهان رتبه‌بالای سازمان، فرد بسیار خشن بود و در نشست‌ها افراد را تحقیر می‌کرد. داخل تشکیلات، کاری بدون اجازه مسعود و مریم رجوی انجام نمی‌شد و همه کار‌ها با اجازه رهبری سازمان بود.

افراد ناراضی که می‌خواستند از سازمان جدا شوند مورد شکنجه‌ها قرار می‌گرفتند و مسعود و مریم رجوی، نسرین، فهیمه اربابی، ابریشم‌چی و همه مسئولان رده‌بالای سازمان از آن اطلاع داشتند.

این گزارش می‌افزاید؛ روایت‌های شش‌گانه‌ای از دادگاه رسیدگی به جنایات منافقین را مرور کردیم در حالی که روایت‌های بسیار دیگری در جریان همین دادگاه بیان شده است و روایت‌های زیادتری هستند که در ذهن و خاطره جمعی ایرانیان باقی مانده است. این روایت‌ها نشان دهنده ذات پلید و خوی ددمنش گروهی است که خود را مجاهدین خلق می‌نامند اما در ترور و به شهادت رساندن بهترین‌ انسان‌ها و جوانان و زنان و مردان پاک و منزه، کوتاهی به خرج نمی‌دهند و اینگونه است که بیش از 17 هزار تن را در ترورها و بمب‌گذاری‌ها فقط در داخل خاک ایران به شهادت رسانده‌اند، بماند که برای خوش‌خدمتی به صدام و رژیم بعث، دستشان به خون چه تعداد انسان بی‌گناه در عراق و حتی افرادی از بین خودشان در اردوگاه‌ها و کمپ‌های منافقین آلوده است.

انتهای پیام/

تسنیم: خبرگزاری تسنیم یک خبرگزاری خصوصی در ایران است که ارتباط قوی با سپاه پاسداران دارد. این خبرگزاری در سال 1391 با مدیریت سید مجید قلی زاده آغاز بکار کرده است. مراسم افتتاح خبرگزاری تسنیم روز 22 آبان با حضور علی اکبر ولایتی دبیر کل مجمع جهانی بیداری اسلامی و سید محمد حسینی وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی در تالار سوره حوزه هنری تهران برگزار شد. هدف از فعالیت این خبرگزاری در اساسنامه آن، بدین ترتیب شرح داده شده است: اطلاع‌رسانی و انتشار اخبار و تنویر افکار عمومی در راستای سیاست‌های نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، پوشش خبری رخدادهای قوای سه‌گانه، افکارسنجی، ارزشیابی و انعکاس درخواست‌های آشکار و پنهان فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و هنری برای ارائه به مبادی تصمیم‌گیری، راه اندازی سایت و خبرگزاری با کسب مجوز از مراجع قانونی ذی‌صلاح و انجام فعالیتهای انتشاراتی. هدف راه‌اندازی این وبسایت خبری تسنیم، پوشش اخبار عربی اعلام شده است اما پوشش <strong>اخبار اقتصادی ایران</strong> مرتبط با همه حوزه‌های خبری شامل موضوعات مختلف سیاسی، اجتماعی، <strong>اقتصادی</strong> و بین‌المللی به همراه سایر زمینه‌ها اعم از بیداری اسلامی، فرهنگی، ورزشی، اخبار استانها، کاریکاتور، عکس، گرافیک، صوت و فیلم و ... نیز در دستور کار این خبرگزاری قرار دارد. تسنیم همواره استفاده از فناوری های روز اطلاع رسانی در دنیا و نیز مدیاهای مختلف بویژه صوت و تصویر را سرلوحه کار خود قرار داده و در راستای تحقق رسالت و اهدافش بهره گیری از ابزارهای مختلف رسانه‌ای را به نحو احسن به عمل می‌رساند. خبرگزاری تسنیم، فعالیت در دو حوزه کاری داخل و خارج کشور را جزو اهداف خود تعیین کرده و بر آن است تا اقدامات لازم جهت آگاهی بخشی و بصیرت افزایی در این دو حوزه را انجام دهد. در عرصه خارجی، واقعیت‌ها نشان می‌دهد که برخلاف تلاش های نظام سلطه برای جلوگیری از نفوذ و انتشار ماهیت و پیام‌های انقلاب اسلامی، تاثیرگذاری آن همچنان این انقلاب و اهداف آن سرمشق انقلابیون در نهضت بیداری اسلامی شده است و در جنگ نرم علیه ایران موفق عمل می‌کند. در شرایطی که انقلاب اسلامی ابتکار عمل را در عرصه جنگ نرم به دست گرفته است، رسانه‌های وفادار به انقلاب اسلامی بایستی دو وظیفه مهم و اساسی خود را به انجام رسانند: اول آنکه ماهیت، مولفه‌ها و دستاوردهای انقلاب اسلامی را تبیین و تشریح نمایند. در این اقدام باید به نظام سیاسی مبتنی بر مردم سالاری دینی بیش از پیش پرداخته شود. مردم سالاری دینی باید به عنوان یک الگوی ویژه برای نظام لیبرال دموکراسی غربی معرفی شود که علیرغم همه موانع که بر سر راه وی بوده، توانسته است تا چهار دهه در مقابل زورگویی سلطه طلبان مقاومت کند و با این حال به دستاوردهای مهمی در حوزه‌های مختلف علم و فناوری نایل گردد. دوم آنکه، برای جلوگیری از خطر انحراف، اعوجاج، دگرگون وار نشان دادن اهداف، مقاصد و دستاوردهای انقلاب‌های مردمی در نهضت بیداری اسلامی توسط رسانه های نظام سلطه تلاش نماید. رسالت‌های خبرگزاری تسنیم در حوزه فعالیت خارج از کشور دو مورد فوق ذکر شده و در تلاش است تا در کنار سایر رسانه‌های انقلابی و وفادار، آرایش رسانه ای مستحکمی در برابر انحصار و سلطه امپریالیسم رسانه ای به وجود آورد و زبان گویای انقلاب اسلامی و انقلابیون مسلمان و آزادیخواه در تمام نقاط عالم باشد. در عرصه داخلی نیز، تسنیم وظیفه خود می‌داند تا همسو با اهداف نظام مقدس جمهوری اسلامی یکی در عرصه وسیع فرهنگی کشور، حضور موثر ایفا نماید و سایر رسانه‌های انقلابی را به منظور همکاری در این مسیر تشویق و هدایت نماید. تسنیم آگاه است که امپریالیسم رسانه ای غرب همواره با انجام اقداماتی تلاش دارد تا علیه افکار عمومی کشور هجمه وارد نماید و در این راستا فعالیت‌هایی جهت مهندسی و جابجایی حقایق در اذهان ملت مسلمان ایران، صورت می‌پذیرد. بنابراین شرایط کنونی ایجاب می کند تا رسانه های متعهد که آگاه و وفادار به اهداف و رسالت‌های انقلاب اسلامی هستند به عنوان سنگرهای دفاعی و سپر مقاومت در مقابل این هجمه‌ها ایجاد شده و فعالیت کنند تا بتوانند از آرمان‌های مقدس نظام اسلامی دفاع کنند و با اطلاع رسانی و آگاهی بخشی به هنگام و موثر، بصیرت افزایی را در جهت مصون سازی و عمق بخشی معنوی و ارتقاء سطح فرهنگ عمومی، سرلوحه کار و تلاش خود قرار دهند. خبرگزاری تسنیم تلاش می‌کند تا رسالت اطلاع رسانی خود را با تکیه بر توان نیروی انسانی مجرب و توانمند در عرصه رسانه‌ای کشور به شایستگی انجام دهد و به عنوان مرکزی برای تربیت نیروی انسانی مورد نیاز جبهه رسانه‌ای انقلاب اسلامی شناخته شود. تسنیم که به گفته رئیس سپاه محمدعلی جعفری یکی از رسانه‌های مؤمن و انقلابی است که در مقابله با توطئه‌های ضداسلامی و ضد بشری ستمگران وظیفه بسیار سنگینی دارد، در سانحه پرواز شماره ۹۵۲۵ ژرمن‌وینگز یک تن از نیروهای خود یعنی میلاد حجت‌الاسلامی در سمت خبرنگار را از دست داد. صاحب امتیاز خبرگزاری تسنیم «مؤسسه آتی‌سازان فرهنگ تسنیم» و مسئولیت مدیرعامل آن نیز برعهده سید مجید قلی‌زاده‌ قرار دارد. تسنیم موفق شده است تا چند پروانه حق تکثیر را با عنوان پروانه‌های کرییتیو کامنز (Creative Commons) دریافت کند و تمام محتواهای خود را با این پروانه در اختیار عموم مردم قرار دهد. این پروانه‌ها به تسنیم اجازه را می‌دهد تا اعلام کند چه حقوقی برای خودش محفوظ بماند، و چه حقوقی برای دریافت‌کننده اثر یا خالق‌های دیگر، باقی بماند. خبرگزاری تسنیم با شعار چشمه‌ی جوشان آگاهی بخشی از حضور پر رنگ در شبکه‌های اجتماعی مختلف نیز غافل نشده است و کانال خبرگزاری تسنیم را شکل داده است. تسنیم در سروش با نشانی، tasnimna@ در آی گپ با آیدی tasnimna@ در توییتر به ادرس Tasnimnews_Fa@ در آپارات tasnim.video@ در تلگرام با ایدی Tasnimnews@ و در اینستاگرام به نشانی tasnimnews_fa@ به فعالیت می‌پردازد و از این پتانسیل شبکه‌های اجتماعی نیز برای آگاهی بخشی استفاده می‌نماید. شما می‌توانید مهمترین اخبار تسنیم را از طریق دسترسی مستقیم در تهران و دیگر شهرهای ایران در اختیار داشته باشید، علاوه بر آن، میتوان برای دسترسی آسانتر به قیمت ارز و طلا و لیگ ایران و جهان از لینک‌های مستقیم استفاده نمایید. برروی وبسایت این خبرگزاری به نشانی اینترنتی تسنیم دات کام میتوان راه‌های ارتباطی مختلف را مشاهده نمود. کاربران می‌توانند با استفاده از تلفن گویا، فکس، تلفن تماس واحد روابط عمومی، پست الکترونیک و همچنین آدرس دفتر این خبرگزاری جهت برقراری ارتباط اقدام نمایند. وبسایت خبرگزاری تسنیم با بازدید میانگین بیش از 200 هزار کاربر علاوه بر پوشش اخبار در حوزه‌های مختلف به درج رپورتاژ و تبلیغات سایر کسب‌وکارها نیز می‌پردازد.